نیاز به پررنگ شدن نقش نظارتی تشکلها
اتفاقات تلخ معدن جزو جدا نشدنی این فعالیت اقتصادی است که باعث شده معدن همیشه جزو مشاغل سخت باشد. با این وجود بحث ایمنی و استانداردسازی معادن در دهههای اخیر باعث کاهش سوانح معدنی شده است. با این وجود این مساله در معادن کوچک و متوسط مقیاس چندان رعایت نمیشود. هزینههای بالای ایمنی باعث شده که معادن کوچک معمولا بعضی استانداردها را رعایت نکنند و هر چند وقت یک بار شاهد اتفاقات تلخی باشیم. در حقیقت از یک سو تلاش داریم معادن کوچک و متوسط که نقش پررنگی در بحث اشتغال معدنی ایفا میکنند و اکثرا در اختیار بخش خصوصی هستند فعال باشند و از سوی دیگر نمیخواهیم این اتفاقات تلخ رخ دهد. شاید مهمترین راهکار برای حل این مشکل استفاده از ظرفیت تشکلها باشد. بسیاری از هزینههای معدنی میتواند از طریق تشکلها سرشکن شود و از سوی دیگر تشکلها میتوانند نقش نظارتی پررنگتری به خود بگیرند.
آمار بالای مرگهای معدنی
معدنچیان تاوان سودمحوری پیمانکاران معادن به ویژه معادن کوچکتر را با جانشان میدهند. معادنی که پای بازرسان به آنها نمیرسد، در نتیجه میل پیمانکاران به کاهش هزینههای تولید، افزایش سود و کاستن از مخارج نیروی کار از لوازم حفاظت ایمنی معدن میزند. دستگاههای تهویه، لباس و تغذیه معدنکاران حذف میشود. نام معدن با خطر گره خورده است. با اینکه حدود یک درصد از نیروی کار جهانی در بخش معدن مشغول به کار هستند، ۸ درصد از حوادث منجر به مرگ در محیط کار متعلق به این بخش است. موارد متعدد مرگ معدنچیان در اثر بیماریهای شغلی اتفاق میافتد. مسالهای که تا حد زیادی از دید بازرسان کار مخفی میماند. براساس آمار سازمان بینالمللی کار، میزان مرگ و میرکارگران بر اثر بیماریهای شغلی در جهان ۸ برابر بیشتر از حوادث کارگری است. براساس این آمار سالانه ۲ میلیون و ۷۸۰ هزار کارگر در جهان به دلایلی ازجمله حوادث ناشی از کار و بیماری شغلی جان خود را از دست میدهند که حدود ۳۴۰ هزار مرگ، حین کار و ناشی از حوادث مرتبط رخ میدهد و مابقی به دلیل بیماریهای شغلی است.
براساس آمار رسمی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در سال ۹۷ حدود ۱۰ هزار حوادث ناشی از کار در ایران برای کارگران تحت پوشش تامین اجتماعی رخ داد که در این ارتباط حدود ۶۷۸ کارگر جان خود را از دست دادند. در این میان بیشترین تلفات انسانی در کارگاههای کارگری با ۱۷۹ مورد مربوط به استان تهران است و پس از آن اصفهان با ۵۲ فوتی قرار دارد.
بخشی از این تعداد مرگ ناشی از کار مربوط به معادن هستند. به گفته علی مظفری (دبیر شورای عالی حفاظت فنی و بهداشت کشور)؛ در سطح کشور حدود ۵ هزار و۴۰۰ معدن فعال با افزون بر ۹۱ هزار کارگر وجود دارد که ۹۰ معدن فعال مربوط به زغالسنگ با حدود ۱۰ هزار کارگر است. دبیر انجمن زغالسنگ ایران تولید زغال کشور را سالانه معادل یکمیلیون و ۷۰۰ هزار تن دانسته و گفته بود: ابتدای سال قیمت زغالسنگ به ازای هر تن یکمیلیون تا یک میلیون و یکصد و پنجاه هزار تومان بسته شد و معادن شرایط خوبی را در سه ماهه نخست سال پشتسر گذاشتند اما کاهش قیمت شمش، زغالسنگ را به قیمت ۹۰۰ هزار تومان به ازای هر تن رساند. اگر این رقم را با کمینه آن حساب کنیم به رقم ۱۵۳۰ میلیارد تومان میرسیم.
