جنگ نرم امریکا و آلمان بر سر برق عراق
«عامر الکبیسی»، روزنامهنگار عراقی در مقالهای در «عربی پست» نوشت که «قاسم الفهداوی»، وزیر برق عراق، در حالی کرسی وزارت خود را ترک میکند که، برخلاف تصور اکثر مردم عراق، وزیری موفق بود که تولید برق این کشور را دوبرابر کرد و چون میدانست که وزارت برق در این شرایط توانایی توزیع برق را ندارد این کار را به شرکتهای خصوصی سپرد و روند خصوصیسازی شرکت برق را آغاز کرد.
الکبیسی در مقاله خود این ایده را بسیار خوب توصیف میکند اما درباره مشکلاتی که در مسیر اجرای این ایده پیش آمد مینویسد: با قطع برق وارداتی از ایران در ماه مه سال جاری عراق یکباره 4 هزار مگاوات برق را از دست داد و کار به تظاهرات گسترده در بصره انجامید. در پی آن بود که متنوع کردن فروشندگان برق موضوعی مربوط به امنیت ملی عراق شد.
به نظر میآید که دولت عراق دیگر به وزارت برق خود اعتماد ندارد و تصمیم گرفته کلید مساله برق را به دست شرکتهای غیر محلی بسپارد تا وارد بخش سرمایهگذاری شوند. ایدهای بسیار پرمخاطره که باید دید در آن سرمایهگذار کیست و سود و ضرر با کیست.
ببینیم این دو شرکت رقیب چه کردهاند و چگونه عراق را بازیچه بازاریابی خود قرار دادهاند و رابطه شان با دولت عراق و دولتهای خودشان چگونه است.
باید به این نکته توجه داشت که مردم عراق اعتماد زیادی به کالاهای تولید آلمان و ژاپن دارند. این کشورها در امور سیاسی عراق دخالتی ندارند و محصولاتشان هم کیفیت بالایی دارد. اما شرکتهای آنها چندان تحمل مشکلات امنیتی را ندارند و به محض آنکه بمبی کنار دفترشان منفجر شود عرصه را خالی میکنند. اما شرکتهای امریکایی به لحاظ امنیتی قدرتمند و به لحاظ سیاسی هم پشتشان گرم است اما تجربه مردم عراق نشان داده که کیفیت محصولاتشان در عراق بالا نیست یا دست کم به خوبی محصولاتی که در دیگر کشورها ارایه میکنند نیست. نمونهاش دانشگاه امریکایی سلیمانیه که کیفیت آن در حد یک دهم دانشگاههای مشابه در ابوظبی و دوبی هم نیست.
اینگونه بود که دولت «حیدر العبادی» شرکت «زیمنس» را گزینه تازه و مناسبی دانست. به خصوص که زیمنس تازه پروژهای موفق را در مصر پایان داده بود و برای حضور در عراق بازاریابی میکرد و مدیر اجرایی آن نامهای خطاب به ملت عراق نوشت و به آنان وعده داد که میتواند مشکل را حل کند.
اما چرا باید به شرکت «جنرال الکتریک» اعتماد کنیم تا برایمان نیروگاه راه بیندازد؟ آن هم با میلیاردها دلار هزینه؟ آیا علتش آنچنان که در رسانهها مطرح میشود دخالت مستقیم امریکاست؟
شرکت جنرالالکتریک دچار افت شدیدی شده و دستاوردهایش در زمینه تولید برق با مشکلات جدی مواجه شده است. اگر من مذاکرهکننده بودم حتما به این نقطه ضعف توجه میکردم و چه بسا آنان مجبور میشدند برای ساخت نیروگاه به ما چیزی هم بپردازند! چون فقط کافی است اعلام کنند که با عراق قرارداد بستهاند که قیمت سهامشان در بورس به سقف برسد. این نقطه قوت ما و نقطه ضعف آنهاست.
شرکت زیمنس تاریخی کهن از حضور در عراق و خاورمیانه دارد. همین چند هفته پیش بود که اعلام کرد با موفقیت توانسته نیاز برقی مصر را با راهاندازی یکی از بزرگترین پروژههای انرژی در جهان تأمین کند. مشکل زیمنس این بود که با بررسی دقیق وضعیت عراق طرحی پیشنهاد کرد که بسیار دقیق بود اما در آن موضوع «نابه سامانی امنیتی» و اینکه درصورت اختلال امنیتی چه خواهد کرد مطرح نشده بود.
اشتباه دیگر زیمنس این بود که برای بازاریابی به دایرههای بسته تکیه کرد و با نخبگان اجتماعی تماسی برقرار نکرد و مثلاً 100 نفر را به آلمان دعوت نکرد تا ضمن بازدید از این کشور، خود متولی بستن قرارداد شوند! در عوض جنرال الکتریک خیلی زود وارد مذاکره با مقامات وزارت برق و سران سیاسی و نخبگان دانشگاهی شد و در هماهنگی با سفارت امریکا گروهی از مقامات عراقی را به امریکا دعوت کرد تا طرح خود را برای آنان توضیح دهد و دست به پوشش گسترده آن در مطبوعات زد و اینگونه با برنامهای کامل و همهجانبه دولت امریکا را هم وارد برنامه خود کرد.
به نظرم با توجه به زمان عقد قرارداد (بعد از اعتراضات در بصره) باید به چند موضوع توجه داشت: نخست اینکه این قراردادها در مسیر خصوصیسازی کامل و یکباره صنعت برق است. این بدان معناست که شرکتها منتظر دریافت سود از جیب مردمند. این در حالی است که ملتی که این همه سال با مشکل برق دست و پنجه نرم میکرده خود باید خسارت دریافت کند!
موضوع دیگر اینکه تکلیف کارکنان وزارت برق چه میشود؟ آنان توان حل مشکلات را دارند، اما مشکل اینجاست که دولت اقتدار لازم را ندارد و این باعث میشود که وزارت نفت درباره تأمین نفت و گاز نیروگاهها تصمیمگیرنده اصلی باشد.
مساله برق فقط مساله عراق نیست. امروز آلمان و امریکا بر سر آن «جنگ نرم» راه انداختهاند، بیشک ملت باید در این معادله سهیم باشد.
منبع: میدل ایست نیوز