مراکز توزیع شهری راهکار ساماندهی توزیع کالا در شهرها
الناز میاندوآبچی- زهرا آقاجانی|
اعضای هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی|
حدود چهار دهه است که هابهای لجستیکی (مراکز لجستیکی) به عنوان زیرساختهای کلیدی شبکههای لجستیک به منظور افزایش کارایی شبکهها، بهرهگیری از صرفههای ناشی از مقیاس نهفته در ادغام و تفکیک جریانهای کالایی و ارایه خدمات پایه و خدمات ارزش افزوده لجستیکی به صورت یکپارچه، مورد استفاده قرار میگیرند. گستره ارایه خدمات این زیرساختها طیف متنوعی از سطوح جغرافیایی اعم از بینالمللی، ملی، منطقهای و محلی را در برمیگیرد. مراکز توزیع شهری که معمولا در حاشیه شهرها مستقرند، یکی از انواع هابهای لجستیکی محسوب میشوند که بر ارایه خدمات دریافت و ارسال، ذخیرهسازی، تفکیک و ادغام و ارایه انواع خدمات ارزش افزوده لجستیکی برای کالاهای ورودی و خروجی مرتبط با مناطق شهری تمرکز دارند. فعالیت چنین مراکزی علاوه بر افزایش کارایی شبکه توزیع کالا بواسطه بهرهگیری از صرفههای ناشی از مقیاس و تجمیع بهینه جریانهای کالایی، منافع مهمی همچون کاهش ترافیک و آلودگی هوای شهرها به واسطه ساماندهی و کاهش میزان تردد وسایل نقلیه باری در شهرها را دربر دارد. ایجاد این مراکز از دهه 1970 میلادی به این سو، در کشورهای نظیر آلمان، سویس، فرانسه، هلند، پرتقال، اسپانیا، سوئد، سویس، انگلستان و بالاخره ژاپن مورد توجه قرار گرفته است. راهاندازی مراکز توزیع شهری در اروپا، در اغلب موارد بهواسطه ابتکار و حمایت دولتها صورت گرفته است. اما در ژاپن، ایجاد آن در نتیجه همکاری مشترک شرکتهای حمل بار بوده است. گستره جغرافیایی خدماترسانی این مراکز نیز، اغلب یا محدوده کلی شهر و حومه یا مناطق مرکزی و هستهای شهرها را در برمیگیرد.
بررسیها حاکی از آن است که شبکه توزیع اغلب کالاها در شهرهای کشور، هم به لحاظ کارایی شبکه و هم به لحاظ اثرات فعالیتهای لجستیکی بر جامعه شهری واجد مشکلات و مسائلی است. به عنوان مثال، توزیع کالاهای مصرفی پرگردش اغلب توسط شرکتهای پخش وابسته به تولیدکنندگان صورت میگیرد که این امر موجب مراجعات متعدد وسایل نقلیه جهت تحویل کالای شرکتهای مختلف به فروشگاهها و ایجاد مشکلات ترافیکی و آلودگی هوا میگردد. در خصوص دیگر کالاهایی که شبکه توزیع آنها اغلب سنتی بوده و از انسجام برخوردار نیست، ذخیرهسازی کالا در نقاط متعدد و پراکنده (و حتی گاه غیراستاندارد در سطح شهرها)، بهخصوص در شهرهای بزرگ امری شایع است که ناکاراییها و آسیبهای خاص خود را به دنبال دارد. توجه به تجربیات جهانی موجود در زمینه ایجاد مراکز توزیع شهری در حاشیه شهرها و منافع اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی ناشی از آن، میتواند ایجاد چنین مراکزی در کشور را به عنوان راهکاری جهت ساماندهی توزیع کالا در شهرهای کشور و بهطور کلی نظام لجستیک در آنها مورد توجه قرار دهد.
