تاثیر آزاد‌سازی نرخ بنزین برمقابله با تحریم‌ها

۱۳۹۸/۰۸/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۷۱۲۹
تاثیر آزاد‌سازی نرخ  بنزین  برمقابله با  تحریم‌ها

بنابر اطلاعیه شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی، از ساعت صفر روز 24 ماه آبان سهمیه‌بندی بنزین برای تمام وسایل نقلیه بنزین سوز آغاز شد. بر این اساس، قیمت بنزین سهمیه‌ای 1500 تومان و بنزین آزاد 3000 تومان شد. اما این آزاد‌سازی نرخ بنزین چه تاثیری در تقابل با تحریم‌ها دارد؟‌

دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مهم، گفت‌وگویی را با سیدمحمدعلی خطیبی، نماینده سابق ایران در اوپک و مدیر امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ترتیب داده است که در ادامه می‌خوانید:

  بنابر اطلاعیه شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی، از ساعت صفر روز 24 ماه آبان سهمیه‌بندی بنزین برای تمام وسایل نقلیه بنزین‌سوز آغاز شد. بر این اساس، قیمت بنزین سهمیه‌ای 1500 تومان و بنزین آزاد 3000 تومان شد. اساسا آزاد‌سازی نرخ بنزین و دو‌نرخی کرد آن چه تاثیری در تقابل با تحریم‌ها دارد؟

پیش از پرداختن به این مساله باید عنوان کرد که منظور از آزادسازی نرخ بنزین چیست یا اینکه چه قیمتی را باید آزادسازی نرخ بنزین قلمداد ‌کنیم. اگر نرخ بنزین در داخل به قیمت‌های جهانی و بین‌المللی نزدیک شود، باید آن را باید آزادسازی نرخ بنزین دانست یا اینکه اگر نرخ بنزین در داخل کشور به قیمت حوزه خلیج فارس برسد می‌توان آن را آزادسازی نامید یا باید نرخ داخلی را در مقایسه با قیمت حامل‌های انرژی در همسایگان خود بررسی کرد یا اینکه اگر بنزین به نرخ تمام شده تولید در داخل به فروش برسد، آن را آزاد‌سازی می‌دانیم؟ بنابراین هر کدام از این چهارچوب‌ها می‌تواند الگویی متفاوتی برای قیمت‌گذاری نرخ بنزین در داخل کشور شکل می‌دهد. لذا باید دید که قیمت‌هایی نظیر 3 هزار تومان در کدام قالب قیمت‌گذاری قرار دارد تا بتوان تحلیل درستی در رابطه با آزادسازی نرخ بنزین داشت.

نکته دومی که باید به آن اشاره کرد ناظر بر این واقعیت است که ما پیش از این هم این مسیر را طی کرده بودیم و این طی مسیر هم به درستی صورت گرفته بود. من به شخصه در آن زمان مسوولیت بازاریابی و صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی را برعهده داشتم و در جریان امور بودم که ما در آن زمان چه حجم عظیمی از واردات بنزین به داخل کشور داشتیم. واقعاً آن سال‌ها واردات بنزین به داخل از توان اسکله‌ها، بنادر و خطوط لوله انتقال فرآورده‌های نفتی خارج شده بود. بنابراین در آن زمان دولت با رایزنی، برنامه‌ریزی و طراحی خود به این نتیجه رسید که باید با یک طراحی دقیق مانع از واردات بی‌رویه حامل‌های انرژی به داخل کشور شود تا بتواند از دیگر تبعات منفی واردات سوخت جلوگیری کند که در نهایت مساله هدفمند کردن یارانه‌ها و آزادسازی نرخ حامل‌های انرژی و دو نرخی کردن آن مطرح و اجرایی شد.

پیرو این نکته اگر آن برنامه از طریق دولت یازدهم و دوازدهم کماکان اجرایی می‌شد ما اکنون با برخی شوک‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دیگر تبعات آزادسازی نرخ بنزین روبه رو نبودیم. متاسفانه مشکلی که در ساختار سیاسی ما وجود دارد این است که برخی از طرح‌های راهبردی و مهم در یک دولت در دولت بعدی یا اجرایی نمی‌شود، یا بد اجرایی می‌شود یا نیمه کاره و به صورت ناقص اجرا می‌شود یا اینکه در دولت دیگر رها می‌شود. مثال آن هم همین طرح کارت‌های سوخت بود که یک سیستم مدیریتی درست تولید و مصرف سوخت را در داخل کشور شکل داد. به هر حال با این سیستم دولت توانسته بود یک سهمیه مشخص و معینی به خودروها بدهد. این سیستم در طول چند سالی که اجرا شد توانست آثار مثبتی را هم به جای بگذارد و جلوی واردات بی‌رویه سوخت را به داخل کشور بگیرد. یعنی آن سیستم توانست مصرف بنزین در داخل کشور را روی عدد ۶۰ میلیون لیتر نگه دارد، اما متاسفانه اکنون مصرف بنزین در داخل به ۱۰۰ میلیون لیتر رسیده است.

