سیگنال اشتباه به شهروندان
سعید ساداتنیا
کارشناس شهری
دلیل اصلی بسیاری از مشکلات شهر تهران این است که در اولین طرح تفصیلی که برای شهر تهران دیده شد، از یک مدرنیسم ابتر، نیمه کاره و خام استفاده شده است .تمام برنامههایی که برای شهر طراحی شده و حتی قوانینی که در این زمینه تدوین شده است، خودرو محور هستند. متاسفانه اکثر این برنامهها و قوانین ضد محیط زیست، ضد فرهنگ، ضد توسعه وضد هویت ملی و بومیگرایی است و در حقیقت نابودکننده توسعه پایدار بوده و بهشدت حقوق نسلهای بعدی ما را از بین برده است.
تهران پرچمدار توسعه در کشور محسوب میشود و این توسعه از 100 سال پیش شروع شد و طی این سالها ما فرهنگ خود را قربانی توسعه کرده و نه تنها در تهران بلکه در دیگر کلانشهرهای کشور نیز شرایط را برای ماشین و خودرو تسهیل کرده و نقش انسان را در کوچهها و خیابانهای شهر کمرنگ کردهایم.
برای مثال 15 سال است که شهرداری درگیر طرح حصار ناصری و میدان امام خمینی است. در همه این سالها مسوولان شهری به دنبال راهی بودند تا از زیرزمین تونلی برای عبور ومرور و ترد خودروها باز کنند و این یعنی هنوز تفکر خودرومحور بر مدیران شهری حاکم است. این موضوع را بارها به مسوولان شهری تذکر داده و عنوان کردم که باید محدوده حصار ناصری را از ترافیک عبوری خالی کنید و اجازه عبور اتومبیل شخصی در این مسیر داده نشود و فقط وسایل حمل و نقل عمومی اجازه تردد در این مسیر را داشته باشند تا این بافت تاریخی احیا شود.
متاسفانه تهران الگوی شهرهای دیگر کشور است و هر اشتباهی که در این شهر صورت میگیرد در شهرهای دیگر نیز عینا تکرار میشود. برای مثال درتهران قانون «60درصد شمال زمین» اجرایی شد.
بر این اساس بنای هر ملک از شمال آن آغاز شده (البته در املاک شمالی و جنوبی) و در همه املاک، بنای اجرایی میتواند تا 60 درصد طول زمین (طول قبل از اصلاحی) به علاوه دو متر مازاد 60 درصد طول زمین اجرا میشود.
هر چند این قانون دارای اشکالاتی است هماکنون در تمام شهرهای کشور از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب اجرایی میشود. در تهران شاهد آن بودیم که گاه در بافتهای تاریخی اجازه ساخت طبقات داده شده و برای آن مجوز ساخت پارکینگ هم صادر کردهاند که این کار در هیج کجای دنیا انجام نمیشود.
چندین دهه است در شهرهای بزرگ به این نتیجه رسیدهاند ساخت پارکینگ در مناطق مرکزی باعث جذب مسافر به این محدودهها میشود. عموما پلها در مناطق مرکزی و پرتردد شهر تهران قراردارند و با ساخت پارکینگ در زیر پلها این پیام را به شهروندان منتقل میکنیم با خودروی شخصی خود وارد این مناطق شوند و با خیال راحت ماشین خود را پارک کنند.
ساخت پارکینگ در زیر پلها ادامه این فرهنگ اشتباه است. مردم عادت کردهاند که از خانه تا محل کار با خودروی شخصی بروند و حاضرند گاه برای دقایق طولانی تا نیمساعت و حتی بیشتر هم دنبال جای پارک بگردند اما فرهنگ اشتباه استفاده از خودروی شخصی را تغییر ندهند.
اکنون در بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا و شهرهای توریستی که درآمدهای زیادی از محل توریسم جذب میکنند، ساخت پارکینگ منسوخ شده است و مدیران شهری به دنبال خالی کردن شهرها از خودرو هستند. همچنین استفاده از پارکینگها هر روز سختتر و هزینههای آن نیز سنگینتر میشود.مدیریت شهری ما به این تجربه آگاه است و میداند که باید در جهت انسان محوری حرکت کند اما نمیدانم چه الزامی باعث میشود تا زیر پلهای شهر را تبدیل به پارکینگ کند. اکنون یک فرهنگ اشتباه دیگر نیز در حال شکلگیری است و شاهد آن هستیم که موتورسوارها سمت راست بزرگراهها و خیابانهای اصلی را از آن خود میدانند و اگر خودروها وارد این قسمت از خیابان شوند با برخورد تند موتورسوران مواجه میشوند.
روستاهای لویزان، مبارکآباد و حسینآباد تا 20 سال پیش باغ بود و میتوانست یک تنفسگاه عالی برای شهر تهران محسوب شود اما اکنون زیر فشار ساخت و ساز تمام باغهای آن از بین رفته و خیابانهای این مناطق به گونهای طراحی شدهاند که رفت و آمد را بسیار سخت کرده است. حجم ترافیک نیز در خیابانها بسیار بالاست. اکثر خیابانها یک طرفه است و برخی خیابانها را نیز بستهاند. سوال اینجاست که چرا باید اجازه این حجم از ساخت و ساز داده شود و اکنون برای جلوگیری از تجمیع جمعیت محدودیتهای ترافیکی ایجاد کنند.
بنابراین نیاز است تا تغییر جدی در طرحهای جامع و تفصیلی شهر ایجاد و در آن ساخت پارکینگها محدود و توسعه بر محوریت اتومبیل شخصی کنار گذاشته شود تا در آینده یک توسعه محیطزیستمحور و مبتنی بر هویت تاریخی و جغرافیایی داشته باشیم.