نیت نامعلوم مسوولان در حذف آثارِ شعرا و نویسندگان نامی کشور
از چند روز پیش خبرهایی مبنی بر حذف آثار خیام، نیمایوشیج و... و جایگزینی اشعاری از فاضل نظری در کتابهای درسی، در فضای مجازی منتشر شده است؛ خبرهایی که بر خلاف تصور صحت دارند. دلیل این اقدام مسوولان آموزش و پرورش مشخص نیست و هنوز واکنشی به این خبرها نداشتهاند. محمد پارسانسب که از مولفان کتابهای درسی است با بیان اینکه در جریان کامل حذف متون کتابهای درسی نیست، میگوید: هر بلایی میخواهند سر کتابهای درسی میآورند و برایشان مهم نیست. این استاد دانشگاه و مولف کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی در پی انتشار فهرستی با عنوان «حذفیات کتابهای درسی ادبیات فارسی» که در فضای مجازی دست به دست میشود و از حذف شعر و داستانهایی از ادبیات کلاسیک و معاصر و جایگزینی متنها و نامهایی دیگر حکایت دارد، با بیان اینکه به صورت کامل در جریان نیست و با مطالبی که در فضای مجازی منتشر شده مطلع شده است، اظهار کرد: ما آن زمان فقط کتاب را تألیف کردهایم و دیگر ارتباطی با سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نداریم. به تعبیر خودشان کتاب را خریدهاند و هر بلایی که دلشان میخواهد سر آن میآورند. آنها به صورت صفحهای برای تألیف کتاب قرارداد میبستند و بعد رابطه مولف با سازمان پژوهش قطع میشد. خودمان چندینبار به آنها گفتهایم این شیوه غلط است. او در ادامه متذکر شد: درست است که کتابها به اصلاح و بازنگری نیاز دارند، اما بهترین کسی که میتواند کتابها را اصلاح کند، مولف آن است که این اتفاق نیفتاده است. کتابها را دست یکسری افراد که به عنوان کارشناس هستند، دادهاند و آنها هم هرکاری دلشان خواسته با کتابها کردهاند. اخیرا حتی عنوان کتابها را هم عوض کرده و کتاب دیگری ساختهاند. ما مولفان در جریانش نیستیم؛ البته من به سهم خودم در جریانش نیستم، زیرا هیچ ارتباطی با سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ندارم، نه از ما میپرسند و نه نظرخواهی میکنند و نه اطلاع میدهند.
پارسانسب درباره آسیبهای حذف این شعرها و داستانهای ادبیات کلاسیک و معاصر به ایسنا گفت: کتاب درسی مجموعهای منسجم است که با هدف خاصی نوشته میشود؛ ابتدا اهداف تعریف و جهتها مشخص میشود و بر اساس این اهداف، متون انتخاب و درسها چیده میشود. تنظیم متون کتاب درسی از یک نظم صوری و درونی پیروی میکند. طبیعتا زمانی که درسها را جابهجا یا حذف میکنند قائل به این نظم و نظام نیستند و هر اتفاقی بیفتد فرقی نمیکند و بالاخره وقت دانشآموز به نحوی پُر میشود. او اظهار کرد: زمانی که کتاب درسی را مینوشتیم برای تنظیم فصلها قاعدتا به مجموعه تاریخ ادبیات و سیر تاریخ ادبیات توجه داشتیم. زمانی که این موضوع حذف میشود معلوم نیست چه بلایی سر کتاب میآید. اگر خود مولفان حذف کنند باز این نظم را درنظر دارند و جایگزینی برای آن مییابند، اما زمانی که این نباشد میشود شیر بییال و دم و اشکم. حذف ادبیات کلاسیکش یک جور است و حذف ادبیات معاصر هم جور دیگری است. این همه متن زیبا را به یک بهانه سست حذف کردهاند؛ اینکه اسم این آدم نباشد یا فلان متن شایسته نیست. اینها استدلالهای قویای نیست. این استاد دانشگاه و مولف کتاب درسی در پایان تأکید کرد: متنهایی را برایم ارسال کرده بودند که چه چیزهایی حذف شده است. واقعا دقیق در جریان نیستم و نمیدانم. باید کتابهایمان بهروز شود، اما این بهروز بودن به معنای بینظمی، شلختگی و پریشانی نیست. بهروز بودن یعنی اقتضائات زمانه را درنظر گرفتن، اما مثلا شعر و ادبیات کلاسیک را نمیتوان کنار گذاشت. باید متنهایی تولید شود. وقتی متنهای جایگزین را دیدم متوجه شدم به کسانی متعلق است که هنوز تمرین نوشتن میکنند و کتابی ننوشتهاند و متنهایشان در کتابها آمده که این متنها جالب نیست. ما باید فرهنگ و پیشینه فرهنگی خودمان را به بچهها منتقل کنیم. اما نمیدانم راهش کجاست و بچهها کجا باید سراغش بروند و با آن آشنا شوند.
