بودجه 3 درصدی برای درمان اختلالات روانی

۱۳۹۸/۰۷/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۴۷۹۶
بودجه 3 درصدی برای درمان اختلالات روانی

شیوع نرخ بالای افسردگی و اختلالات روانی در ایران، موضوعی است که نه تنها بارها از سوی مسوولان رسانه‌ای شده بلکه آمار و ارقام جهانی هم بر آن صحه می‌گذارند. آمارهای منتشر شده از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش‌پزشکی حکایت از آن دارد که از ۲۳.۶درصد افراد در گروه ۱۵ تا ۶۴ساله که نیازمند مداخله روانپزشکی شناخته شده‌اند، ۱۲.۷ درصد دارای اختلال افسردگی و ۱۴.۶درصد دارای اختلالات اضطرابی هستند. وخامت وضع سلامت روان زمانی بیشتر معلوم می‌شود که بدانیم بر اساس پیمایش‌های وزارت بهداشت، 88 درصد از اختلالات روانی کشور به تهران اختصاص دارد، با این وجود میزان بودجه‌ای که درمان اختلالات روانی به خود اختصاص می‌دهند آنقدر ناچیز است که عملا پاسخگوی نیاز جامعه نیست چراکه ۱۴درصد بار کل هزینه سلامت مربوط به اختلالات روانی بوده که تنها ۳ درصد بودجه به درمان این بیماری‌ها اختصاص می‌یابد اما باید توجه داشت که طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی هر یک دلار هزینه در حوزه سلامت روان منجر به صرفه جویی چهار دلاری می‌شود و این وضعیت در حالی است که روانشناسان معتقدند، نابه‌سامانی‌های اقتصادی، خود از اصلی‌ترین عوامل بروز اختلالات روانی از جمله افسردگی و خشونت به شمار می‌رود.

  از تقاضای یارانه تا بودجه 3 درصدی

افزایش خشونت و افسردگی در جامعه ایران به عنوان شایع‌ترین اختلال روانی به شرایطی رسیده است که چندی پیش رییس سازمان نظام پزشکی از دولت تقاضا کرد که برای برای درمان و بهبود سلامت روان یارانه‌هایی تحصیص دهد. به دنبال این وضعیت سعید نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم صحبت از بسیج ملی آمایش بیماری‌های اعصاب و روان در سطح کشور را مطرح کرده و گفت: طرح سلامت روان جامعه محدود به بیماری خاصی از مجموعه بیماری‌های اعصاب و روان نیست و رویکرد وزارت بهداشت، نگاه جامع به بهداشت روان جامعه بوده و بحث ما این است که بهداشت روان جامعه نیاز به تلطیف و تعدیل دارد. حالا آخرین اظهارنظر احمد حاجبی، مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت اعلام کرد: طی آخرین پیمایش سلامت روان دریافتیم ۲۳.۶ درصد شیوع اختلالات روانی در کشور داریم که ۸۸ درصد آن مربوط به شهر تهران است. از سوی دیگر احمد نوربالا، مشاور وزیر بهداشت در امور سلامت روان، در همایشی که روز گذشته برای سلامت روان برگزار شد، با اشاره به اینکه سالانه ۸۰۰ هزار نفر در دنیا در بازه سنی ۱۵ تا ۲۵ سال اقدام به خودکشی می‌کنند، بر لزوم توجه به مشکلاتی که منجر به این اتفاق می‌شود تاکید کرده و گفت: از ۱۲ عاملی که سلامت مردم را متوجه خطراتی می‌کند، 6 مورد مربوط به آسیب‌های سلامت روان است که در این میان، اختلالات افسردگی در بالاترین رتبه قرار می‌گیرد.

او با اشاره به مطالعات صورت گرفته در حوزه سلامت روان در سال ۹۳ گفت: ۲۳/۸ درصد افراد در سال ۹۳ مورد خشونت خانگی قرار گرفته، ۴۸/۲۴ درصد مورد خشونت کلامی، ۲/۳۲ درصد خشونت بی‌عارضه و ۸/۰۷ درصد خشونت خارج از خانه را تجربه کرده‌اند. در این میان شهر تهران نیز سهمی ۳۹/۶ درصدی از تجربه اختلالات روانی دارد. این میان فراز و فرودهای اقتصادی، اجتماعی و... بسیار در سلامت روان موثر بوده و غم و اندوه بیشترین تاثیر را بر سلامت مردم دارد.