کارگران معدن زغالسنگ مانند دیگر کارگران معدن اگرچه ثروت زیادی را تولید میکنند اما سهم پایینی از آن دارند. در عین حال همیشه با کابوس مرگ و مصدومیت مواجه هستند. عمده حوادث کار مربوط به معادن کوچک هستند، معادن شن و ماسه و زغالسنگی که دور از چشمان ناظران، در حال استخراج هستند. کارگران با کمترین تجهیزات ایمنی در معادن کار میکنند آنهم برای پولی در حد حداقل دستمزد که آنهم گاهی مشمول کسر از حقوق از سوی کارفرما میشود. هر کارگر معدن مجبور است، مقدار مشخصی از کار را به کارفرما تحویل دهد و گاهی ساعات کاری بیشتر از استاندارد برای انجام آن طرف میکند.
حفاری، اکتشاف یابهرهبرداری بدون نظارت
معادن کوچک اغلب کمیتههای حفاظت فنی تشکیل نمیدهند درحالی که طبق اصل ۹۳ قانون کار وجود آنها در کارگاه الزامی است. طبق ماده ۹۱ قانون کار؛ کارفرمایان و مسوولان کلیه واحدهای موضوع ماده (۸۵) این قانون مکلفند بر اساس مصوبات شورای عالی حفاظت فنی برای تأمین حفاظت و سلامت و بهداشت کارگران در محیط کار، وسایل و امکانات لازم را تهیه و در اختیار آنان قرار داده و چگونگی کاربرد وسایل فوق الذکر را به آنان بیاموزند و در خصوص رعایت مقررات حفاظتی و بهداشتی نظارت نمایند. افراد مذکور نیز ملزم به استفاده و نگهداری از وسایل حفاظتی و بهداشتی فردی و اجرای دستورالعملهای مربوط کارگاه هستند. اشرف منصوری (کارشناس ایمنی و بهداشت محیط کار) معتقد است که هیچ سازوکاری برای کنترل و نظارت بر معادن کوچک وجود ندارد و پیمانکاران بدون کمترین کنترلی سختترین شرایط را بر کارگرانشان تحمیل میکنند. او میافزاید: زمانی که سازمان صنعت، معدن و تجارت یا سازمان نظام مهندسی معدن در زمان اکتشافات به آنها مجوز میدهد، صرفا مجوز اکتشاف و بهرهبرداری میدهد و در خصوص ضوابط و ایمنی معادن سکوت میکند. این درحالی است که طبق ماده ۱۰۳ ایمنی معادن؛ دارنده مجوز عملیات معدنی و صنایع معدنی موظف است مفاد آییننامه ایمنی معادن و سایر دستورالعملهای مرتبط با ایمنی، بهداشت و ضوابط زیست محیطی را رعایت کند. معادن کوچک اما کمتر این ماده قانونی را اجرا میکنند.
به گفته منصوری؛ الزام قانونی برای ایمنی کارگران شاغل در معادن وجود دارد، اما در معادن کوچک که تعداد آنها زیاد هم هست، عمل نمیشود و حفاری، اکتشاف یا بهرهبرداری بدون نظارت صورت میگیرد.
این کارشناس ایمنی و بهداشت کار معتقد است که باید یک نظامنامه در خصوص نحوه فعالیتها و آسیبهایی که وجود دارد، تهیه شود و به معدندار (کارفرما) الزاماتی را تحمیل کنند.
در عین حال ماده ۸۹ قانون کار نیز اجرا نمیشود. طبق ماده ۸۹؛ کارفرمایان مکلفند پیش از بهرهبرداری از ماشینها، دستگاهها، ابزار و لوازمی که آزمایش آنها مطابق آییننامههای مصوب شورای عالی کار حفاظت فنی ضروری شناخته شده است آزمایشهای لازم را توسط آزمایشگاهها و مراکز مورد تایید شورای عالی حفاظت فنی انجام داده و مدارک مربوطه را حفظ و یک نسخه از آنها را برای اطلاع به وزارت کار و امور اجتماعی ارسال نمایند.
