چگونه می‌توان طرح ابتکاری امید «روحانی» را عملی کرد

۱۳۹۸/۰۸/۰۲ - ۰۱:۰۲:۱۲
کد خبر: ۱۵۵۷۵۱
چگونه می‌توان طرح ابتکاری امید «روحانی» را عملی کرد

جاوید منتظران|

مقد مه

وضعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه غرب آسیا و خلیج‌فارس نشان می‌دهد که ثبات، امنیت و نظم این منطقه دستخوش دگرگونی‌‌ فراوان گردیده و واگرایی در این منطقه در بالاترین حالت ممکن قرار گیرد.

براین اساس، ایجاد یک نظام امنیتی مشترک در منطقه با مشارکت کشورهای حوزه خلیج (فارس) و به‌دوراز هرگونه نیروی بیگانه همواره جزئی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است.

به همین منظور رییس‌جمهوری ایران در مراسم رژه نیروهای مسلح اعلام نمود که امسال در سازمان ملل با شعار «ائتلاف امید و هرمز، صلح برای منطقه» حضور می‌یابد و طرحی را در سازمان ملل پیش‌روی جهان قرار می‌دهد که اشاره می‌دارد که ایران با همکاری کشورهای منطقه امنیت منطقه، خلیج‌فارس، دریای عمان و تنگه هرمز را تأمین می‌کند. دکتر روحانی با اشاره به نام ابتکار صلح هرمز به نام «امید» که برگرفته از حرف اول کلمات تشکیل‌دهنده ابتکار صلح هرمز است (HOPE)، توضیح داد که همه کشورهای ساحلی خلیج‌فارس و منطقه هرمز همراه با سازمان ملل نیز برای حضور در این طرح دعوت‌ شده‌اند.

در صحن سازمان ملل متحد نیز، رییس‌جمهور ایران از طرح «ابتکار صلح هرمز» یا «ائتلاف امید» رونمایی کرد. طرحی که هدف آن مشارکت کشورهای منطقه برای تأمین امنیت خلیج‌فارس است.

با توجه به اینکه محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در مقاله اخیر خود در خصوص طرح (پویش) صلح هرمز در روزنامه کویتی الرای نوشته است که نخبگان، اندیشکده‌ها و بخش خصوصی می‌توانند با ارایه نظرات و پیشنهادهای سازنده به شکل‌گیری و تقویت پیمایش صلح هرمز کمک نمایند. براین اساس در این پژوهش، درصدد برآمدیم با اشاره به اهمیت و ‌ضرورت ایجاد نظم امنیتی پایدار در خلیج‌فارس، به‌ضرورت‌ها و بایسته‌هایی که طرح صلح هرمز به آن نیازمند است، بپردازیم.

   امنیت منطقه خلیج‌فارس

امنیت خلیج‌فارس به عنوان یک مجموعه امنیتی، بی‌تردید یک کالای همگانی است که در آن امنیت یکی امنیت دیگران نیز هست. به‌بیان‌دیگر تصور امنیت برای یک کشور در این منطقه به‌صورت متمایز از دیگران امکان‌پذیر نیست، لذا بازی حاصل جمع صفر جز ناامنی عمومی در خلیج‌فارس نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت. نتیجه‌ای که از گزاره فوق برداشت می‌شود یکی این است که ایجاد نظم امنیتی در خلیج‌فارس بدون همسایه تأثیرگذار و قدرتمند ازجمله جمهوری اسلامی ایران امکان‌پذیر نیست؛ و دوم اینکه راه‌حل بحران‌های امنیتی خلیج‌فارس توسل به نیروی نظامی خارجی و فرا منطقه‌ای نبوده و نخواهد بود.

براین اساس کشورهای خلیج‌فارس تنها در یک مدل امنیت منطقه‌ای مشترک مبتنی بر همگرایی می‌توانند در گفت‌وگوهایی به اقدامات اعتمادسازی دست بزنند و به توافقاتی در راستای تأمین و ایجاد نظم امنیت منطقه‌ای در غرب آسیا و بالأخص منطقه خلیج‌فارس دست یابند.

نکته اینجاست که باوجود زمینه‌ها و اشتراکات بسیار‌ زیاد، همکاری و همگرایی مطلوبی در میان کشورهای غرب آسیا وجود‌ ندارد و دولت‌های این منطقه، برخلاف ظرفیت‌های موجود، یک جامعه ناامن و ناپایدار بین خود به وجود آورده‌اند و قدرت‌های فرا منطقه‌ای نیز برای حفظ نفوذ خود بر معادلات استراتژیک منطقه و تضمین دسترسی به انرژی ارزان موجود در این منطقه تلاش نموده‌اند، با دامن زدن به برخی مسائل و چالش‌های میان کشورهای غرب آسیا و خلیج‌فارس، مسائلی که به‌راحتی میان این کشورها قابل‌حل و فصل بوده را به سمت بحران‌‌های سیاسی و امنیتی سوق دهند که متأسفانه می‌توان گفت که در این امر موفق بوده‌اند.

