بیکاری با رشد نمی‌خواند

۱۳۹۸/۰۷/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۴۷۵۳
بیکاری با رشد نمی‌خواند

 گروه کلان|

یک کارشناس اقتصادی می‌گوید: به نظر می‌رسد که وضعیت اقتصاد ایران چندان رو به راه نیست و احتمالا طی فصول آتی باید بر تعداد بیکاران افزوده شود چون اقتصاد ایران از یک وضعیت تورمی به یک وضعیت رکودی تبدیل شده است و به علت کاهش قدرت خرید خانوارها، مشکل تقاضای واقعی برای کالاها شکل گرفته است بنابراین به نظر می‌آید که عمدتا رکود بر صنایع اثر گذار باشد و باعث شود که میزان اشتغال هم کاهش پیدا کند و خروجی تحلیلی که از وضعیت اقتصاد کلان بیرون می‌آید این است که احتمالا وضعیت بازار کار باید بدتر باشد. با این حال مرکز آمار ایران از کاهش نرخ بیکاری خبر می‌دهد. نیاز است که جزییات محاسبه این نرخ مشخص شود و در عین حال نهادی مستقل بر عملکرد این سازمان نظارت کند.

به گزارش «تعادل» مرکز آمار ایران در روزهای گذشته آمار بیکاری در تابستان را منتشر کرد که این آمار نشان می‌دهد نرخ بیکاری در تابستان 98 نسبت به فصل مشابه سال گذشته 1.8 درصد کاهش داشته است. این در حالی است که به قاعده با توجه به رشد اقتصادی منفی سال گذشته انتظار می‌رفت نرخ بیکاری هم به تناسب آن کاهش پیدا کند. پس از انتشار این آمار شبهاتی ایجاد شده آیا آماری که مرکز آمار ایران منتشر می‌کند، قابل اعتماد و دقیق است؟ روز گذشته این مرکز اعلام کرد، آمار منتشر شده از سوی این مرکز آماری مبنا و اصول علمی دارد و محاسبه و اعلام این آمارها بر اساس استانداردهای جهانی صورت می‌گیرد.

درهمین زمینه «تعادل» در گفت‌وگو با محمدرضا عبداللهی کارشناس پژوهشی حوزه کار به این موضوع پرداخته است که آیا ادعای مرکز آمار ایران مبنی بر علمی و استاندارد بودن آمارهایی که منتشر می‌کند با واقعیت‌های اقتصاد ایران همخوانی دارد یا خیر که در ادامه به صورت مشروح می‌خوانیم:

    با توجه به رشد اقتصادی منفی، باید نرخ بیکاری افزایش می‌یافت. چرا چنین نشده؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد در تابستان سال جاری نسبت به تابستان سال گذشته، حدود 844 هزار نفر به تعداد شاغلین اضافه شده است. این رقم برای افزایش تعداد شاغلین کشور، رقم قابل توجهی است. در عین حال باید به سایر شاخص‌ها هم توجه کرد. وقتی سایر آمارهای تابستان را هم نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم نرخ مشارکت اقتصادی کشور در تابستان هم افزایشی بوده و در عین حال نرخ اشتغال ناقص که شاخص مهمی محسوب می‌شود روند کاهشی داشته است.

 بر اساس تعریف مرکز آمار ایران کسی که در هفته مرجع حداقل حدود یک ساعت کار انجام دهد، شاغل محسوب می‌شود اما اگر فردی زیر 44 ساعت کار در هفته انجام داده باشد و تمایل به انجام کار بیشتر داشته باشد به عنوان شاغل ناقص محسوب می‌شود. ما هم می‌بینیم که نرخ بیکاری در تابستان 98 نسبت به فصل مشابه سال قبل کاهش پیدا کرده است و هم اشتغال ناقص. به عبارتی هم وضعیت افرادی که ما آنها را شاغل می‌نامیم بهتر شده و هم از تعداد افرادی که به اشتغال ناقص مشغولند کاسته شده است. به این ترتیب تعداد افرادی که به صورت پاره‌وقت مشغول به کار بوده‌اند کمتر شده است.

