اهداف و چشماندار حضور ترکیه در لیبی
فاطمه خادم شیرازی|
پژوهشگر و مدرس دانشگاه، مرکز بینالمللی مطالعات صلح|
تشکیل حکومت دو دولت موازی، وفاق ملی مستقر در طرابلس با ریاست «فایز السراج» ومورد حمایت جامعه بینالملل ودیگر دولت مستقر در شرق این کشور و مورد حمایت مجلس نمایندگان، با ریاست ژنرال حفتر فرمانده ارتش لیبی و مخالف سر سخت اسلامگرایان، باعث شده شرایط تازهای در سطح بینالملل، و تحولات جدیدی در لیبی به وجودآید، و سبب حضور بازیگران منطقهای و خارجی شود. بازیگران در لیبی در دو جبهه قرار گرفتهاند، کشورهای ترکیه، قطر، سودان، تونس و..دریک جبهه وبا حمایت از دولت طرابلس که طرفداراسلامگرا و حامی اخوانیها است، و عربستان، مصر، امارات و اردن و..در جبهه دیگر باحمایت از حفتر که سکولارتر است، توازن قوا در منطقه را به هم ریختهاند. گرچه در ظاهر دولتهای فرامنطقهای درلیبی بهطور مستقیم دیده نمیشوند، لکن تعدادی از این کشورها در واقع با جنگهای نیابتی در منطقه حضور دارند. مثلا کشور عربستان باحمایت از نیروهای حفتر در قالب رویکرد دولت امریکا برای چندپارگی لیبی تلاش میکند تا دسترسی آسانتری به منابع نفتی لیبی را برای امریکا فراهم کند. از طرفی دیگر ترکیه سعی دارد بایک معامله پایاپا، با روسیه به این نتیجه دست یابدکه روسیه با فشار به حفتر جلوی حمله به طرابلس گرفته شود و در مقابل ترکیه از ادلب سوریه، خارج شود. لیبی باذخایر اثبات شده ۴۷ میلیاردبشکه نفت یکی از 10 کشور بزرگ نفت خیز جهان و بزرگترین کشور نفت خیز آفریقاست؛ بنابراین پیوند مسائل ژئواکونومیک با علائق سیاسی قدرتهای خارجی لیبی را در معرض جنگهای نیابتی قرار داده است که ممکن است لیبی به سوریه دیگری در افریقا تبدیل شود.
ترکیه از جمله بازیگران خارجی است که تلاش گستردهای برای اثرگذاری بر تحولات لیبی کرده، تا جایی که منجر به واکنش بسیاری از کشورها از جمله مصر، امارات، عربستان و یونان شده است. ترکیه و لیبی گرچه همسایه نیستند و مسافت دریایی بین این دو کشور بیش از دو هزار کیلومتر، و سفر هوایی بین پایتختهای این دو کشور، چهار ساعت به طول میانجامد.اما ترکها، بر اساس منطق همسایگی بر اساس سواحل متقابل، لیبی را همسایه دریایی میدانند.
اگرچه هدف ترکیه از حضور نظامی در لیبی، حمایت از دولت مرکزی این کشور اعلام شده، اما رویکرد ترکیه در تحولات لیبی از دلایل متعددی ناشی میشود که از عمدهترین آنها میتوان به دو دلیل اقتصادی و سیاسی اشاره کرد. در بعد سیاسی ترکیه درصدد تثبیت جایگاه خود در لیبی و تعمیق نفوذ در این کشوراست چون ازاین راه میتواند الف: از امکانات مناسبتری برای مقابله با مصر و تقویت اخوانیهای این کشور برخوردارشود.ب: توان مقابله با یونان و تاثیرگذاری بیشتربر پرونده قبرس را به دست خواهد آورد . ج: از تونس به عنوان یک پایگاهی آفریقایی میتواند برای تقویت متفقین ترکیه در تونس و الجزایر استفاده کند.
هدف اصلی رویکرد سیاسی ترکیه به لیبی، یک رویکرد ترکیبی است، در این رویکرد ایجاد نظم جدید منطقهای مبتنی برارتقاء ترکیه از یک بازیگر منطقهای به بازیگر برتراست تا بتواند هم حمایت اسلامگرایان میانه رو درمنطقه را به دست آورد، و با این کارتبدیل به یک الگوی حکومتی جدید در خاورمیانه شود، وهم با فاصله گرفتن از امریکا به جهان اسلام و کشورهای همسایه نزدیک شود تا ازاین راه نفوذ ایران را نیز محدود کند.بر همین اساس ترکیه در کنار ایفای نقش فعال در تمامی بحرانهای خاورمیانه و شمال آفریقا، تحولات لیبی را با حساسیت خاصی دنبال میکند، وسفارتخانههای خود را در مجموعه کشورهای آفریقایی از ۱۹ به ۳۹ سفارتخانه افزایش داده است.