نویسندگان و شعرا از کتب درسی حذف نشوند
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز درباره حذف اشعار و داستانهای غنی از ادبیات فارسی گفت: اگر برخی افراد نظرشان این است که دانشآموزان باید با اشعار جدید یا برخی شعرای امروزی آشنا شوند ایرادی ندارد، ولی این به آن معنا نباشد که نویسندگان و شعرای فاخر از کتاب درسی ادبیات فارسی حذف شود. محمد قمی در واکنش به حذف برخی مباحث درسی از جمله رباعیات خیام، داستان حلاج تذکره الاولیا، اشعار مهتاب و داروگ نیما یوشیج و جایگزینی آنها با اشعار فاضل نظری و امیری اسفندقه به ایلنا گفت: بعضی از شعرا و افراد سرشناس مانند سعدی، حافظ، خیام و... در ادبیات ما یک برند ادبی محسوب میشوند و مطرح هستند. اشعار و سرودههای این دست از شعرا همیشه نو بوده و همواره حاوی پیامها و مطالب عمیقی است. او ادامه داد: به نظر من تا به امروز کسی نتوانسته به لحاظ شعر و ادبیات فارسی به سطح اشعار سعدی و حافظ یا فردوسی برسد، حالا اینکه به چه نیتی میخواهند اشعار و داستانهای شعرا و نویسندگان سرشناس ادبیات فارسی را حذف کنند و اشعار دیگری را جایگزین کنند، مشخص نیست. البته برای آشنایی دانشآموزان با شعرای امروزی اشکالی ندارد که یک یا دو مورد از اشعار شاعران جدید در کتب درسی باشد، اما لزومی ندارد اشعار قبلی را حذف کنند. عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اصل ادبیات فارسی ما در ایران همان اشعار سعدی، حافظ، فردوسی و خیام است، گفت: این شعرا همیشه باید زنده باشند و آثار آنها مورد توجه قرار بگیرد، زیرا اصل ادبیات فارسی در کشور ما این اشخاص برجسته هستند. مقام معظم رهبری نیز همواره بر ادبیات فارسی و توجه به آن تاکید داشتهاند. ما اشعاری قویتر، عمیقتر، سلیستر و با محتواتر از این اشعار نداریم و بچههای ما برای اینکه با ادبیات و اُدبای ایران آشنا شوند، باید آثار این شاعران برجسته را مطالعه کنند. قمی تاکید کرد: در این میان اگر برخی افراد نظرشان این است که دانشآموزان باید با اشعار جدید یا برخی شعرای امروزی آشنا شوند ایرادی ندارد، ولی این به آن معنا نباشد که نویسندگان و شعرای فاخر از کتاب درسی ادبیات فارسی حذف شود. زیرا اُمهات ادبیات فارسی ایران در اشعار شعرای برجستهای چون خیام، سعدی، حافظ خلاصه میشود، پس باید این شعرای بزرگ همیشه زنده بمانند تا در گرو آن ادبیات فارسی و زبان فارسی زنده بماند. وی توضیح داد: حتی افرادی که در کشورهای دیگر میخواهند با ادبیات ایران آشنا شوند، حتما دنبال اشعار خیام، سعدی، حافظ و... هستند و در کشورشان اشعار آنها را به روشهای مختلف آموزش میدهند. ما باید در راستای جهت ترویج این ادبیات با تمام قوا بکوشیم، از طرفی به جهت اینکه مدارس و دبیرستانها پایه فکری دانشآموزان در آنجا شکل میگیرد، باید در این مساله کوشا باشند و دانشآموزان ما باید به این ادبیات مسلط شوند و استخوانبندی و چارچوب ادبیات فارسی را از این طریق بیاموزند.