چرایی ریزش شاخص بورس
گروه بورس| محمد امین خدابخش|
دومین هفته از معاملات بورس تهران با شوک حاصل از ماجراجوییهای ایالات متحده در عراق آغاز شد. داد و ستدهای بازار سهام از همان دقایق ابتدایی با فشار عرضه در تمامی نمادها شروع شد. این رویداد که خود از خبر نابهنگام شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی ناشی میشد، تمامی بازارها را در معرض ریسکهای سیستماتیک قرار داد و باعث شد تا پس از مدتها شاهد واگرایی قیمت دلار با شاخصهای سهام باشیم.
پیش از این سابقه بازار در جهتی بود که با افزایش قیمت ارز به سبب تورمی بودن ماهیت تحلیلها در بازار سرمایه، قیمت سهام نیز تقریبا همسو با ارز رشد میکرد. با این حال در روز گذشته شاهد آن بودیم که رشد قیمت ارز که خود ناشی از افزایش ریسک تنش در خاورمیانه بود، در عمل به کاهش قیمت سهام منتهی شد.
تاریخ تکرار میشود
در این روز هجوم سنگین عرضه به اغلب نمادها سبب شد تا حتی تدابیر صندوق توسعه بازار در حمایت از نمادهای ارزنده موثر نیفتد در تمامی این نمادها شاهد افت قیمت تا کف مجاز روزانه باشیم. بر این اساس شنبه روز غلبه بازار بر هیجانات بیاساس بود و حاصلی جز سقوط 16 هزار و 765 واحدی شاخص کل بورس تهران نداشت. افت 4.36 درصدی نماگر اصلی بازار در این روز یکی از سنگینترین کاهشهای ارزش بازار را رقم زد که بهطور حتم حاصل گسیل نقدینگی زیاد و سعه صدر اندک سرمایهگذاران کم تجربه و تازه وارد به چرخه داد و ستدهای سهام بود. تاثیر دو عامل یاد شده به حدی بود که حتی فشار فروش در نمادهای بورس و فرابورسی به دنبال حمایت حقوقیها از بازار محدود نشد و اگرچه در پایان معاملات شنبه شاهد جمع شدن صفهای خرید در بسیاری از اسامی شاخصساز بازار بودیم، با این حال حتی حمایت آنها هم نتوانست از افت حداکثری قیمت این نمادها جلوگیری کند. با اینکه وجود نوسان همواره جز ذات بازارهاست و فراز و فرود تقاضا همواره حرکات پیوستهای از تغییرات قیمت را در تمامی بسترهای معاملاتی به وجود میآورند، اما آنچه در اینجا بیشتر به چشم میآید نبود تدابیر بلندمدت برای گرفتن زهر هیجان از رفتار سرمایهگذاران است. در این شرایط حتی اگر فرض کنیم که بازار سرمایه در ایران یک پدیده نوپاست، حداقل در دو سال اخیر شاهد سه سقوط هیجانی در خلال معاملات بورس تهران بودهایم که از افتادن این بازار در یک دور باطل حکایت دارد.
تکرار پرواز بر بال هیجان
بررسی روند معاملات از ابتدای سال 97 حکایت از آن دارد که با رشد افسار گسیخته قیمت ارز طی دو سال اخیر بازار به کرات به تحولات بیرونی واکنش نشان داد و به مرور زمان پس از تحمل 4 سال رخوت در جریان معاملات کم کم توانست در ماههای ابتدایی این سال خود را به تضعیف ریال تطبیق دهد.
در حالی که طی سه ماه نخست این سال فعالان بازار به دلیل تجربه رکود تلخ چند ساله، تهی از اعتماد رشد کجدار و مریز قیمتها را امری زودگذر تلقی میکردند، در ادامه آن سال شاهد هجوم سرمایههای جام مانده از بازارهای ارز و سکه به چرخه معاملات سهام بودیم؛ امری که در ادامه به صف خرید قیمتها و رشد شاخص کل تا میانه کانال 195 هزار واحدی انجامید. این واقعه که به شکلگیری سقف شاخص در این محدوده منجر شد در نهایت با عرضههای سنگین در روز 6 مهرماه سال 97 و غلبه هیجان بر منطق در ادامه به افت شاخص تا 157 هزار واحد منتهی شد. صف فروشهای هیجانی که در روزهای پس از آن در بسیاری از نمادها شکل گرفت با خارج کردن بازار از جو طبیعی آن را تا پایان بهمن ماه آن سال به رکود فرو برد.
