«چشمه صلحی» که شمال سوریه را بههم ریخت
علیرضا جباری| ایرنا|
عملیات «چشمه صلح» ترکیه در شمال سوریه در حالی از سومین روز گذشت که گفته شده تاکنون بیش از ۳۴۰ غیرنظامی کشته، صدها نفر زخمی و هزار نفر از ساکنان این مناطق از خانههای خود آواره شدهاند و این در حالی است که منابع ترکیه گفتهاند که عملیات این کشور در سراسر مرزهای دو کشور همچنان ادامه خواهد داشت.
ترکیه که از ماهها قبل « دیپلماسی جنگ » در منطقه و جهان را برای شروع یک درگیری نظامی در شمال سوریه، کلید زده بود، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و ناظران بینالمللی به خوبی توانست حرف خود را برای حمله به شمال این کشور و به ویژه اکراد ساکن در این منطقه به کرسی بنشاند، بطوری که شورای امنیت سازمان ملل متحد هم نتوانست حتی یک بیانیه « نیم بند » را علیه حملات ترکها در شمال سوریه صادر کند.
اتحادیه اروپا و در راس آنها کشور آلمان که گفته میشود بزرگترین حامی اکراد منطقه به خصوص کردهای ساکن در جنوب ترکیه و شمال سوریه است، معتقد است که مشکل اصلی منطقه عناصر وابسته به داعش هستند که هماکنون تعداد زیادی از آنها در زندان کردها بهسر میبرند.بدون تردید مساله مهاجرت و مهاجران از مهمترین معضلات یا به عبارت بهتر، از مهمترین نقاط ضعف اروپاییان به شمار میرود. اروپاییان معتقدند بسیاری از عناصر داعش که بعضا از بافت جمعیت مهاجر و ساکن در کشورهای اروپایی به این سازمان مخوف تروریستی پیوسته و به شمال سوریه رفتهاند، در صورت ادامه جنگ ممکن است بار دیگر بخواهند به محل سکونت خود در اروپا بازگردند که این مساله میتواند ناامنیهای زیادی را در آینده در اروپا به دنبال داشته باشد. هر چند هستههای سازمانی داعش تا حدودی از هم گسیخته و متلاشی شده، اما عناصر اروپایی وابسته به این گروه تروریستی انگیزههای زیادی برای بازگشت به خانههایشان و حتی درگیر شدن با اروپاییان دارند.
بنابراین اروپاییهایی که هرگز نمیتوانند تصور حضور داعشیها را در داخل کشورشان داشته باشند از این موضوع بطور پیدا و پنهان وحشت دارند و به همین علت با هرگونه درگیری منجر به آزادی عناصر داعش از شمال سوریه مقابله خواهند کرد. آنها حتی حاضر به پرداخت هزینههای مقابله با داعش در خارج از مرزهای خود از جمله در شمال سوریه هستند و به همین دلیل آشکارا به اکراد منطقه در این زمینه کمک کرده و از آنها حمایت میکنند.
بنابراین موضوع هجوم بیبرنامه آوارگان کرد به اروپا و احیای تهدید داعش که میتواند اروپا را نشانه بگیرد، از مهمترین نگرانیهای کشورهای اروپا از حمله ترکیه به شمال سوریه است. علاوه بر این ترکیه با تهدید رهاسازی حدود سه میلیون پناهجو به سمت قاره سبز عملا یک مشکل جدی برای اروپاییها بهشمار میرود که در صورت عملی شدن تهدیدهایش بطور جد میتواند منافع اتحادیه را به مخاطره بیندازد.
در این میان اما، امریکا از سایر بازیگران کمتر نگرانی دارد و به نظر میرسد با یک بازی دوجانبه که مسبوق به سابقه است، هم با ترکها هماهنگ است و هم کردهای ساکن در شمال سوریه!
سایر بازیگران حاضر در سوریه از جمله روسیه اما معتقدند که باید موضوع از طریق گفتوگو با دولت مرکزی سوریه حل و فصل شود و گزینه جنگ نمیتواند انتخاب مناسبی نه برای ترکیه و نه هیچ کشور دیگری باشد. صرف نظر از همه این مواضع آنچه که بیش از همه در پس پرده عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه موجب نگرانی است، شعله ور شدن دوباره آتش جنگ در منطقهای است که مدتی بود آرامآرام به سمت آرامش پیش میرفت. منطقهای که تحت حاکمیت دولت قانونی سوریه قرار دارد و اگر اخلال یا تنشی نیز در آنجا وجود دارد باید با حمایت همهجانبه از دولت دمشق، زمینه آرام کردن منطقه را بهواسطه دولت قانونی این کشور فراهم کرد.
نگرانی دیگر بهرهبرداری اسراییل از ناآرامیهای منطقه است . بروز هرگونه ناآرامی میتواند زمینه را برای احیای نقشههای شوم رژیمی دانست که حیات خود را مرهون و مدیون ناامنی و ناآرامی است. چرا که سوریه به عنوان یک کشور عربی و نیز کشوری که در خط مقدم مبارزه با صهیونیستها قرار دارد، در صورت کسب آرامش ممکن است حیات صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی را به مخاطره بیندازد و این موضوعی است که دستکم اشغالگران قدس به سادگی نمیتوانند از کنار آن رد شوند. بنابراین باید بدانیم که تلاش اسراییل که رژیمی بحران زی است، تداوم بحران و مشغول کردن کشورهای خط مقدم مبارزه و مقاومت از جمله سوریه است .
در کنار این، آنکارا باید یک نکته را به خوبی درک کرده باشد. موضوعی که ممکن است در صورت نادیده گرفتن آن، برای مدتها در باتلاقی به نام «شمال سوریه» گرفتار شود. اینکه ممکن است امریکا با وجود تمام قولهایی که داده، ترکیه را ابتدا مورد تحریم اقتصادی قرار دهد و همزمان نیز تسلیحات بیشتری را در اختیار اکراد مسلح در شمال سوریه قرار دهد و آنها هم با استفاده از جغرافیای منطقه، ارتش کلاسیک و سنگین ترکیه را در منطقه زمینگیر کرده و در نهایت جنگ فرسایشی بدون نتیجهای را با ترکها آغاز کنند. در این صورت ترکیه تنها بازنده اصلی این جنگ خواهد بود حتی اگر بتواند ارتش خود را در برخی مناطق شمال سوریه بر نقطهای مسلط کند.
بنابراین بهترین راهکار برای برونرفت از این مشکل رایزنی با دمشق برای مهار عناصر مسلح کرد منطقه خواهد بود که در این صورت هم از هدر رفتن هزینههای بیشتر جلوگیری و هم از خونریزی اجتناب خواهد شد و هم تلاشی خواهد بود برای برقراری صلحی واقعی در سایه آرامش و نه دامن زدن به جنگی در لفافه «چشمه صلح».