در کنار آن مساله آلودگی هوا و تبعات منفی مصرف بالای سوخت بر محیط زیست را هم نباید فراموش کرد. ما اکنون در فصل سرما به سر می‌بریم و مساله آلودگی روز به روز بیشتر در زندگی کلان‌شهرها خود را نشان می‌دهد. لذا اگر در طول سال‌های اجرای هدفمندسازی یارانه‌ها و طرح کارت‌های سوخت دولت نظارت بیشتری می‌کرد، اکنون ما به یک تجربه موفق رسیده بودیم و موجب می‌شد فرهنگ استفاده از وسایل نقلیه عمومی نهادینه‌تر شود و گام جدی و بلندی در کاهش آلودگی هوا برداشته می‌شد.

مضافاً اینکه اکنون شرایط دولت برای واردات بی‌رویه بنزین هم نمی‌تواند ادامه پیدا کند. به هر حال اکنون کشور در تحریم به سر می‌برد و پتانسیل تولید داخلی بنزین هم محدود است. نمی‌توان به صرف اینکه ما اکنون توانستیم در حدود مصرف داخلی دست به تولید بنزین بزنیم و تقریبا خود کفا شویم، آن را ملاک عمل قرار داده و از هدفمندکردن نرخ بنزین‌ها دوری گزینیم. اگر همین شیوه در فروش بنزین با قیمت پایین ادامه پیدا می‌کرد، مطمئن باشید دولت در آینده دیگر نمی‌توانست پاسخگوی نیازهای داخلی برای مصرف بنزین باشد. از طرف دیگر یقیناً مساله فروش نرخ پایین بنزین در داخل کشور و اختلاف فاحش قیمتی آن با همسایگان باعث رونق بیش از پیش قاچاق سوخت در داخل کشور شده است که ضربه مهلکی به صنعت نفت و فرآورده‌های نفتی، آن هم در شرایط تحریمی کنونی دارد. چون در طول این چند سالی که مساله کارت‌های سوخت از دستور کار دولت خارج شده بود، ایران به بهشت قاچاقچیان سوخت تبدیل شد. ضمن اینکه این مساله قاچاق سوخت وجدان کاری، اشتغال و زحمات و دستاورد دست اندرکاران صنعت نفت را از بین می‌برد. بنابراین تمام این مسائل نشان می‌دهد که در طول چند سال گذشته اشتباهات فاحش راهبردی با حذف طرح کارت‌های سوخت صورت گرفته است. از طرف دیگر این شرایط برای کشور قابل ادامه نیست. باید طرح آزادسازی نرخ بنزین پیش‌تر از اینها انجام می‌شد.

  با توجه به نکات شما باید نرخ سوخت در چه قالب و متد نرخ‌گذاری قرار گیرد تا بتوان آن را نرخ درستی برای شرایط کنونی کشور در نظر گرفت؟

یقینا رساندن نرخ بنزین به قیمت‌های بین‌المللی، آن هم در شرایط تحریم اقتصادی که فشارهای جدی بر وضعیت معیشتی مردم ایجاد کرده است، نمی‌تواند در دستور کار قرار گیرد. چون جامع توان خرید سوخت با چنین قیمتی نظیر 5 یا 6 هزار تومان را در کوتاه‌مدت ندارد. مضافا آثار تورمی چنین قیمت‌هایی بر اقتصاد و معیشت کشور به‌شدت وحشتناک خواهد بود. به خصوص آنکه آثار تورمی بیشتر بر قشر ضعیف جامعه است و قدرت خرید آنها را به‌شدت کم می‌کند. لذا منطقی این است که ما باید یک سیستمی را در قیمت‌گذاری بنزین طراحی کنیم که برای افراد چارچوب درستی از مصرف سوخت را تبیین کند. یعنی برای کسانی که مصرف بی‌رویه بنزین دارند، نه بنزین 3 هزار تومان، بلکه قیمت بنزین را باید تا ۶ هزار تومان هم بالا برد تا بتوان بخش مرفه و دارا در کشور که بیشتر از سهمیه خود مصرف می‌کنند و اغلب با وسایل نقلیه شخصی هم تردد دارند از جیب خود هزینه ترددشان را بپردازند، نه از جیب دیگر قشرهای عمدتا ضعیف جامعه.

