مردم، قدرت و منافع (144)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل نهم
احیای یک اقتصاد پویا همراه با شغل
و فرصت برای همگان
چه باید کرد؟
میراثهایی که به قدمت تبعیض نژادی و جنسیتی است به خودی خود پایان نمیپذیرد. ما باید مبناهای دیرین نهادی نژاد پرستی و دیگر اشکال گوناگون را درک کنیم و ریشه آنها را دربیاوریم. این به معنای آن است که برابری نژادی، قومی و جنسیتی تا زمانی که قویا قوانین ضدتبعیضی خودمان را در هر جنبهای از اقتصادمان اعمال نکنیم، به دست نخواهد آمد. اما مجبوریم فراتر از این برویم. ما به یک نسل جدیدی از مقررات حقوق مدنی نیاز داریم. ما برای ارتقای برابری فرصت به برنامههای مثبت اقتصادی و عملیاتی نیاز داریم. در کشور ما چندین مورد تلههای فقر وجود دارد. گروههای فردی، حال در مکانهای خاص مانند آپالاچیا یا با سابقههای خاص مانند بومیهای امریکا و امریکاییهای آفریقاییتبار، که برای بیرون آمدن از این تلهها به کمک نیاز دارند. ما باید به مکانیزمهایی که براساس آن مزیتها و معایب را میتوان از نسلی به نسل دیگر عبور داد دست یابیم. ما به این نیاز داریم که این درسها را که این تلههای فقر را بشکنند به کار بریم، در هر کجا که میشود و در هر مبنایی که بتوان. دسترسی به آموزش، تغذیه و بهداست لازم هستند (اما کافی نیستند). ما با توجه به سیستم آموزشی که از همان محل تامین مالی شود و در همان محل هم پایهگذاری شود و مکانیزمی برای دایمی کردن نابرابری اقتصادی شده است، نیاز به آن داریم که منابع مالی فدرالی را بسیار زیاد افزایش دهیم. ما با توجه به موقعیت نامطلوب کودکان فقیر که حتی قبل از آنکه وارد مدرسه شوند شروع میشود، نیاز به برنامههای ملی آموزشی پیش دبستانی داریم. عدالتنژادی و عدالت اقتصادی بهطور ناگسستنی به همدیگر مرتبط هستند. اگر ما نابرابری کلی را کاهش دهیم، اگر ما مطمئن شویم که خانوادههایی که در قعر دهک هستند میتوانند به کودکانشان همان فرصتی را بدهند که خانوادههایی که در دهکهای بالا هستند، در آن صورت قادر خواهیم بود تا در تقویت عدالت اجتماعی، نژادی و اقتصادی و در خلق اقتصادی پویاتر قدم بگذاریم.