از بعد اقتصادی ترکیه به دنبال کنترل آبهای مدیترانه است، تا با تسلط برمنابع عظیم گازی مدیترانه دست به تغییر ژئوپلیتیک انرژی بزند. لیبی شریک تجاری بزرگی برای ترکیه محسوب میشود. و تا قبل از تحولات سال ۲۰۱۱ ترکیه بزرگترین واردکننده کالا به لیبی بود، پس از آن ترکیه دچار زیانهای تجاری متعددی شد از جمله؛ پروژههای ناتمام به ارزش ۱۹ میلیارد دلار از دست دادن ۱۰.۶ بازار به ارزش ۱.۹ میلیارد دلار بازگشت۲۵ هزار کارگر ترک و علاوه بر این ۱.۷ میلیارد دلار ارزش اسناد اعتباری و ۱.۳ میلیارد دلار میزان خسارتهای تجهیزات و سهام و پرداخت سالانه ۵۰ میلیون دلار برای نامههای اعتباری پیمانکاران ترکیهای و سفر سالانه بین 150 تا 200 هزار لیبیایی گردشگر به ترکیه است. به همین دلیل ترکیه به دنبال بازگرداندن داراییهای خود است؛ حتی اگر این کار به قیمت از دست رفتن امنیت و ثبات لیبی تمام شود. ترکیه در سال ۲۰۱۸ حدود ۸۷۰ میلیون دلار کالا به لیبی صادر کرده و از این لحاظ بعد از ایتالیا و چین در رتبه سوم قرار دارد. در حال حاضر پیمانکاران ترکیه پروژههای بزرگی در لیبی دارند که ارزش آن بالغ بر ۲۸.۹ میلیارد دلار است و اقامت دهها هزار نفر از کارگران ترکیهای در تاسیسات نفتی لیبی که سبب کاهش بیکاری در ترکیه شده است. و شاید این هدف واقعی حمایت گسترده ترکیه از دولت سراج باشد، که در دو نوبت مبلغ ۳۰۰ میلیون دلار در اختیار شورای ملی انتقالی لیبی قرار داده است تا ترکها پروژههای نیمه تمام را کامل کنند.
بازتاب حضور ترکیه در لیبی
به نظر میرسد توافق نامههای میان ترکیه و لیبی چه به صورت ایجاد یک کریدور اقتصادی دریایی و چه به صورت اعزام نیروی نظامی ترکیه به لیبی میتواند آغازی برای مهندسی معادلات ژئوپلیتیک در مدیترانه توسط ترکیه باشد، واز طرفی واکنش بازیگران منطقهای و فرامنطقهای را به دنبال خواهد داشت.
مصر توافق لیبی با آنکارا بر سر حریم دریایی را «غیرقانونی و غیرالزامآور» میداند. چراکه مصر در منطقه شرق دریای مدیترانه دارای حوزههای گازی مشترک با لیبی است، اسراییل نیز این توافق رابه خطر انداختن «صلح و ثبات در منطقه» میداند.
لذا عربستان، امارات، مصر وبرخی از کشورهای حوزه خلیج فارس چون مایل نیستند که گروه اخوان المسلمین به قدرت برسد، لذا از نیروهای ژنرال حفتر به عنوان بازیگر نیابتی درلیبی استفاده کردهاند. حمایت عربستان از حفتر از سویی ریشه در سابقه ایدئولوژیک ضداخوانی وی دارد و از سوی دیگر نیز دولت سعودی خواستار تسلط هر چه بیشتر حفتر بر مناطق نفتخیز لیبی است تا بدین وسیله حکومتی همگرا در این مناطق شکل بگیرد. عربستان برای ادامه حمایت از شورشیان لیبی به رهبری حفتر، ۱۷۵۰ روادید برای حمایت از خانواده شورشیان صادر کرده است. الجزایر هم از ماجراجویی ترکیه استفاده کرده ونقش خود را درلیبی به دلیل قاچاق تسلیحاتی ترکیه، برای حمایت و تقویت گروههای تروریستی در الجزایررا توجیه میکند.
نیجریه نیز از قاچاق تسلیحات ترکیه به گروههایی نظیر بوکوحرام، نگران است.یونان و قبرس که مدتهاست با ترکیه اختلافات دریایی و ارضی دارند، توافقنامه میان ترکیه و لیبی را به علت نقض قوانین بینالمللی دریا باطل میدانند. در واقع این همه رویکردهای متفاوت به تحولات داخلی در لیبی بیشتر به سبب کشف مقادیر عظیم گاز طبیعی در آبهای فراساحلی مدیترانه است که طبق تخمین سازمان زمینشناسی امریکا رقمی بین ۱۲۲ تا ۲۲۳ تریلیون فوت مکعب یا معادل ۱.۷ میلیارد بشکه نفت میشود.