اکنون لازم و ضروری است که کشورهای غرب آسیا و به‌ویژه حاشیه خلیج‌فارس، بر ایجاد یک مدل و نظام امنیتی مشترکانه تلاش کنند، مدل امنیتی مطلوب برای این منطقه بحرانی بهتر است به‌گونه‌ای باشد که هم بتواند به رفع بی‌ثباتی‌های داخلی کشورهای منطقه کمک کند و هم آنها را در برابر تجاوزات خارجی مصون نگه دارد.

بر همین اساس، جمهوری اسلامی ایران همواره خواهان دستیابی به یک نظام امنیت منطقه‌ای و پایدار در غرب آسیا بوده است، چنانچه وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران بارها به این مساله اشاره داشته که کشورهای منطقه باید در مسیر ایجاد امنیت پایدار و مبتنی بر همکاری‌های جمعی با تمامی کشورهای این منطقه حرکت کنند، سیاست‌های خصومت، تحریم، محاصره، تلاش برای حذف یک کشور از معادلات منطقه‌ای و تجاوز نظامی را کنار بگذارند و هزینه‌های خود را به‌جای اقدامات غیرسازنده، صرف اعتمادسازی و شکل‌دهی ساختارهای جامع منطقه‌ای برای همکاری بین تمامی کشورها کنند. در این راستا جمهوری اسلامی ایران در سال‌های اخیر همواره با ارایه پیشنهاد‌هایی حول امضای معاهده تأمین امنیت منطقه‌ای ارایه داده است. پیشنهاد‌هایی که علاوه بر اینکه آبرومندانه بوده، به‌هیچ‌عنوان تبعیض‌آمیز نیز نبوده است و پیشنهاد طرح صلح هرمز توسط رییس‌جمهور روحانی به کشورهای منطقه، آخرین آنهاست.

   طرح صلح هرمز

سیاست جمهوری اسلامی ایران همواره حفظ و ثبات منطقه غرب آسیا و خلیج‌فارس بدون دخالت قدرت‌های فرا منطقه‌ای و تنظیم فرمولی اصولی و اطمینان‌بخش که مبنای تفاهم مشترک همه کشورهای منطقه خلیج‌فارس باشد، بوده و در این راستا پیشنهاد امضای معاهده تأمین امنیت منطقه‌ای درون‌زا را ارایه می‌دهد و به‌صراحت اعلام می‌نماید که به‌هیچ‌عنوان به دنبال ایجاد ناامنی در تنگه هرمز نبوده و برعکس یگانه بازیگر ایجاد امنیت و ثبات در تنگه هرمز و خلیج‌فارس برای صادرات انرژی و واردات کالا بوده است.

اکنون جمهوری اسلامی ایران طرحی را با عنوان طرح صلح هرمز در راستای ایجاد همان امنیت و نظم پایدار برای منطقه خلیج‌فارس ارایه نموده است.

طرحی که بر نقش‌آفرینی همه کشورهای منطقه و نظارت سازمان ملل مورد تأکید است؛ و بر پایه اتکا به بند 8 قطعنامه 598 سازمان ملل برای پایان دادن به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال 1367 است. بند 8 آن ناظر بر یافتن سازوکارهایی برای افزایش امنیت در منطقه بود. در این بندآمده است: «از دبیر کل (سازمان ملل) درخواست می‎کند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راه‌های افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مداقّه قرار دهد.»

پیشنهاد این طرح از سوی ایران در سالروز دفاع مقدس بازخوانی تجربیات تلخ و خسارت‌بار گذشته و تأکید بر ضرورت جلوگیری از شکل‌گیری شرایط مشابه از طریق همکاری و مشارکت همه کشورهای منطقه است. این طرح ضمن آنکه محملی قانونی و مورد اجماع بین‌‌المللی برای پایان دادن به دخالت‌ها و شیطنت‌های کشورهای فرا منطقه‌ای در این منطقه است چنانچه تاکنون با سوء‌استفاده از فقدان سازوکار بومی برای برقراری امنیت در منطقه با تمرکز بر ایجاد اختلاف میان کشورهای این حوزه و هراس‌افکنی، حضور نظامی خود را با هزینه کشورهای منطقه به‌صورت روزافزون توسعه داده‌اند

 و با ایجاد بحران‌های تصنعی از شکل‌گیری امنیت و ثبات پایدار در حوزه خلیج‌فارس جلوگیری نموده‌اند. لذا طرح پیشنهادی صلح هرمز در صورت مقبولیت می‌تواند آغازی برای رفع تنش‌ها و سوء‌تفاهم‌های موجود و نهایتاً ایجاد امنیت و ثبات پایدار در خلیج‌فارس باشد.