اما رکود یاد شده تا ابتدای اسفندماه همان سال بیشتر دوام نیاورد و خوشبینی به رشد میانگین نرخ ارز در سامانه نیما علاوه بر منطقی شدن دید بازار نسبت به ریسکهای سیاسی موجب شد تا از روز نخست آخرین ماه همان سال صعودی 7 ماهه در بازار سهام آغاز شود. این رشد 7 ماهه که تا 13 مهرماه سال جاری به طول انجامید، به صعود شاخص کل تا سقف 330 هزار واحد منتهی شد؛ صعودی که باز هم به دلیل وجود نقدینگی نوحقیقیها به جریان داد و ستدها، باز هم سرنوشتی به جز سقوط هیجانی نداشت و در نهایت به اصلاح یک ماه و نیمه تمامی نماگرها در بورس و فرابورس منتهی شد. در روز یاد شده که چندان هم دور نیست و بسیاری به وضوح میتوانند آن را به خاطر بیاورند، یک اتفاق ساده کافی بود تا نماگر اصلی بازار به یکباره و تنها در چند روز 10 درصد افت کند. دلیل این اتفاق چیزی نبود جز نبود تفکر تحلیلی در میانه سرمایهگذاران خرد. در این روز افت اندک شاخص کل هموزن که حکایت از اصلاح قیمت در برخی نمادهای بازار داشت، به سادگی سبب شد تا آن بخش از بازار که بیشتر بر اساس شایعه و حرف و حدیث اقدام به سرمایهگذاری میکنند، با دیدن ارقام قرمز رنگ تابلوی معاملات به سادگی سفارشهای عرضه را جایگرین تقاضا کنند و حجمی سنگین از فروش را در آن روزها رقم بزنند.
تاریخ تکرار شده بود، بازاری که بدون تحلیل به سطح 330 هزار واحد رسید حالا با یک اتفاق ساده قصد داشت، پول خود را تا یافتن یک بستر جدید بیرون از معاملات سهام پارک کند.
با احتساب افت بیش از 16 هزار واحدی دیروز میتوان اینطور قلمداد کرد که بورس برای سومین بار چوب هیجان را خورده است. هیجانی که اگرچه بروز آن طبیعی است اما فشاری اینچنینی بر جریان معاملات را به هیچوجه توجیه نمیکند.
آفت نگرش کوتاهمدت مدیریتی
در مصاحبههایی که تاکنون از مسوولان بورسی و فرابورسی منتشر شده تمامی آنها از لزوم داشتن دید بلندمدت به بازار سهام گفتهاند و از سرمایهگذاران خواستهاند که مسافر موقتی بازار سهام نباشند. این نگاه منطقی که در نهایت به لزوم داشتن دید بنیادی برای سرمایهگذاران خرد دعوت میکند اگرچه در گام نخست کاملا درست و منطقی به نظر میرسد اما با دیدی دقیق مخصوصا در مواجهه با ریزشهایی اینچنین از یک تناقض پرده بر میدارد. متولیان بازار اگرچه از سایرین انتظار دارند که به روند قیمتها وفادار بمانند و گاه و بیگاه نیز به صداهایی در جهت لزوم فرهنگسازی بها میدهند، اما به عمل که میرسند بیتشر از سخنرانی و مصاحبه کاری نمیکنند. آیا لازم نبود در شرایط فعلی اقتصاد کشور که از سالهای قبل نیز قابل پیش بینی بود، اقدامی عملی و موثر در جهت عمق بخشیدن به نگاه آحاد مردم نسبت به بازار سرمایه انجام شود؟ آیا تدابیر مسوولان امر در جهتی بوده که در بلندمدت بتواند به اهمیت نگاه بنیادی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاران خرد بیافزاید؟ با اندکی تفکر و بررسی میتوان دریافت که نه تنها جواب دو سوال مطرح شده خیر است بلکه بیشتر سوالاتی که در این زمینه قابل طرح است نیز جواب قانعکنندهای نخواهند گرفت.