از منظر شاخص‌های بازار کار وقتی می‌بینیم کاهش 1.8 درصدی نرخ بیکاری رخ داده و در عین حال با افزایش تعداد شاغلین رو‌به‌رو بوده‌ایم به نظر می‌رسد که اوصاع بازار کار خوب است. اما وقتی این آمارها را در کنار برخی شاخص‌های دیگر همچنین واقعیت‌های اقتصاد کلان قرار می‌دهیم، مانند نرخ ارز، رشد اقتصادی و تورم، متوجه می‌شویم برداشت مناسبی از وضعیت بازار کار وجود ندارد. مثلا برای 6 ماهه اول امسال بر اساس اعلام رییس کل بانک مرکزی، شاخص صنعت تنها در شهریور ماه آن هم به میزان 1.2 درصد مثبت بوده و در بقیه ماه‌های سال شاخص صنعت منفی بوده است.

   چه ارزیابی از تاثیر رشد بخش صنعت بر بیکاری دارید؟

 متاسفانه از مرکز آمار یا بانک مرکزی آماری برای شاخص صنعت به ازای بهار یا تابستان منتشر نشده که بگوییم برآورد آن چگونه بوده است. وقتی این شاخص را در کنار آماری که مرکز آمار ایران ارایه داده است، افزایش 368 هزار نفری شاغلین بخش صنعت قرار می‌دهیم می‌بینیم که تعارض جدی وجود دارد مبنی بر اینکه رشد صنعت در 6 ماهه نخست امسال منفی بوده اما 368 هزار نفر به شاغلین این بخش اضافه شده است، ممکن است این توجیه وجود داشته باشد که صنایع بزرگ در کشور حامل رشد منفی در بخش صنعت هستند، و اشتغالزایی در صنایع کوچک رخ داده باشد. هرچند این توجیه می‌تواند تا حدی درست باشد.

    از رشد بنگاه‌های کوچک و متوسط اطلاعات دقیقی وجود ندارد. چه تحلیلی از وضعیت آنها دارید؟

 آمار دقیقی در دسترس نیست اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که بنگاه‌های کوچک و متوسط هم در سال گذشته به خصوص در ماه‌های ابتدایی امسال دچار مشکل بوده‌اند. بنابراین، این تلقی که اگر رشد صنعت کم یا منفی بوده در عوض اشتغال در بنگاه‌های کوچک و متوسط سهم زیادی از ارزش افزوده دارند با واقعیت‌های موجود در تناقض است.

    اشتغال بخش کشاورزی و خدمات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آمارهای بخش کشاورزی نشان می‌دهد که 170 هزار نفر به تعداد شاغلین نسبت به فصل مشابه سال قبل افزوده شده است. هر چند امسال وضعیت بخش کشاورزی به لحاظ بارندگی خوب بوده اما به لحاظ سیل‌هایی که روانه کشور شد پیش بینی می‌شد که اثر منفی در بخش کشاورزی گذاشته باشد اما خب با توجه به آمارها می‌بینیم که این اثر مثبت بوده است. در بخش خدمات هم به همین صورت است. حدود 303 هزار نفر به شاغلین در بخش خدمات اضافه شده است که باز هم پشت آن دلیل منطقی وجود ندارد. به‌طور کلی وضعیت شاخص‌های بازار کار بر مبنای آماری که مرکز آمار ایران اعلام کرده است به‌شدت خوب و روال ارزیابی می‌شود و با آمار‌ها در فصل بهار متفاوت‌تر است.

   ولی در بهار هم نرخ بیکاری 1.8 درصد نسبت به فصل قبل کاهش یافته بود.

