یکپارچهسازی نظام مالیاتی و تامین اجتماعی
اخیرا از مجلس شورای اسلامی خبر میرسد که طرح یکپارچهسازی نظام مالیاتی و تامین اجتماعی در مجلس شورای اسلامی در دست بررسی است. طرحی که به موجب آن قرار است نظام بازتوزیع عادلانه درآمدها پیریزی شود. هنوز از چند و چون این طرح اطلاعاتی در دسترس نیست ولی کارشناس مرکز پژوهشها این اقدام را گامی رو به جلو تلقی کرده و میگوید: اکنون در بسیاری از کشورها با درک درستی که از ضرورتهای یکپارچهسازی این دو نظام به وجود آمده است، نظام مالیاتی و تامین اجتماعی را به هم مرتبط کردهاند و در کشور ما نیز لازم است که این ارتباط میان نظام رفاه اجتماعی و نظام مالیاتی برقرار شود.
به گزارش «تعادل»، قرار گرفتن در تنگنای مالی برای تامین هزینههای مربوط به مصارف بودجهای دولت را ناگزیر به ایجاد اصلاحات اساسی در ساختار بودجه کشور کرد. یکی از ضرورتهای اصلاح در بودجه کشور به گفته کارشناسان همواره مالیات بوده است. همواره ضرورت اصلاح نظام مالیاتی در کشور احساس میشده است. در این جهت که این نظام را کارآمد و عادلانه کند. نظام مالیاتی که در سالهای گذشته اغلب کمتر از 50 درصد هزینههای بودجه را تامین کرده، قطعا نظام ناکارآمدی بوده که امکان تامین هزینههای دولت را فراهم نمیکرده است. از سوی دیگر همین سیستم تبعیضهای آْشکاری را علیه طبقات و اقشار مختلف جامعه ایجاد کرده بود. چرا که در حالی که افراد با کارنامه اقتصادی شفاف مانند کارمندان و تولیدکنندگان و کسبه همواره در تور مالیاتی بوده و ملزم به پرداخت مالیات از محل درآمد خود بودهاند در عوض برخی آمارهای غیر رسمی از 60 یا 70 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی خبر میدادند در عین حال حداقل تا 80 هزار میلیارد تومان هم معافیت مالیاتی گزارش شده است. این در حالی است که پایههای مهم مالیاتی در دنیا مثل مالیات بر عایدی سرمایه که یک پایه مالیاتی مهم برای برقراری عدالت و بازتوزیع درآمد محسوب میشود نیز در نظام مالیاتی ما شناسایی نشده بود.
بنابراین کارشناسان اقتصادی به درستی تشخیص دادند که اصلاح سند دخل و خرج دولت بیش از همه نیازمند اصلاح نظام مالیاتی است. در همین راستا دولت هم برنامهای برای اصلاح نظام مالیاتی در دستور کار قرار داده است که برخی از آنها در حال تکمیل و طراحی شدن است، درباره کیفیت برنامههایی که دولت برای اصلاح نظام مالیاتی در دستور کار دارد با سید محمد هادی سبحانیان، مدیر دفتر بودجهریزی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گفتوگو کردیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
اکنون در مجلس شورای اسلامی طرحی در حال بررسی است تحت عنوان یکپارچهسازی نظام مالیاتی و تامین اجتماعی. بهطور کلی درباره این ایده چه نظری دارید؟
یکی از ضرورتهای اداره اقتصاد یک کشور در جهت برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی، ایجاد یکپارچگی میان نظام مالیاتی و نظام تامین اجتماعی است. یکی از آسیبهایی که در نظام حکمرانی مشاهده میکنیم عدم ارتباط میان نظام مالیاتی و تامین اجتماعی است. به عبارت دیگر میتوان گفت نظام مالیاتی برای خود یک کارکرد دارد که عمدتا بحث مالیاتستانی و ایجاد منابع برای دولت است. از سوی دیگر نظام تامین اجتماعی به صورت کاملا مستقل فعالیت میکند که با چالشهایی نیز مواجه است. اکنون در بسیاری از کشورها با درک درستی که از ضرورتهای یکپارچهسازی این دو نظام به وجود آمده است، نظام مالیاتی و تامین اجتماعی را به هم مرتبط کردهاند، و در کشور ما نیز لازم است که این ارتباط میان نظام رفاه اجتماعی و نظام مالیاتی برقرار شود.
پس شما با کلیات اجرای آن در کشور موافقید؟
بله، همینطور است.