همزمانی تشکیل مثلث انرژی یونان، اسراییل و قبرس در توافق نامهای برای ایجاد یک خط لوله 6 میلیارد یورویی شرق مدیترانه در آتن با جلسه قانونگذاران ترکیه در پارلمان برای تایید لایحهای جهت استقرار نیروهای ترکیه در لیبی، بازی رقابت قدرت ژئواستراتژیک در منطقه را آشکار میسازد.از سوی دیگر کشورهای اروپایی در تلاشند تا با اعمال فشارهایی بر ترکیه مانع از اجرایی شدن توافقهای امنیتی و قراردادهای فروش اسلحه به لیبی شوند.
روسیه نیز نفوذ خود در لیبی را افزایش داده است؛ و از خلیفه حفتر که رهبری ارتش ملی لیبی را بر عهده دارد، پشتیبانی کرده و سربازان و تجهیزات سنگین آن را تامین میکند. روسیه پس از کنترل سوریه این پتانسیل را دارد که وارد صحنه سیاسی لیبی شود تا دومین نظام مدیترانهای حامی خود را ایجاد کند. اما موقعیت جغرافیایی لیبی در همجواری با ترکیه و نیروهای دریایی و هوایی مصر باعث بازدارندگی دراستراتژی نظامی روسیه شدهاند.
ترامپ، با تغییر موضع عدم حمایت از ژنرال حفتر، تصمیم گرفته کار را با پوشش نیابتی متحدان خود در منطقه دنبال کند . امریکا و روسیه تاپیش از این حضور نامحسوسی در لیبی داشتند. اما به این دلیل که اگر دریای مدیترانه بتواند منابع انرژی اروپا را تأمین کند هردو نیروی روسیه و امریکا درآمد انرژی در اروپا را از دست خواهند داد و از این روموافق قدرت گرفتن ترکیه در لیبی نیستند.
چشمانداز
ماجراجویی ترکیه در لیبی برای تسلط برمنابع انرژی مدیترانه مشکلاتی را در آینده برای حفاری در مدیترانه ایجاد خواهد کرد.از جمله:
1- مشکلات بین قبرس جنوبی و شمالی
2- روابط ترکیه و یونان
3- روابط ترکیه و مصر
4- روابط ترکیه و اتحادیه اروپا
همچنین توافق همکاریهای نظامی ـ امنیتی ترکیه و لیبی بیم تشدید رقابتهای تسلیحاتی در منطقه مدیترانه را تشدید میکند. امریکا برای سرکوبی جاهطلبی ترکیه، ممکن است به رفع تحریم تسلیحاتی قبرس جنوبی اقدام کند البته تا زمانی که تسلط روسیه بربنادر قبرس برای سوختگیری و تعمیر رزمناوهایش وجود دارد امریکا پیشرفتی نخواهد داشت. اصلیترین نیاز نیروهای دولت وفاق لیبی، پوشش هوایی برای جلوگیری از بمباران شهر طرابلس است. حضور ناوگانی از جنگندههای F۱۶ ارتش ترکیه فقط تاکنون توانسته در نبردهای زمینی برتر ازسلاح حامیان ژنرال حفتر عمل کنند. اما مصر و امارات از لحاظ تجهیزات هوایی دارای برتری تکنولوژیک نسبت به همتای ترک خود هستند. ارتش مصر به عنوان بزرگترین ارتش عربی دارای ناوگان بزرگی از جنگندههای رافائل فرانسوی، میگ ۲۹ام ۲ روسی و F۱۶ امریکایی در پوشش سیستمهای پدافندی پر تعداد و پیشرفته S۳۰۰ و پاتریوت است. همچنین ارتش امارات نیز با استقرار سامانههای پدافندی Pantsir-S و جنگندههای Mirage۲۰۰۰ و F۱۶E در شمال آفریقا از توان مناسبی برای رویارویی با ارتش ترکیه برخوردارند. کشور مصربه دلیل همسایگی لیبی، و امارات برای داشتن پایگاه نظامی در خاک آفریقا و کشورهای اریتره، جیبوتی و لیبی، توان لجستیکی بهتری نسبت به ترکیه برای دخالت نظامی در نبرد لیبی دارند. با توجه به عدم مرز زمینی میان ترکیه و لیبی و بُعد مسافتی، اعزام نیروهای ارتش با تجهیزات نظامی و لجستیکی زیاد و گشودن خط ترابری هوایی و دریایی بدون حمایت و پشتیبانی نه تنها با اصول نظامی همخوانی ندارد، ممکن است ترکیه را در باتلاق لیبی زمین گیر کند. این هشدار وجود دارد که اگر درگیریها به جنگ داخلی تبدیل شود، منافع ترکیه را در جهت منفی تحت تاثیر قرار خواهد داد. این جنگ اگر به میدان منازعات بازیگران خارجی موجود در بحران لیبی تبدیل شود، ممکن است برنده نهایی وجود نداشته باشد و به تجزیه لیبی بینجامد، که این تجزیه همسو با منافع امریکا خواهد بود.