۱۰ واقعیت درباره نقش مردم در تشکیل حباب‌های بورس

۱۳۹۸/۰۷/۱۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۴۵۷۵
۱۰ واقعیت درباره نقش مردم 
در تشکیل حباب‌های بورس

احسان  سلطانی |

تحلیلگر    اقتصادی|

هم‌اکنون مانند بسیاری حوزه‌های دیگر و آن چنان که سنت مالوف است، تشکیل حباب‌های بازار سرمایه به (هجوم) مردم نسبت داده می‌شود. دلایل متعددی وجود دارد که مردم در روند صعود بازار سرمایه نقش قابل توجهی ایفا نمی‌کنند.

1- شوک ارزی و به‌تبع آن سقوط ارزش پول ملی قطعا منجر به تعدیل ارزش بازارهای سرمایه‌ای با ارزش ریال می‌شود که در هر چهار بازار اصلی ارز، طلا، مسکن و سهام به وقوع پیوسته است. بنابراین ارزش جاری بازار سهام حدود ۱۰۰۰۰ هزار میلیارد ریال متناسب با ارزش پول ملی است.

2- سرمایه‌گذاران و دست اندرکاران سهام بیشتر اشخاص حرفه‌ای و بنگاه‌های بزرگ هستند و متقاضیان خاص خود را دارد مانند بانک‌ها، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و سرمایه‌گذاران بزرگ.

3- بر خلاف سه بازار ارز، طلا و مسکن، بازار سرمایه به‌شدت تخصصی است و افراد باتجربه و حرفه‌ای می‌توانند در آن فعالیت کنند و عامه مردم از ورود به بازار سرمایه اکراه دارند.

4- در هنگام بی‌ثباتی شدید اقتصاد کلان و شوک‌های ارزی، گروه‌هایی از مردم برای خرید ارز یا طلا هجوم می‌آورند، زیرا به‌دنبال جایگزین پول ملی که به‌شدت در حال بی‌ارزش شدن است، با دارایی معادل آن (ارز یا طلا) هستند. ارز و طلا جایگزین ریال است که در همه جا قابل مبادله است.

5- ورود مردم به بازار مسکن تا حد زیادی در اثر نیاز مصرفی هست، چون بسیاری از متقاضیان فکر می‌کنند که اگر نخرند، دیگر نمی‌توانند صاحب خانه شوند.

6- افزایش شدید قیمت‌های بین ۲ تا ۵ برابری و سرکوب درآمدها در دو سال اخیر و در سوی دیگر سرمایه‌گذاری در بازارهای ارز، طلا و مسکن توان مردم را برای ورود به فعالیت‌های سفته بازانه جدید مانند بازار سهام تا حد زیادی از بین برده است.

 7- بازار سرمایه دارای «درجه ریسک، نااطمینانی و تاثیرپذیری از عوامل خارجی» به‌مراتب بالاتری نسبت به سه بازار ارز، طلا و مسکن است که در دو دهه گذشته به مراتب تجربه شده است. به عنوان مثال می‌توان به صعود ارزش جاری بورس به ۱۴۴ میلیارد دلار در آذر ۱۳۹۲ و سقوط آن به ۷۳ میلیارد دلار در آذر ۱۳۹۴ اشاره کرد. درجه ریسک، نااطمینانی و تاثیرپذیری از عوامل خارجی بالاتر بازار سرمایه خود مانع از ورود گروه‌های غیر حرفه‌ای به این بازار می‌شود. به‌طور کلی نظر به رکودها و ریزش قیمت‌ها و ثبات به مراتب پایین‌تر ارزش سهام بنگاه‌ها (مانند بانک‌ها یا خودروسازها) نسبت به بازارهای ارز، طلا و مسکن، مردم و سرمایه‌گذاران عادی تجربه چندان خوبی از ورود به بازار سرمایه ندارند.

 8- در شرایط نااطمینانی شدید اقتصادی،  نزاع‌های منطقه‌ای و بی‌اعتمادی مردم، اصولا مردم به خرید دارایی‌های با قدرت نقدشوندگی سریع (معادل پول مانند ارز و طلا) گرایش دارند و نه دارایی‌هایی که هم ریسک بالا دارد و هم قدرت نقدشوندگی پایین.

 9- بازار سرمایه با عبور از شاخص کل ۳۰۰ هزار واحد و ارزش جاری بازار بالای ۱۰۰۰۰ هزار میلیارد ریال وارد فاز ریسک بالا، بی‌ثبات و شکننده شده است و هم‌اکنون حداقل ۲۰ درصد حباب دارد. در این شرایط که سفته‌بازان آماتور خاطره تلخی از خرید دلار گران در میانه سال ۱۳۹۷ دارند، وارد بازار سرمایه نمی‌شوند.

10- آن چه که هم‌اکنون در بازار سرمایه تحت عنوان «هجوم مردم» توجیه می‌شود، در اصل توسط بنگاه‌های دولتی و شبه‌دولتی (خصولتی) و دولت پشتیبانی می‌شود و سایر ذی‌نفعان مانند خصوصی نماهای حاشیه قدرت، سفته بازان و نوسان گیرهای بورسی به آن دامن می‌زنند. در بازاری که ۸۰ درصد آن در دست خصولتی‌ها است، رشد ارزش آن به معنای افزایش هر چه بیشتر قدرت و تسلط بخش شبه دولتی رانتی-رفاقتی- غارتی بر اقتصاد است که ریشه اصلی مصائب و گرفتاری‌های اقتصاد ایران در ده سال اخیر است. در این ماجرا مانند بسیاری موارد دیگر عامه مردم نقش چندانی ایفا نمی‌کنند و از عنوان مردم استفاده ابزاری می‌شود. بایستی توجه کرد که صرف ورود چند هزار نفر یا حتی چند ده هزار نفر دلال، نوسان گیر و سفته باز به یک بازار به هیچ عنوان هجوم مردم تلقی نمی‌شود.

در خصوص نقدینگی و نقش آنکه بدون توجه به روندها، چگونگی و نحوه توزیع نقدینگی، در دو سال اخیر سوءاستفاده‌های ابزاری، سطحی و گزینشی زیادی از آن برای مهندسی افکار عمومی و موجه‌سازی شوک ارزی و گرانی‌سازی شده است، در آینده خواهیم نوشت.