مردم، قدرت و منافع (134)
سرمایهداری پیشرفته در عصر نارضایتی
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل نهم
احیای یک اقتصاد پویا همراه با شغل و فرصت برای همگان
تضمین اشتغال کامل
هیچ سیاستی مهمتر از اشتغال کامل برای برابری، رشد و کارآمدی نیست . و داشتن یک شغل شریف مهمترین جزو در سبک زندگی طبقه متوسط است . همین امر ایجاب میکند که شغلهایی وجود داشته باشد- یک چارچوب کاری اقتصاد کلان که اشتغال کامل را تضمین میکند. به رغم این حقیقت که بسیاری از اقتصاددانان محافظهکار معتقدند که بازارها همیشه بهطور کارآمد کار میکنند، باید این حقیقت مشهود را دید که دورههای طولانی از زمان بوده است که در آن بازار به خودی خود برای دستیابی به اشتغال کامل شکست خورده است . بیکاری وسیع به معنای هدر رفت زیاد منابع است. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که سیاست پولی – پایین آوردن نرخ بهره – ابزاری است که باید از اول به آن چسبید. این بحث چه درست باشد چه غلط، واضح است که زمانهایی بوده است – مثل دهه قبل – که سیاست پولی برای احیای اشتغال کامل در کشور کفایت نکرد . در چنین زمانهایی، نیاز به سیاستهای مالی قوی – افزایش هزینههای دولت یا کاهش مالیات – وجود دارد و اگر کسری بودجهای هم درست شود چارهای جز این نیست.یک دهه وقت برد، ده سال پس از شروع رکود بزرگ، تا ایالات متحده بالاخره به اشتغال کامل نزدیک شد. (در سپتامبر سال 2018، فقط 3.7 درصد از نیروی کار بدون شغل بودند.) هر چند که این آمارها، تصویر قشنگی را میدهد: اما فقط 70 درصد از جمعیت در سن کار شغل دارند، خیلی پایینتر از دیگر کشورها مثل سویس و ایسلند که در آن کشورها به ترتیب 80 و 86 درصد از جمیعت در سن کار، شغل دارند . و بسیاری از افراد که در ایالات متحده کار میکنند – حدود 3 درصد – بهطور غیرداوطلبانه پارهوقت کار میکنند چون نتوانستهاند شغل تمام وقت گیر بیاورند . نرخ بیکاری امریکا میتواند در صورتی که بسیاری از افراد در زندان نباشند – تقریبا یک درصد جمعیت در سن کار در زندان هستند که بیشتر از هر کشوری در جهان است – بالاتر باشد . بازتاب ضعفهای بازار کار این است که دستمزدهای واقعی بهطور فزایندهای رو به کاهش است – حتی پس از سالها رکود طی بحران بزرگ، در سال 2017 دستمزدهای واقعی برای کارگران تمام وقت بالای 16 سال سن فقط
1.2 درصد افزایش داشت و این دستمزدها پایینتر از سطح سال 2006 است.