تفاوتی که این طرح با دیگر طرح‌ها و پیشنهاد‌های ایران برای منطقه خلیج‌فارس به نقش نظارتی برای اعضای دایم شورای امنیت مربوط می‌شود. بر اساس این طرح و در چارچوب بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ و به‌منظور مهار تنش‌های موجود در خلیج‌فارس، تأمین امنیت انرژی و ممانعت از بروز حوادث اتفاقی زمینه‌ساز تقابلات نظامی، تشکیل «گروه تماس ۱۳» شامل هشت کشور حاشیه خلیج‌فارس و پنج قدرت جهانی عضو دایم شورای امنیت ضروری است. طرحی که در صورت اجرا می‌تواند به افزایش توان کشورهای منطقه در جهت رفع تهدیدات محدود علیه صلح و ثبات بدون نیاز به دخالت قدرت‌های خارجی و فراهم آوردن سازوکاری برای یافتن راه‌حل‌های صلح‌آمیز در مسائل خاص و شناسایی منافع مشترک کشورها باهدف افزایش قدرت تعامل آنها با یکدیگر و از میان برداشتن دیوارهای بی‌اعتمادی میان کشورهای منطقه منجر شود.

   ضرورت‌ها و بایسته‌هایی برای طرح صلح هرمز

طرح‌هایی که به‌منظور رسیدن به نظم امنیتی پایدار در خلیج‌فارس ارایه می‌شود، اگر به مسائل و ظرفیت‌های منطقه توجه نمایند، ضمن اینکه می‌توانند راه گشایی در عبور کشورهای غرب آسیا و به‌ویژه خلیج‌فارس از بحران‌های فعلی و آتی در منطقه باشند، می‌توانند به یک نظم امنیتی پایدار و مشترک در منطقه غرب آسیا نیز منتج گردند.

با توجه و دقت براین مساله که حدود چهار سالی از پیشنهاد تأسیس مجمع گفت‌وگوی منطقه‌ای و چند ماهی هم از پیشنهاد انعقاد پیمان عدم تجاوز کشورهای خلیج‌فارس می‌گذرد و تابه‌حال کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس واکنش خاصی به این پیشنهاد‌های ایران نشان نداده‌اند. براین اساس طرح پیشنهادی صلح هرمز نیز اگر می‌خواهد به‌مانند دیگر طرح‌های ارایه‌شده، ابتر نگردد، لازم است که از ضرورت‌های زیر برخوردار باشد:

توجه بر اصل تعامل و گفت‌وگو و همگرایی سیاسی: توجه و تکیه‌بر فرصت‌های گفت‌وگو و فرصت‌های خاصی که در منطقه به وجود می‌آید، به‌ویژه فرصت‌های برآمده از اجلاس‌ها و اجلاس‌های اسلامی و منطقه‌ای می‌تواند در ایجاد همگرایی سیاسی و حل اختلافات و سوءتفاهمات، مورداستفاده قرار گیرد، لذا برای پیشبرد طرح صلح هرمز لازم است که به این ظرفیت‌ها توجه ویژه گردد و از فرصت‌های برآمده از سازمان‌های فرامنطقه‌ای نظیر غیرمتعهدها، اوپک و سازمان‌های منطقه‌ای نظیر سازمان اجلاس اسلامی و شورای همکاری خلیج‌فارس ...که می‌توانند زمینه‌های گفت‌وگو، تفاهم و همگرایی را در میان اعضا فراهم آورند، در راستای تبیین و تشریح ضرورت اجرای این طرح استفاده راهبردی نمود.

ضرورت توجه بر اصل همگرایی اقتصادی:

 توجه به اصل همگرایی اقتصادی می‌تواند یکی از مهم‌ترین اصول برای کارآمدی طرح صلح هرمز باشد. مهم‌ترین و مطلوب‌ترین نقاط جهت همکاری و همگرایی اقتصادی، توسعه روابط اقتصادی در حوزه‌های گردشگری و انرژی و گسترش شبکه‌های ارتباطی، حمل‌ونقل و انرژی و به عبارتی ایجاد پیوند اقتصادی میان کشورهای منطقه است.

