مردم، قدرت و منافع (165)

۱۳۹۸/۱۱/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۳۳۴۱

نوشته:  جوزف  استیگلیتز|

ترجمه:  منصور  بیطرف|

فصل یازدهم

    بازپس‌گیری امریکا

   ارزش‌های ما

ادامه مطلب شماره قبل|

 اکثرا (جدا از خود رانت‌جویان) موافق هستند که ما باید اقتصاد را به بهای رانت‌جویی به سمت تشویق برای خلق ثروت، سوق دهیم . آنچه بنیانگذاران ما از نقش دولت می‌فهمیدند و بنیانی بود، حد قاعده اکثریت بود. چارچوب‌گذاران قانون اساسی فهمیده بودند که دولت را باید طوری بسازند که آزادی‌های فردینه تنها تضمین شود بلکه باید آنها را در برابر منافع تجمیع شده هم متوازن کرد. دولت مثلا می‌توانست اموال یک فرد را برای اهداف عمومی بگیرد اما فقط با جبران خسارت مکفی.

روی هم رفته، بیش از دو قرن، دولت ما بر مبنای این ارزش‌های مشترک خوب کار کرد. هر چند که سیستم می‌تواند هم‌اکنون در زمانی که یک بخش در اجرای نقشی را که فرض بر این است که باید اجرا کند اما قصور می‌کند، خوب کار نکند و در زمانی که عدم توافق فراگیر شود، قفل کند. بخشی از آن به این خاطر است که طی سالیان سال یک کشوری که بر اساس آرمان‌های خیلی اصیل زیاد بنا نهاده شده بود مدت زمان زیادی طول کشید تا انتخاب‌های به ظاهر اخلاقی بنیانی را بسازد. ما اکنون دوباره در یکی از این لحظاتی هستیم که سیستم ما به نظر می‌آید مجددا ما را شکست دهد.