شایعترین انواع مرگ در معادن
ریزش دیوارهها یکی از شایعترین دلایل مرگ در معادن است. البته جرقههای الکتریکی که موجب ایجاد حریق در معدن میشود نیز باید در نظر گرفت که حوادثی با کشتههای زیاد بر جای میگذارد؛ معدن زمستان یورت آزادشهر گلستان یکی از این معادن است. منصوری میگوید: معادن چون ساختار و شکل یکسان و ماندگاری ندارند، مرتبا دستخوش تغییر هستند و این تغییرات باعث میشود تا احتمال ریزش در معادن بالا باشد یا به لایههای گاز زیرزمینی برخورد کند. این عامل موجب خفگی کارگران میشود.
او تصریح میکند: در برخی معادن سنجش آلایندهها باید در آن انجام بگیرد، کارفرما نسبت به ایمن کردن معدن توجهی نمیکند و همین مساله جان کارگران زیادی را میگیرد.
آسیبهای انسانی و جانی زیادی در پی این عدم نظارتها اتفاق میافتد. سازمان معادن کشور، سازمان نظام مهندسی معدن باید ضوابط سختگیرانهتری را برای معادن اعمال کنند. منصوری تصریح میکند: حادثه در همه کارگاهها و به ویژه معادن زیاد است. علاوه بر حادثه منجر به فوت یا مصدومیت نیز بیماریهای شغلی برای کارگران معادن بیداد میکند. کارگران مرتبا با آلودگیهای تنفسی مواجه میشوند. آنها ساعتها از نور و روشنایی محروم هستند. اینها عواملی است که باعث بیماریهای ناشی از کار میشود.
او میافزاید: خیلی از بیماریهای اسکلتی و عضلانی برای کارگران معدن اتفاق میافتد. خیلی از بازرسان و مسوولان ایمنی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی فقط به حادثه آنی ناشی از کار اشاره میکنند. درحالی که بیماریهای شغلی برای کارگران معادن به مراتب بیشتر و البته ریشه و علت مرگ خاموش کارگران در سالهای بعد میشود.
البته ماده ۹۴ قانون کار این امکان را میدهد که در مواردی که یک یا چند نفر از کارگران یا کارکنان امکان وقوع حادثه یا بیماری ناشی از کار را در کارگاه یا واحد مربوطه پیشبینی نمایند، میتوانند مراتب را به کمیته حفاظت فنی و بهداشت کار یا مسوول حفاظت فنی و بهداشت کار اطلاع دهند و این امر نیز بایستی توسط فرد مطلع شده در دفتری که به همین منظور نگهداری میشود، ثبت گردد.
از نظارت NGOهای تخصصی
تا تشکلهای کارگری
به گفته منصوری؛ ناظران وزارت صنعت، معدن و تجارت نمیتوانند پوشش مسائل را بدهند. تمام کارگاهها با ضعف نظارتی رو به رو است. تا زمانی که به NGOها تشکلات صنفی تخصصی بها ندهیم و آنها را وارد عرصه نظارتی نکنیم، خیلی از معضلات در مورد بحث نظارتی، کنترل و استانداردسازی مغفول میماند. این کارشناس ایمنی و بهداشت کار بیان میکند: به یکی از دستاوردهای کشورهای توسعه یافته جهان، مربوط به ظرفیتهایNGOها و تشکلهای تخصصی در زمینه ایمنی و بهداشت کار است. ما شاهد این هستیم که NGOها و انجمنهای تخصصی معادن در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته دستگاههای نظارتی خیلی قدرتمندی دارند که موارد کارگاهی را رصد میکنند و در این کشورها در کاهش حوادث کار و کاهش بیماریهای شغلی بسیار قدرتمند و مورد توجه هستند.
در ایران تشکلهای معدنی بیشتر به عنوان تشکلهای کارفرمایی فعالیت داشتهاند و تشکلهای کارگری معدنی هم بیشتر به دنبال حقوق و دستمزد کارگران بودهاند. شاید وقت آن رسیده باشد که تشکلهای معدنی به سراغ بحثهای نظارتی بروند و مساله ایمنی معادن کوچک و متوسط مقیاس توسط تشکلهای تخصصی به صورت جدی پیگیری شود.