مهمترین دریافتکنندگان خدمات از این مراکز، شرکتها و کسبوکارهای کوچک و متوسط خواهند بود که اغلب فاقد امکانات سختافزاری و نرمافزاری لجستیکی کارآمد هستند. همچنین شرکتهای بزرگ نیز میتوانند در صورت نیاز به افزایش کارایی شبکه لجستیک خود از این مراکز استفاده نمایند. اگر چه شرکتهای بزرگ فعال در حوزههایی چون کالاهای مصرفی پرگردش، لوازم خانگی و غیره، اغلب از شبکه لجستیک اختصاصی برخوردار بوده و تنها در صورتی اقدام به بهکارگیری این مراکز خواهند نمود که جذابیت اقتصادی لازم برای آنها برخوردار باشد.
در صورت شکلگیری شرکتهای لجستیکی طرف سوم و بالاتر، این شرکتها میتوانند از طریق استقرار امکانات خود در مراکز توزیع شهری، ارایه خدمات توزیع کالا در شهرها را به صورت یکپارچه و مدیریت شده و در قالب قراردادهای برونسپاری لجستیکی برای کسبوکارهای متقاضی بر عهده بگیرند. اما با توجه به عدم شکلگیری این شرکتها در کشور، شرکتهای پخش یا دیگر شرکتهای حملونقل بار درونشهری میتوانند از طریق این مراکز به ارایه خدمات توزیع کالا بپردازند. در این صورت، ارایه خدمات توسط شرکتهای پخش وابسته، محدود به مجموعه اصلی این شرکتها نبوده و به دیگر کسبوکارهای نیازمند نیز اختصاص خواهد یافت.
در همین حال مراکز توزیع شهری میتوانند برای توزیع انواع کالاها اعم از کالاهای مصرفی پرگردش نظیر مواد غذایی و آشامیدنی، کالاهای مصرفی کسبوکارهای شهری و... مورد استفاده قرار گیرند. همچنین این مراکز میتوانند به صورت تخصصی در توزیع مواد و مصالح ساختمانی نیز فعالیت نمایند. با توجه به تنوع کارکردهای مراکز توزیع شهری در تجربیات جهانی و با در نظر گرفتن ویژگیهای خاص شبکههای توزیع کالا در شهرهای ایران، لازم است ابتدا مدل بومیسازی شدهای از این مراکز و در انطباق با نیازهای لجستیک شهری کشور طراحی گردد. علاوه بر این، ضروری است پیش از اقدام به ایجاد چنین مراکزی در هر یک از شهرهای مد نظر، شبکههای توزیع انواع کالاها و نیازمندیهای لجستیکی آنها بهطور دقیق مطالعه شده و از توجیهپذیری ایجاد آنها در شهرهای مذکور اطمینان حاصل گردد. در هر صورت، اجرای پروژههای پایلوت شهرهای منتخب کشور، پیش از آغاز به بهکارگیری این مراکز در دیگر شهرها ضروری است.
باید افزود ایجاد و بهرهبرداری از این مراکز میتواند از طریق حمایتهای دولت (بخصوص در سالهای ابتدایی فعالیت) و در قالب مدلهای مشارکت عمومی-خصوصی مد نظر قرار گیرد. در نهایت لازم است متولی مشخصی برای ایجاد این مراکز در شهرهای کشور تعیین شود. همچنین در تجربیات جهانی مراکز توزیع شهری عمدتا مربوط به شهرهای بزرگ و اصلی هستند، اما شهرهای کوچکتر نیز در صورت توجیهپذیری میتوانند از چنین مراکزی در سطوح محدودتر بهره گیرند. در ادامه باید گفت: در سند آمایش مراکز لجستیک کشور (وزارت راه و شهرسازی، 1398)، تعداد 58 پهنه در سطح کشور برای ایجاد این مراکز پیشبینی شده است. در صورت احداث مراکز لجستیک در حاشیه هر یک از شهرهای مشخص شده و مراکز توزیع شهری میتوانند به عنوان بخشی از مراکز مذکور به فعالیت بپردازند یا در غیر اینصورت به عنوان نقاط ارتباطدهنده مراکز لجستیک با مناطق شهری عمل کنند.