مردم، قدرت و منافع (137)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل نهم
احیای یک اقتصاد پویا همراه با شغل و فرصت برای همگان
یک شغل تضمین شده برای تمام کسانی که دوست دارند کار کنند
اکثر اوقات، اقداماتی که تاکنون شرح داده شد، اقتصاد را قادر میسازد تا به اشتغال کامل دست یابد. با اینحال، هنوز این اطمینان که این مورد میتواند اقتصاد را به جلو براند وجود ندارد و از آن دور هستیم . نفوذ « ایدئولوژی بازار» آن چنان در تفکرات ما ریشه انداخته که اکثر اقتصاددانان معتقدند که اشتغال فقط میتواند با اتکا بر بخش خصوصی حاصل شود، آن هم فقط در صورتی که دولت سیاست مالی و پولی را به درستی اجرا کند. اما اگر این کار صورت نگرفت چه اتفاقی میافتد؟
در اینجا یک آلترناتیو وجود دارد: دولت کارگران را استخدام کند. ما در امریکای قرن بیست و یکم، باید یک حق تازه را به رسمیت بشناسیم- این حق که هر فردی که قادر است و دوست دارد کار کند، یک شغل داشته باشد. و اگر بازار قصور کرد و اگر سیاستهای مالی و پولی ما شکست خورد، لازم است دولت وارد این رخنه شود. مردم نسبت به امنیت اقتصادی حساس هستند و پشتوانهای که بالا رفتن امنیت اقتصادی را فراهم میسازد بسیار گران بها است. در کنار این، کارهای زیادی است که باید انجام شود. بسیاری از مکاتب ما در زمانی که نیاز به بازسازی وجود دارد یا حداقل به رنگ و لعاب نیاز است، از عهده این کار برنمی آیند. شهرهایمان را میتوان تمیز و زیبا نگه داشت . همچنان که پیش از این دیدیم بسیار خجالتآور است کاری که باید انجام شود و مردم هم میخواهند که آن کار را انجام دهند اما با اینحال، سیستم اقتصادی و مالی ما قادر نیست که جامعه ما و این افراد را تامین کند .
هند برای شهروندان روستایی که دوست دارند تا کار دستی غیرحرفهای را انجام دهند یک چنین کاری را تضمین کرده است (یکصد روز کار) و حدود 50 میلیون هندی در یک سال از مزیت این طرح برخوردار هستند. اگر کشور فقیری مانند هند میتواند این کار را انجام دهد، ایالات متحده هم میتواند این کار را کند. در این کار یک مزیت آتی هم وجود دارد – کمک میکند تا دستمزدهای روستایی بالاتر برود، فقر غایی کاهش یابد؛ در بالا رفتن دستمزد افرادی که در قعر جامعه ایالات متحده زندگی میکنند یک بخت خوبی وجود دارد و آن این است که به نوبه خود کمک میکند تا نابرابری کاهش یابد.