نبود نظارت روی مراکز درمانی کوچک
عباس ریاضت
کارشناس ارشد شهری
موضوع مدیریت پسماندهای بیمارستانی جزو یکی از موضوعات مهم در کشورهای مختلف جهان به شمار میرود و طبق آخرین دستورالعملهای صادر شده در سال 2019 زبالهها و پسماندهای بیمارستانی باید در همان مبدا از یکدیگر جداسازی شوند و حداقل در 6 دسته مختلف تفکیک صورت گیرد. برای مثال زبالههای تیز و برنده مانند تیغها و سوزنها باید در سطلهای مخصوص جداگانهای از زبالههای رادیواکتیو تفکیک شود. اما ضایعات پزشکی چیست، به گفته EPA (آژانس حفاظت از محیط زیست)، تعریف زبالههای پزشکی نسبتا گسترده است و کلیه مواد زاید تولید شده در مراکز درمانی، مانند بیمارستانها، کلینیکها، مطب پزشکان، اقدامات دندانپزشکی، بانکهای خون و بیمارستانها / کلینیکهای دامپزشکی و مراکز تحقیقاتی پزشکی و آزمایشگاهها را شامل میشود. براساس آمارهای جهانی بین10 تا 52 درصد زبالههای بیمارستانی عفونی هستند و حتی در صورت بازیافت نیز ممکن است باعث انتقال بیماریهای واگیردار شوند. همچنین براثر برخورد سهوی با زبالههای عفونی ۲۱ میلیون نفر در جهان به هپاتیت «ب»، دو میلیون نفر به هپاتیت «سی» و ۲۶۰ هزار نفربه HIV، مبتلا شدهاند. درحال حاضر ۹۰ درصد بیمارستانهای کشور به دستگاههای غیرسوز، بیخطر مجهز شدهاند ولی آیا فقط بیماستانها هستند که زبالههای عفونی تولید میکنند؟ آیا نظارتی روی درمانگاهها و خانههای بهداشت در محلات هم صورت میگیرد؟ آیا تا به حال یک مسوول بدون اطلاع قبلی و به صورت نامحسوس به روند دفع زبالههای بیمارستانی نظارت داشته است؟ متاسفانه همیشه یک سری دستور العملها را برای دفع زبالههای بیمارستانی صادر میکنیم ولی نظارتی بر اجرای آن نداریم و نمیدانیم که این قوانین باید توسط کارمندان خدماتی بیمارستان انجام گیرد. فقط دستور العملها به مدیران ارایه میشود و هیچ کلاس آموزشی و توجیهی به صورت منظم برای کارکنان سطوح پایینتر برگزار نمیشود. معمولا این کارکنان زبالههای همه سطلها را یکی میکنند یعنی تفکیک در مبدا توسط پرستاران و پزشکان صورت میگیرد ولی پس از چند ساعت تمام زبالههای تفکیک شده مجددا در یکجا با هم ترکیب میشوند و به خارج از بیمارستان و درمانگاه منتقل میشوند. پس از انتقال به خارج از بیمارستان، زبالهها درگیر دو سناریو متفاوت میشوند. یا توسط افرادی در سطلهای زباله به دو دسته زبالههای خشک و زبالههایتر مجددا تفکیک شده یا توسط ماشینهای حمل زباله جمعآوری میشوند. در هر دو حالت امکان انتقال بیماری و شیوع آن در جامعه بسیار بالاست. حال آنکه مدیران همچنان فکر میکنند این زبالهها طبق دستورالعمل در همان بیمارستان در سطلهای مخصوص تفکیک میشوند. این موضوع در ادارات و سازمانهای دولتی و خصوصی بسیار شدیدتر است. برای مثال مدتی است در یکی از ادارات دولتی سطلهای مخصوص تفکیک زبالههای خشک از زبالههایتر قرار داده شده است و همه کارمندان نیز سعی میکنند این موضوع را رعایت کنند و تفکیک را در مبدا انجام دهند . در انتهای روز کارمند خدمات و نگهداشت با یک کیسه پلاستیک مشکی بسیار بزرگ در دست، محتویات همه سطلها در یک کیسه مشترک ریخته و به سطل زباله شهرداری منتقل میکند. این سناریو تفکیک در مبدا و ترکیب در مقصد میتواند آفت فعلی مدیریت پسماند در کشور ما باشد. هماکنون ما نمیدانیم آیا وقتی برای شام به آشپزخانه میرویم و با دستمان کلید برق را روشن میکنیم تا غذا بخوریم، این کلید میتواند از پلاستیک بازیافتی ساخته شده باشد که منتقلکننده بیماری به ما باشد یا خیر. یا حتی ظروف پلاستیکی که از آنها در طبخ غذا استفاده میکنیم از کجا آمده و با این مدیریت ضعیف پسماند در کشور ما، آیا مدیریتی بر تولید این نوع ظروف وجود دارد یا خیر؟