  به سوال ابتدایی بازگردیم. اساسا آزاد‌سازی نرخ بنزین و دو نرخی کردن آن چه تاثیری در تقابل با تحریم‌ها دارد؟

ببینید زمانی که مساله ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس مطرح شد، بیشتر نگاه بر این بود که آن را به یک ظرفیت برای صادرات بنزین بدل کنیم. چون در شرایط تحریمی، بستر برای فروش نفت خام به‌شدت دشوار خواهد شد. چرا که فروش نفت خام قابل ردیابی و شناسایی است، اما صادرات فرآورده‌های نفتی به دشواری فروش نفت خام نیست. بنابراین اگر ما بتوانیم بنزین تولیدی در پالایشگاه ستاره خلیج فارس را صادر کنیم، پتانسیل دولت برای تقابل با فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌های امریکا بالا خواهد رفت، چون دست دولت برای افزایش منابع ارزی بازتر خواهد شد. لذا چنانچه دولت همان طرح خود را برای قیمت‌گذاری پایین بنزین در نظر می‌گرفت، قطعاً در آینده‌ای نزدیک تمام پتانسیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس باید برای مصرف داخلی به کار گرفته می‌شد. پس اگر ما در کنار بحث تحریم فروش نفت خام، صادرات فرآورده نفتی هم نداشته باشیم واقعا درآمد دولت در بخش فروش نفت به مشکل جدی بر می‌خورد. بنابراین با طرح احیای کارت‌های سوخت باید به سمت منطقی کردن مصرف در داخل کشور و کاهش مصرف پیش رویم تا بتوان این فرآورده‌های نفتی را بیشتر صادر کرد و درآمدها ارزی بیشتری نصیب کشور شود. چون یقیناً فروش بنزین می‌تواند منبع درآمد خوبی برای کشور باشد. اگر ما بنزین را، چه در بورس و چه در بنادر خود تزریق کنیم در کوتاه‌ترین زمان و با بیشترین سود به فروش خواهد رسید، اما نفت خام چنین شرایطی را ندارد.

لذا احیای طرح کارت‌های سوخت می‌تواند مانع از مصرف بی‌رویه بنزین شود. از طرف دیگر دست دولت برای افزایش درآمدهای ارزی باز خواهد شد. مضافا جلوی قاچاق سوخت را خواهد گرفت. بنابراین در کل این فواید می‌تواند پتانسیل کشور را در برابر تحریم‌ها، به‌خصوص تحریم‌های صنعت نفت افزایش دهد. افزون بر آن با آن طرح ما مردم را هم عادت می‌دهیم که اگر بخواهند بیش از سهمیه خود مصرف کنند باید هزینه آن را از جیب خود بپردازند. این مساله می‌تواند یک فرهنگ درست مصرف سوخت را در داخل کشور نهادینه کند؛ این نمی‌شود که یک عده بخواهند از جیب مردم دست به مصرف بی‌رویه بنزین بزنند.

  اگرچه اکنون بنزین آزاد نرخ‌گذاری شده است، اما به نظر شما در مقام قیاس با دیگر همسایگان این طرح می‌تواند آثار مثبت خود را نشان دهد؟

ما باید به صورت دقیق به مساله نگاه کنیم. یعنی باید ببینیم این سوال شما کدام یک از کشورهای همسایه را در نظر دارد. به هر حال جمهوری اسلامی ایران دارای ۱۵ همسایه است که هر کدام از آنها یک نرخ را برای حامل‌های انرژی و بنزین در نظر دارند. شرایط ترکیه که مانند کشورهای اروپایی یکی از گران‌ترین نرخ‌ها را برای بنزین وجود دارد به‌شدت متفاوت از ایران است. لذا یقیناً این شرایط و این قیمت‌های بنزین در ترکیه نمی‌تواند در داخل اجرایی شود. در کنار آن قیمت‌های همسایگانی مانند پاکستان و افغانستان هم نمی‌تواند در داخل مد نظر قرار گیرد. نرخ‌های سوخت در کشورهای عربی یا نرخ‌های آسیایی، بازار سنگاپور و دیگر نقاط هم شرایط خاص خود را می‌طلبد. بنابراین قیمت‌گذاری بنزین در داخل باید با شرایط اقتصادی، معیشتی و آثار تورمی انجام شود. چون آزادسازی نرخ بنزین کلمه کلی و مبهم است. زمانی که می‌خواهید این طرح را اجرایی کنید باید دید که با کدام شرایط و با چه توانی می‌خواهید این طرح را در داخل اجرایی کنید تا بتوانیم نتیجه و آثار مثبتی را برای داخل رقم بزنیم. چون اگر این طرح با وجود آثار مثبتش، درست اجرایی نشود، مشکلات جدی را در داخل صورت می‌دهد؛ اگر نرخ‌های پایین باشد، کماکان شرایط قبلی حاکم است؛ اگر نرخ‌ها هم بالا باشد آثار تورمی آن بر قشرهای ضعیف جامعه مشکلاتی را به همراه خواهد داشت. در کنار آن ما در زمان اجرایی شدن طرح هدفمندسازی یارانه‌ها قیمت خلیج فارس مبنای نرخ‌گذاری در داخل قرار دادیم. پس اگر این طرح در دولت و مجلس با همان دستور کار گذشته باشد کماکان به همان نرخ نگاه دارد.