برای رسیدن به این همگرایی، لازم است که دیپلماسی‌ اقتصادی‌ و دیپلماسی انرژی باید موردتوجه ویژه در طرح صلح هرمز قرار‌ گیرد. راهکارهای اجرایی برای توسعه روابط اقتصادی، می‌تواند امضای توافقنامه‌های دوجانبه و چندجانبه تجاری، سرمایه‌گذاری مشترک در بخش گردشگری و صنایع فولاد، پتروشیمی، پالایشگاه، آب و برق و هتل‌سازی و ایجاد منطقه آزاد بازرگانی و... باشد که درواقع از بهترین راهکارهای همگرایی اقتصادی می‌باشند که زمینه‌های مشترک همکاری و پیوند اقتصادی را فراهم می‌آورند. به‌این‌ترتیب با گره خوردن منافع اقتصادی کشورهای غرب آسیا به یکدیگر، صلح، امنیت، دوستی و همکاری به‌جای درگیری، نزاع و رقابت، حاکم خواهد شد و از جهتی نیز، دیگر نیازی به‌صرف حجم هنگفتی از ثروت ملل منطقه برای خرید سلاح و بالا بردن ضریب امنیتی نخواهد بود. در این راستا برخی دیگر از راهکارهای اقتصادی عبارتند از:

- تأسیس و راه‌اندازی شرکت‌های چندملیتی در غرب آسیا برای حمایت از (منافع و نیازهای کشورها، سرمایه‌گذاری و تقسیم فناوری میان آنها) که به گسترش همبستگی اقتصادی میان کشورهای غرب آسیا منجر می‌شود.

-توجه به ظرفیت‌های ژئواکونومی خلیج‌فارس و تدوین راهکارهای بهره‌مندی و استفاده بهتر کشورهای منطقه از این ظرفیت‌ها و پتانسیل‌ها.

- پیشنهاد تشکیل یک هسته مرکزی اولیه با شرکت کشورهای دارای ظرفیت و استعداد اقتصادی در غرب آسیا، ازنظر متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان بین‌المللی، روشی مطلوب برای همگرایی اقتصادی و آماده‌سازی زمینه برای پیوستن سایر کشورهای منطقه به این هسته اولیه و درنهایت ایجاد یک بازار مشترک منطقه‌ای است که می‌تواند بر تقویت همکاری و همگرایی سیاسی -اقتصادی میان کشورهای غرب آسیا تأثیر شایانی بگذارد.

همگرایی مذهبی: یکی از علل بحران‌های کنونی غرب آسیا به‌خصوص در سوریه، یمن و عراق، موضوع گسترش شکاف‌های ایدئولوژیکی و مذهبی در جهان اسلام و ایجاد فضای تخاصم میان شیعه- سنی هست و در این فضا بوده است که جریان‌های تروریستی تکفیری در منطقه فعال‌شده است، لذا راهکاری که می‌توان در درون طرح صلح هرمز به کشورها ارایه داد توجه به اصل همگرایی مذهبی است، براین اساس در رابطه با فراهم ساختن زمینه‌های همگرایی و تقریب در ابعاد دینی- مذهبی در بین کشورهای غرب آسیا و خلیج‌فارس، انجام راهبردهای ذیل توصیه می‌شود: عدم سب و جلوگیری از اهانت-پرهیز از افراط‌گرایی، برائت از تندروها و نفی اقتدار و مقبولیت تندروها-بازخوانی مجدد متون اسلامی و انجام تحقیقات در ارتباط با آسیب‌های تفرقه و تشتت-مباحثه بر مفترقات (بررسی علمی اختلافات) همراه با حفظ احترام متقابل و نهادینه کردن ایده تأکید بر مشترکات است.

- اعتمادسازی و از بین بردن عوامل واگرا: خنثی‌سازی تبلیغات قدرت‌های مداخله‌گر و سوءاستفاده‌گر که همواره فضایی از بی‌اعتمادی و بدبینی را در میان بسیاری از کشورهای منطقه‌ای به وجود آورده است و بی‌اعتبار سازی نفوذ دولت‌های خارجی در منطقه خلیج‌فارس از مهم‌ترین عوامل موثر در پذیرش طرح صلح هرمز از سوی کشورهای منطقه است.

از راهکارهای مواجهه با این عوامل واگرا، سیاست‌های تنش‌زدا و اعتماد ساز است و لازم است که این فرآیند اعتمادسازی دربرگیرنده ارایه برخی مفاهیم مشترک در موضوعات منطقه‌ای باشد تا به مهم‌ترین هدف اعتمادسازی که همانا کاهش و زدودن سوءتفاهمات میان دولت‌های منطقه‌ای و رضایت در پذیرش طرح‌های امنیتی پایدار در خلیج‌فارس است، دست‌یافت.

منبع:  شمس