اکنون لایحه مالیات بر مجموع درآمد اشخاص یا به اصطلاح پیای تی هم در حال تهیه است. به این روش ایراداتی وارد است از جمله اینکه طی چندین مرحله از اشخاص مالیات اخذ میکند، نظر شما در رابطه با تصویب این لایحه چیست؟
نه این ایرادات وارد نیست، اینطور نیست که چندین بار از فرد مالیات گرفته شود، فرد در منابع مختلف خود، مانند گرفتن اجاره از ملک یا گرفتن حقوق و غیره، ممکن است در منبع مالیات کسر شود و آخر سال دوباره محاسبه صورت میگیرد، بر اساس اگر بر مبنای محاسبات مالیاتی، مالیاتی که تا به حال فرد پرداخت کرده است کمتر از محاسبه اصلی باشد، باید بخشی را به صورت اضافه مالیات پرداخت کند اما اگر مالیاتهایی که در مجموع پرداخت کرده است روی حقوق فرد، اجارههایی که اخذ کرده و سایر موارد کفاف مالیاتی که آخر سال محاسبه شده را بدهد، دیگر از این فرد مالیاتی گرفته نمیشود، بعید میدانم انتقادی در این باره وجود داشته باشد.باید بگویم یکی از اقداماتی که میتوان برای ایجاد ارتباط میان نظام مالیاتی و رفاه اجتماعی انجام داد، برقراری نظام مالیات بر مجموع درآمد اشخاص یا همان پیای تی است. فلسفه این نوع مالیات لزوما یک پایه مالیاتی جدید نیست بلکه یک نظام نوین مالیاتستانی است. این نوع مالیات باید درآمد افراد را از منابع مختلف در نظر بگیرد و آن را مشمول مالیات کند. از طرفی دیگر هم با توجه به اطلاعاتی که در خصوص وضعیت اقتصادی افراد در پایگاههای مختلف وجود دارد میتواند این دو اطلاعات را به هم متصل کند. همچنین باید اطلاعات اقتصادی افراد را داشته باشد و بتواند تصویری از وضعیت اجتماعی و اقتصادی افراد، از جهت اینکه تا چه میزان با خط فقر فاصله دارند و غیره ... به دست دهد.
مالیات بر مجموع درآمد میتواند ارتباط میان نظام مالیاتی و نظام رفاه اجتماعی را برقرار کند. به این ترتیب که حداقلی از درآمد را برای افراد در نظر بگیرد و چنانچه افراد نتوانند با درآمدهای خود حداقل لازم را تامین کنند در این نظام مالیاتی مبلغی هم به آنان تعلق خواهد گرفت. بنابراین یکی از مهمترین راهکارهای برقراری ارتباط میان نظام تامین اجتماعی و نظام مالیاتی، اجرای مالیات بر مجموع درآمد اشخاص است.
مطابق با برآوردهای صورت گرفته، شکاف قابل توجهی میان مالیات پرداختی بین مودیان مالیاتی وجود دارد و این تبعیض به ضرر کمدرآمدهاست. از نظر شما لوایح جدید و تغییراتی که در دست اجراست میتواند تبعیض مالیاتی را از میان ببرد؟
درحال حاضر هم میتوانیم با بسترهای موجود قانونی این تبعیض و اختلافات را از بین ببریم و نیازمند قانون جدیدی نیستیم اما متاسفانه به این علت که نظام مالیاتی ما یک نظام ممیز محور است و به خصوص در حوزه مشاغل نتوانستیم اطلاعات خوبی را مانند تراکنشهای بانکی جمعآوری و رصد کنیم، این اختلاف فاحش میان مالیات بر مشاغل و مالیات حقوق کارکنان وجود دارد، لذا این فاصلهها را میتوان با بسترهای حقوقی موجود مرتفع کرد و بیعدالتی را از بین ببریم.
یکسری معافیتهای مالیاتی در بخشهای مختلف مانند حوزههای فرهنگی، مذهبی، کشاورزی و ... وجود دارد، نظر شما در رابطه با لغو این معافیتها چیست؟
به دلایل مختلف در سنوات گذشته یکسری بخشها را از پرداخت مالیات معاف کردیم، هم در مالیاتهای مستقیم و هم در مالیات بر ارزش افزوده. چه بسا برخی از این معافیتها در گذشته ضرورتی نداشته و در حال حاضر باید گفت ضرورت خود را کاملا از دست داده است. البته برخی از آنها همچنان ممکن است ضرورت داشته باشد. بنابراین ما باید لیستی از معافیتها را تهیه کنیم. بار مالی هر یک را مشخص کنیم و با توجه به شرایط خاصی که داریم و لازم است کشور را بدون اتکا به درآمدهای نفتی که بسیار هم میزان این اتکا کاهش پیدا کرده است، اداره کنیم و با استفاده از شرایط موجود این معافیتها را شناسایی کرده و مواردی که در گذشته اولویت بوده و دیگر در حال حاضر ضرورتی ندارد را حذف کنیم. این اقدام اساسی و مهم عزم و اراده جدی حاکمیت و دولت را میطلبد.