درست است که در بهار امسال هم نرخ بیکاری 1.8 درصد کاهش پیدا کرده بود ولی مساله‌ای که نسبت به بهار وجود دارد این است که در فصل بهار جمعیت مهم‌ترین عامل کاهش نرخ بیکاری بود نه افزایش تعداد شاغلین. به عبارتی افزایش جمعیت غیر فعال بود که در شاخص تاثیرگذاشته بود و عملکرد اشتغالزایی مثبتی در فصل بهار دیده نمی‌شد به عبارت دیگر عملکرد ضعیف بهار خود را در نرخ بیکاری نشان نمی‌داد و بر عکس نرخ بیکاری را کاهش می‌داد و باعث شده بود که به علت افزایش ضریب جمعیت غیرفعال نرخ بیکاری کاهش پیدا کند. ولی وقتی آمارهای مربوط به اشتغال تابستان را می‌نگریم متوجه می‌شویم که این موضوع در تابستان وجود ندارد. یعنی در تابستان مشاهده می‌کنیم که کاهش نرخ بیکاری به دلیل افزایش تعداد شاغلان رخ داده و این جای سوال است.

سوال این است که با توجه به وضعیت اقتصاد کلان چه اتفاقی در بازار کار افتاده که این مساله به وجود آمده است؟ به‌طور کلی هرچند در حال حاضر تنها متر و معیار آمار‌های بازار کار، آمار ارایه شده توسط مرکز آمار ایران است و مبنای اصلی تحلیل بازار کار هم همین آمار است، اما واقعیت این است که نظر سنجی دقیقی از این آمار حداقل توسط نهادهایی که مستقل باشند صورت نگرفته.

 این سوال همیشه برای افکار عمومی وجود دارد که آیا این آمار واقعا حقیقت‌های بازار کار در اقتصاد ایران را نشان می‌دهد یا خیر؟ در حال حاضر با شرایطی که در بازار کار اتفاق افتاده و آن چیزی که مرکز آمار اعلام کرده این سوال جدی‌تر هم شده است.

    نظر شما چیست؟ آمارهای مرکز آمار دقیق است؟

در رابطه با غلط یا درست بودن آمار اگر به لحاظ علمی بخواهیم اظهارنظر کنیم باید ارزیابی دقیقی از مراحل تعیین نمونه‌ها، نحوه پرسش از نمونه‌ها، نحوه جمع‌آوری داده‌ها، نحوه تجمیع آمارهای گرفته شده در مرکز آمار، نحوه وزن‌دهی به استان‌ها و مناطق مختلف و غیره صورت بگیرد. اکنون کارشناسان به مراحلی که مرکز آمار ایران طی می‌کند تا آماری را منتشر کند دسترسی ندارند بنابراین نمی‌توان به لحاظ علمی گفت که آیا این آمار حقیقیت اقتصادی ایران را نشان می‌دهد یا خیر.

 باید یک ارزیابی مستقل توسط یک نهاد مستقل از این آمارها انجام شود که خب صورت نمی‌گیرد، متاسفانه مرکز آمار همواره به این استناد می‌کند که این آمار توسط استانداردهای جهانی است اما اینکه آیا واقعا بر اساس این استانداردها است یا نه؟ ادعایی است که مرکز آمار ایران دارد و صحت آن را هیچ نهاد مستقلی نمی‌تواند تایید کند چون هیچ کس این ریز آمار را مورد بررسی قرار نداده است.

    بعضا واقعیت‌هایی که در اقتصاد کشور رخ‌ می‌دهد و شاخص‌ها را پیش‌بینی‌پذیر می‌کند در اقتصاد ایران کار نمی‌کند. در سال‌های قبل هم مواردی داشتیم. در موضوع بیکاری و رابطه آن با رشد این موضوع صحت ندارد؟

 به لحاظ کلی وضعیت نرخ بیکاری کشور به صورت تاریخی نشان می‌دهد سال‌هایی وجود داشته که با وجود رشد اقتصادی منفی، نرخ بیکاری کاهش پیدا کرده است یا سال‌هایی که رشد اقتصادی مثبت داشتیم برعکس نرخ بیکاری افزایشی بوده درحالی که انتظار می‌رفت نرخ بیکاری کاهش پیدا کند. این موضوع بیشتر به موقعیت اقتصادی ایران هم بر می‌گردد. عمده دلیل رشد اقتصادی ایران در این سال‌ها بخش نفت بوده است. بخش نفت هم لزوما رابطه یک به یکی با اشتغال ندارد ولی برای امسال به‌طور خاص در این موضوع شاید این توجیه خیلی درست نباشد چون هم رشد نفتی و هم رشد غیر نفتی به احتمال زیاد منفی است.