  طرح آزادسازی نرخ بنزین چه آثار مثبتی بر صنعت نفت کشور دارد؟

باز تکرار می‌کنم اگر ما در کشور این طرح را اجرایی نمی‌کردیم مطمئن باشید در آینده کوتاه باید به فکر تخصیص منابع برای ساخت پالایشگاه‌های دیگری نظیر پالایشگاه ستاره خلیج فارس می‌بودیم یا اینکه باید دولت به فکر تامین بودجه برای واردات بیشتر سوخت می‌بود. لذا مساله فراتر از صنعت نفت است و به یک ابرچالش کلی بدل می‌شد. پس مساله نباید به صنعت نفت محدود شود. صنعت نفت یک صنعت زیرنظر دولت و مجلس است؛ اگر به آن بودجه لازم تخصیص شود به دنبال ساخت پالایشگاه یا خرید فراورده‌های نفتی خواهد رفت؛ اگر هم بودجه‌ای نباشد که هیچ کاری انجام نمی‌دهد. بنابراین نگاه تنها نباید به صنعت نفت محدود شود. ما چرا باید هنوز مساله خام فروشی را در دستور کار صنعت نفت کشور داشته باشیم که با کوچک‌ترین تحریم عملاً هم صنعت نفت و هم اقتصاد کشور قفل می‌شود. ما باید بتوانیم با توقف مصرف بی‌رویه به فکر صادرات فراورده‌های نفتی باشیم. یقینا با این نگاه جایگاه صنعت نفت کشور در جهان ارتقا پیدا خواهد کرد. چون فروش فراورده‌های نفتی، تکنولوژی، دانش و توان صنعت نفت را بیش از پیش افزایش پیدا خواهد داد. پس ما باید به سمت تولید محصولاتی با ارزش افزوده بیشتر برویم.


برش

     ببینید زمانی که مساله ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس مطرح شد، بیشتر نگاه بر این بود که آن را به یک ظرفیت برای صادرات بنزین بدل کنیم. چون در شرایط تحریمی، بستر برای فروش نفت خام به‌شدت دشوار خواهد شد. چرا که فروش نفت خام قابل ردیابی و شناسایی است، اما صادرات فرآورده‌های نفتی به دشواری فروش نفت خام نیست. بنابراین اگر ما بتوانیم بنزین تولیدی در پالایشگاه ستاره خلیج فارس را صادر کنیم، پتانسیل دولت برای تقابل با فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌های امریکا بالا خواهد رفت، چون دست دولت برای افزایش منابع ارزی بازتر خواهد شد. لذا چنانچه دولت همان طرح خود را برای قیمت‌گذاری پایین بنزین در نظر می‌گرفت، قطعاً در آینده‌ای نزدیک تمام پتانسیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس باید برای مصرف داخلی به کار گرفته می‌شد. پس اگر ما در کنار بحث تحریم فروش نفت خام، صادرات فرآورده نفتی هم نداشته باشیم واقعا درآمد دولت در بخش فروش نفت به مشکل جدی بر می‌خورد. بنابراین با طرح احیای کارت‌های سوخت باید به سمت منطقی کردن مصرف در داخل کشور و کاهش مصرف پیش رویم تا بتوان این فرآورده‌های نفتی را بیشتر صادر کرد و درآمدها ارزی بیشتری نصیب کشور شود. چون یقیناً فروش بنزین می‌تواند منبع درآمد خوبی برای کشور باشد. اگر ما بنزین را، چه در بورس و چه در بنادر خود تزریق کنیم در کوتاه‌ترین زمان و با بیشترین سود به فروش خواهد رسید، اما نفت خام چنین شرایطی را ندارد