مردم، قدرت و منافع (114)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل هشتم- راه پیش رو
دادگاه عالی حکم کرده است از آنجا که پول به نامزد انتخاباتی داده نمیشود، بنابراین تا زمانی که هیچ هماهنگی مستقیمی با نامزد وجود نداشته باشد، این هزینه «سبب فساد یا بروز فساد نمیشود.» ادعای آخر به وضوح غلط است. حتی درک فساد میتواند در نهادهای دموکراتیک ما اعتماد را به سمت فساد بکشاند. یکی از دلایلی که بسیاری از امریکاییها فکر میکنند که نظام سیاسی گول زنک است به این خاطر است که آنها معتقدند و به درستی هم معتقدند که این نظام توسط پول به حرکت درمیآید. در این موضوع که اکثر امریکاییها میبینند که فساد به سادگی چه بر سر ما میآورد تردیدی وجود ندارد. اگر یک بنگاه سیگارسازی معلوم بدارد که در حمایت از نامزدانی که مخالف مقررات سیگار هستند پول خرج میکند، بدیهی است که این امر منجر به نفوذ و تاثیر نامتناسب میشود؛ مثلا آنها نامزدها را اغوا میکنند که برای مخالفت با مقررات سیگار به جلو بروند. این شکلی از فساد نپخته است و درست به اندازه مدلهای قدیمی موثر. پنج قاضی که با تصمیم شهروندان متحد موافقت کردند به نظر میرسد در یک دنیای دیگری زندگی میکنند تا در امریکا، آنها تا آنجا که میتوانستند برای همراهی کردن با بحثهایی که منافع مادی حزب جمهوریخواه را حمایت میکند، بهترین کار را انجام دادند. حتی بدتر از اینها تصمیمی بود که آریزونا در آن درگیر بود، ایالتی که تلاش میکرد تا مشارکتها را یا هزینههایی که از یک سطح مشخصی فراتر میرفت، تصحیح کند (بهطوری که اگر یک نامزد ثروتمند 100 میلیون دلار در کمپینش یعنی بیشتر از رقیبش که بتواند خودش را به آن سطح برساند، هزینه کند، ایالت به سبد رقیبش اضافه میکرد) تا سطح بازی در میان نامزدان را بالاتر ببرد. دادگاه عالی حکم کرد که افراد حقی برای ایجاد یک میدان بازی ناهمسطح از طریق مشارکتهای پولی را دارند و آنچه ایالت دارد انجام میدهد در واقع انکار آنها از این حقشان است.