 همان‌گونه که می‌دانیم صندوق بین‌المللی پول رشد اقتصادی ایران را حدود منفی 9 درصد برای امسال پیش بینی کرده که عدد به نسبت بزرگی است. اگر فرض کنیم که 5 یا 6 درصد از این رشد اقتصادی نفتی باشد، باز هم رشد غیرنفتی ما منفی است. منفی بودن رشد غیرنفتی به این معناست که بخش‌های اقتصادی به غیر از نفت در حال کوچک شدن هستند و توان فروش ما پایین آمده است. پس در پاسخ به این سوال که آیا عملکرد اشتغال‌زایی با شواهدی که از اقتصاد کلان وجود دارد سازگار است یا خیر؟ باید پاسخ دهم که به نظر می‌رسد در این موضوع شک و تردید جدی وجود دارد. اما اینکه آیا آمارهای ارایه شده درست هستند یا خیر هم لازم است بگویم که باید نهادهای مستقل از ابتدا تا انتها به کیفیت آمارها و نحوه آمار‌گیری بپردازند تا به صورت علمی و مستند به این موضوع برسند که آیا این آمار دقیق و درست است یا نه؟

    در سال‌های گذشته برآوردهای نهادهای بین‌المللی از اقتصاد ایران با آنچه مراکز آماری در داخل ارایه می‌دادند سازگار بود. اکنون ولی فاصله گرفته است. چه تحلیلی دارید؟

همان‌گونه که می‌دانید برآیندهای صندوق بین‌المللی پول از وضعیت نرخ بیکاری ایران، با وجود آمارهای مرکز آمار ایران که روند نرخ بیکاری را نزولی گزارش می‌کند، روند فزاینده را نشان می‌دهد. احتمالا پیش‌بینی صندوق برای بیکاری امسال در ایران رقمی حدود 15.5 درصد است. مبنای صندوق، متغیرهای اقتصاد کلان است و بر اساس روابطی که می‌سنجند آمارهایش را ارایه می‌دهد. برآورد آنها از نرخ بیکاری بر اساس برآوردی است که از رشد اقتصادی منفی ایران دارند و پیش‌بینی آنها راجع به نرخ بیکاری هم فزاینده و افزایشی است. واقعیت این است که اگر با این روندی که مرکز آمار ایران طی امسال در آمارها منتشر می‌کند بخواهیم پیش برویم باید اصولا در پاییز نرخ بیکاری نسبت به فصل مشابه سال قبل کاهشی باشد و احتمالا نرخ بیکاری حدود 11 درصد هم باشد چون اتفاق جدی در حوزه تغییرات بازار کار رخ نداده است.

اگر نرخ بیکاری در تابستان نسبت به فصل مشابه خود در سال 97 کاهش عجیب و غریبی داشته باشد انتظار می‌رود در فصل پاییز هم در آمارهای مرکز آمار این کاهش تداوم داشته باشد، اما آیا اینکه وضعیت بازار کار ایران به لحاظ حقیقی وضعیت درستی دارد؟ واقعیت این است به نظر می‌رسد که وضعیت اقتصاد ایران چندان رو به راه نیست و احتمالا طی فصول آتی باید بر تعداد بیکاران افزوده شود چون اقتصاد ایران از یک وضعیت تورمی به یک وضعیت رکودی تبدیل شده است و به علت کاهش قدرت خرید خانوارها، مشکل تقاضای واقعی برای کالاها شکل گرفته است بنابراین به نظر می‌آید که عمدتا رکود بر صنایع اثر گذار باشد و باعث شود که میزان اشتغال هم کاهش پیدا کند. تحلیلی که از وضعیت اقتصاد کلان بیرون می‌آید خروجی آن این است که احتمالا وضعیت بازار کار باید بدتر باشد که ظاهرا نیست.