مخالفت امام خمینی(ره) با دولت بختیار
بیست و یکم دی 1357، امام خمینی در سخنانی فرمود: «در ایران کنونی دولت، مجلس و حتی شورای نیابت سلطنت غیرقانونی هستند و همگی باید منحل شوند و مادام که این اقدام صورت نگیرد، آرامش به کشور باز نخواهد گشت.» در آخرین روزهای رژیم پهلوی، شاپور بختیار، پیشنهاد شاه مبنی بر پذیرش نخست وزیری را در حالی پذیرفت که پیش از او چند چهره شناخته شده دیگر از پذیرش این مسوولیت خودداری کرده بودند. بختیار بازگشت امام خمینی(ره) را حق قانونی میپنداشت، اما نخستوزیری خود را نیز بر اساس آن معرفی میکرد. پس از بحث و گفتوگو درباره آینده سلطنت درنهایت در 15 دیماه ۱۳۵۷، مذاکره شاه و شاپور بختیار به سرانجام رسید و او مامور تشکیل دولت شد. بختیار برای اینکه زاویه خود با حاکمیت را نشان دهد بیش از هر چیز بر تعبیر «۲۵ سال گذشته» تأکید میکرد تا نشان دهد او از جریان اپوزیسیونی ۲۵ ساله میآید و مخالف دیرینه سیاستهای محمدرضا پهلوی بوده است. بختیار ادعا میکرد در مدتی کمتر از دو ماه برای تعیین تکلیف رژیم دست به رفراندوم میزند و در صورت رأی اکثریت مردم به الغای رژیم سلطنتی که در جو آن روز ایران قطعی به نظر میرسید، نسبت به انجام انتخابات مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی نظام جدید اقدام مینماید. بااینهمه بختیار تلاش داشت با امام خمینی(ره) وارد مذاکره شود، ولی امام خمینی نامهای را که بختیار برای ایشان به پاریس فرستاده بود نپذیرفتند. علت مخالفت امام با بختیار در «غیرقانونی» خواندن حکومت او بود. امام نخستوزیری بختیار را استمرار و تداوم رژیم پهلوی تلقی میکردند و در این جهت تلاش کردند طرح و نقشه کسانی را که سعی داشتند اینطور نشان دهند که با نخستوزیری بختیار و خروج شاه از کشور، انقلاب ایران به پیروزی رسیده است، خنثی کنند. امام در سخنرانیهای مختلف و خطابههای خود بهکرات با اعلام این مطلب که انقلاب اسلامی تنها با رسیدن به پیروزی نهایی که همانا از بین رفتن کامل نظام پهلوی و ایجاد یک حکومت اسلامی برآمده از آرای مردم به هدف خود دست مییابد، دولت بختیار را غیرقانونی و نامشروع دانستند. ایشان فرمودند: «ما این دولت را، دولت خائن میدانیم. این خیانت به ملت است. رأی اعتماد ایشان میگیرد از کسی که ملت هیچ اطلاع ندارد از وکالت اینها و امر به تشکیل کابینه از کسی میگیرد که ملت یک سال است داد میزند مرگ بر این آدم.»