در چنین شرایطی و با توجه به آنکه جریان اصلی سرمایههای خرد وارد شده به بازار سهام بیش از آنکه توسط صندوقهای سرمایهگذاری جذب شود توسط خود اشخاص و وارد بازار سهام شده است، ذکر این سوال را ضروری میکند که آیا وقتی خودمان دید بلندمدت به بازار نداریم میتوانیم دیگران را به داشتن نگاهی اینچنینی دعوت کنیم؟ در شرایطی که هیچ آموزش درخوری به تازه واردان بازار سهام داده نمیشود چطور میتوان از آنها توقع داشت که در مواجهه با اتفاقات غیر منتظرهای از این دست، دست به فروش هیجانی نزنند؟ چه بسا اگر در موقع مقتضی فرهنگسازی به شیوه درست انجام میشد حتی تا این حد نیاز به کنترل هیجان در فضای مجازی نبود. به راستی چه لزومی دارد که رفتار دیگران را مهندسی کنیم وقتی که آموزش صحیح میتواند به تصمیمگیری درست سرمایهگذاران منتهی شود؟
اما از انتقادات و شرح ماوقع که بگذریم داشتن دیدی منطقی به در روزهای پیش بسیار کارساز خواهد بود. به همین منظور «تعادل» به گفتوگو با ولید هلالات نشست و نظر وی را پیرامون وضعیت فعلی بازار و احتمالات پیش رو جویا شد.
این کارشناس بازار سرمایه در خصوص نوسان روز گذشته ضمن اشاره به طبیعی بودن وقوع نوسان گفت: این مساله امری است که در تمامی کشورها و نه تنها در بازار سهام بلکه در سایر بازارها نیز میتواند به وقوع نوسان و افت قیمت منتهی شود. همانطور که در کشور همسایه یعنی ترکیه نیز شاهد بودیم، عزم این کشور برای ورود به خاک سوریه نیز به افت ارزش لیر و کاهش شاخصهای سهام انجامید.
وی با اشاره به واکنش بازارها به فقدان سردار شهید قاسم سلیمانی ادامه داد: در حال حاضر به نظر میآید که شهادت سردار سلیمانی به دلیل جایگاه ویژهای که در معادلات منطقهای داشت توانسته به نگرانی در میان معامله گران منتهی شود. باید توجه داشت که این بازار در ماههای اخیر به تحولاتی همچون حوادث آرامکو و گامهای تدریجی ایران بر مبنای برجام بیتوجه بوده است. از این رو میتوان گفت که بازتاب ایجاد شده به چنین مساله مهمی میتواند تا چند روز تداوم یابد.
قرمزپوشی نمادها پایدار نمیماند
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه از حمایت حقوقیها از بازار گفت و تصریح کرد: در روزهای آتی کاهش قیمت سهام به کم شدن سرعت افت قیمت در بسیاری از نمادها منجر خواهد شد. به نظر نمیرسد که با فروکش کردن جو هیجانی، تداوم کاهش قیمتها در روزهای پیش رو با وضعیت فعلی ادامه پیدا کند. انتظار میرود که با تداوم حمایت حقوقیها از بازار سهام و تدابیری که سازمان بورس در پیش گرفته است، شاهد بازگشت آرامش به فضای معاملات باشیم. هلالات با اشاره به حمایت صندوق توسعه بازار از نمادهای مهم گفت: قطعا این صندوق فعالیت خوبی را در زمینه مقابله با صفهای فروش انجام داده است. مضاف بر آنکه ایجاد هماهنگی در میان سایر حقوقیها توانست کیفیت نقدشوندگی بازار را حفظ کند. همانطور که میدانیم نقدشوندگی در بازار بسیار مهم است و همین امر میتواند نقشی مهم در بازگشت آرامش به بازار ایفا کند.
لزوم داشتن نگاه جدی به آموزش
ولید هلالات در خصوص لزوم افزایش آموزش در بازار سهام گفت: نمیتوان گفت که آموزش به نحو احسن در بازار وجود داشت نوسانهای اینچنینی به کلی از بین میرفت با وجود این باید توجه داشت که اگر حقیقیها از آموزش مناسبی برخوردار بودند به این شدت هیجانی رفتار نمیکردند. روز گذشته در شرایطی قرار داشتیم که فقط افراد حرفهای میتوانستند به خوبی هیجانات خود را کنترل کنند.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: فکر میکنم مجوزهای آموزشی که سازمان بورس به متقاضیان ارایه میکند، باید با شرایط بهتری در اختیار آنها قرار بگیرد تا در نهایت شاهد تسهیل فرآیندهای آموزشی در زمینه سرمایهگذاری باشیم. مضاف برآنکه بهتر است برنامههای آموزشی حتی المقدور مقرون به صرفه و کم هزینه باشند. چنین وقایعی میتواند به مرور زمان به ارتقا فرهنگ سرمایهگذاری بیانجامد. باید توجه داشت که نمیتوان در کوتاهمدت خیل عظیم متقاضیان سرمایهگذاری را آموزش داد.