او با اشاره به اینکه «نگرانی»به عنوان یکی از آیتم‌های زیر مجموعه تشکیل‌دهنده اختلال روانی سهم بسیار زیادی در وقوع مشکلات سلامت روان دارد، افزود: طی مطالعات صورت گرفته در سال ۹۵ در شهر تهران، از ۲۰ مورد‍ تشکیل‌دهنده تنش‌های روانی در جامعه، 7 مورد آن به مبحث نگرانی اختصاص یافته است. این یعنی حتی پیش از وقوع حادثه یا مشکل، نگرانی از آن به سراغ افراد می‌آید. در این مطالعه دریافتیم ۸۲/۷ درصد مردم تهران حداقل یک تجربه تحمل فشار روانی داشته‌اند که سهم خانم‌ها و افراد مجرد در این میان بیش از سایرین است. سهم فشار روانی اقتصادی ۴۵/۶ درصد و فشار روانی ناشی از حوزه سلامت ۲۸/۸ درصد بوده است. مشاور وزیر در امور سلامت روان با اشاره به اینکه ۱۴ درصد بار کل هزینه سلامت مربوط به اختلالات روانی است، گفت: اما متاسفانه تنها ۳ درصد بودجه به درمان این بیماری‌ها اختصاص می‌یابد. باید توجه داشت که طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی هر یک دلار هزینه در حوزه سلامت روان منجر به صرفه‌جویی چهار دلاری می‌شود.

آمار و ارقام منتشر شده از سوی وزارت بهداشت در حالی است که روانشناسان بر این موضوع تاکید دارند که تغییر و تحول در سلامت روان جامعه زمانی رخ می‌دهد که نیازهای اولیه افراد تامین شود. عطاالله محمدی، روانشناس مرکز مشاوره دانشگاه تهران و دانشگاه امیرکبیر درباره این موضوع به «تعادل» گفت: در شرایط فعلی مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بی‌ثبات بودن وضعیت جامعه تامین نیازهای اولیه مردم را با مشکل و دشواری روبه‌رو کرده و به خاطر همین مسائل، حتی میزان جرم افزایش پیدا کرده است؛ یکی از مسائلی که فقر و مشکلات اقتصادی را ایجاد می‌کند، به صورت پایه‌ای در مسائل سیاسی اجتماعی و اخلاقی است. به همین دلیل من بر این عقیده هستم که تلطیف فضای روانی جامعه، بدون توجه به نیازهای اولیه مردم شاید غیرممکن باشد.

او افزود: ما در روانشناسی، نظریه سلسه مراتب نیازها را داریم (نظریه روانشناس امریکایی آبراهام مزلو) و این واقعیتی است که در سلسه مراتب نیازها، جزو اولین و پایه‌ای‌ترین نیازهای انسانی، احساس امنیت است؛ یعنی بعد از برآورده شدن نیازها و احتیاجات اولیه زیستی، بحث روانی و احساس امنیت آدم‌ها مطرح است؛ وقتی این امنیت برهم بخورد با چه روشی می‌شود مسائل روانی را تلطیف کرد؟

محمدی بیان کرد: من فکر نمی‌کنم تکنیکی در دنیا برای تلطیف فضای روانی جامعه، بدون برقرار کردن مولفه‌هایی اساسی چون امنیت روانی وجود داشته باشد که کشف نکرده باشند. تا جایی که من می‌دانم چنین روش روانشناختی‌ای بدون برآورده کردن نیازهای اجتماعی امکان‌پذیر نیست؛ از طرف دیگر حتی ممکن است در برخی مواقع بحران‌های معیشتی و اقتصادی و... جوامع را دچار مشکل کند.

او گفت: شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه ممکن است در بهبود و تلطیف روانی کارساز باشند؛ شرایطی از قبیل داشتن آزادی‌های دموکراتیک و گفت‌وگوهای آزاد در مورد مشکلات مردم و حق آزادی بیان اصناف. اگر کارگران، کشاورزان، زحمتکشان و کارمندان هرکدام سازماندهی فکری خودشان را داشته باشند و صحبت‌ها و نیازها و حتی خشم خودشان را به روشی جامعه‌پسندانه ارایه دهند، بهترین تلطیف حالت روانی مردم خواهد بود؛ اما چون اینها نیست، راه‌حلی نداریم و اگر هم باشد صرفا در یک قشر خاص که تمکن مالی دارد، جواب می‌دهد.

محمدی با اشاره به ضعف زیرساخت‌ها و گران بودن استفاده از خدمات مرتبط با سلامت روانی افزود: امروز حتی ورزشگاه‌های عمومی، پولی شده است و مردم اگر بخواهند ورزش کنند تا سلامت جسمی‌شان باعث افزایش تاب‌آوری روانی شان شود، باید پول بدهند؛ یعنی حتی این امکانات هم خصوصی است و مردم به راحتی قادر به استفاده از امکانات دولتی هم نیستند؛ در این شرایط حتی مدارس بیشتر به سمت خصوصی شدن رفته‌اند و خانواده‌هایی که فرزند دارند باید مقدار زیادی از درآمد سالانه خود را برای هزینه‌های تحصیلی، که از نظر قانون اساسی باید رایگان باشد، بپردازند. اینها همه مشکلاتی جدی است که روان مردم را آزرده می‌کند. در نتیجه من راهی را برای این تلطیف بلد نیستم.