در جستوجوی رونق در بازار
گروه بنگاهها|
آخرین ماه سال 98 در شرایطی برای ایرانیان سپری میشود که مجموعه حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... تحت تاثیر مهمان ناخواندهای به نام کرونا قرار گرفته است؛ ویروسی که به سرعت برق و باد قلمروهای سرزمینی را در هم مینوردد و خود را در جای جای گیتی تثبیت میکند. در این میان مهمتر از ویروس کرونا اما ترسی است که سایه سنگین خود را بر بخشهای مختلف انداخته است؛ ترسی که باعث شده تا فضای کسب و کار کشور نیز متاثر از شرایط ذهنی مردم در دایرهای از رفتارهای احتیاط آمیز گرفتار شود. برای درک سکونی که در بازار کسب و کار خرد حاکم شده است؛ لازم نیست مسافت زیادی طی شود یا گفتوگوهای مفصل با فعالان اقتصادی و تولیدی ترتیب داده شود؛ کافی است پا را از خانه بیرون بگذارید و راهی کوچه و خیابان و پیاده روهای شهر شوید تا تصویری از کسادی بازار کسب و کار خرد به دست آورید؛ واقعیت آن است که مشاغل خرد و دستفروشی یکی از گزارههای اصلی اشتغالزایی در کشورمان محسوب میشود؛ فعالیتی که طی سالهای اخیر با توسعه شهرها و گسترش مترو و...ابعاد و زوایای ویژهای نیز پیدا کرده است. قبل از ظهور ویروس کرونا هر روز با ورود به یکی از خطوط متروی تهران با تعداد بیشماری از زنان ومردان، پیر و جوان و کودکان دستفروش روبهرو میشدیم که در اظهاراتشان از شیرمرغ تا جان آدمیزاد در بساطشان داشتند، دستفروشانی که از روسری و لوازم آرایش گرفته تا کیف، پیراشکی داغ و ماهی زنده و از گزنه تازه جنگلهای شمال و سنگ مرداب تا جوراب و مسواک و عطر و ادکلن در بساطشان پیدا میشد و بر اساس اعلام مسوولان بزرگترین بازار متحرک را در سطح جهان شکل داده بودند؛ اما همین فروشگاه پر سود و رونق بعد از ظهور کرونا دیگر آن گرمی و استقبال سابق را ندارد؛ شکل و شمایلی که میتوان الگویی برای سایر بخشهای اقتصاد خرد کشورمان به حساب آورد و از دل دادههای آن به نتایج تازهای دست پیدا کرد. در شرایطی که اقتصاد ایران سالها بر رونق کسب و کار خرد سرمایهگذاری کرده است و چشماندازهای متنوعی را برای این سبک اقتصادی تدارک دیده است؛ کارشناسان اقتصادی به دنبال راهکارهایی هستند که از دل آن رونق و تحرک سابق به این نوع مشاغل بازگردد. با توجه به اهمیت ماجرا در جریان این گزارش سراغ دیدگاههای اهالی اقتصادی رفتیم تا نوری به ابعاد پنهان دیدگاههایی تابیده شود که با هدف بهبود شاخصهای اقتصادی این نوع مشاغل ارایه شدهاند.
به دنبال آینده
در ایستگاه شادمان به سمت کلاهدوز وارد قطار که میشوم مرد جوانی صورتش را با ماسک پوشانده و کلاه مشکی بلندی را به سر گذاشته است و لبههای آن را به حدی جلو کشیده که هیچ نشانهای از چشمهایش پیدا نیست. معلوم نیست از دلهره ویروس است یا از ترس نگاههای عصبانی مردم. در یک ساک دستی پلاستیکی جورابهای رنگارنگ خود را با صدای بلند تبلیغ میکند؛ از ابتدا تا انتهای واگن مترو میچرخد، اما صدایی نیست؛ خریداری وجود ندارد و احتمالا با ادامه این روند درآمدی هم نخواهد داشت؛ خسته که میشودآرام کنارم مینشیند و زیر لب بد و بیراه به بیماری کرونا میگوید؛ خسته نگاهی به من میاندازد، خودم را معرفی میکنم و از او درباره وضعیت کسب و کار این روزهایش میپرسم، میگوید: «می بینی که، اوضاع ما این روزها این جوری است مردم اصلا دل و دماغ خودشون رو هم ندارند چه برسه به خرید اون هم از دستفروش.» نگاهش را به روبه رو میدوزد و بعد انگار که داغ دلش تازه شده باشد به «تعادل» میگوید: «از کرمانشاه به تهران آمدهام تا لقمهای نان برای خانوادهام بفرستم. چند ماه اول اوضاع بد نبود، درآمدی داشتیم و امیدوار شدیم تا زمانی که این ویروس لعنتی سر و کلهاش پیدا شد.» او که خودش را مهران معرفی میکند در ادامه میگوید: «21 ساله هستم؛ 2 سال است که ازدواج کردهام و جدای از پدر و مادر و 4خواهر و برادرم؛ باید خرج همسرم را هم به دوش بکشم. البته برادر دیگرم، رامین هم در همین مترو کار میکند. الان شب عید است ما باید در این ماه درآمد خود را داشته باشیم وگرنه یکسال تمام باید بار این کسادی را به دوش بکشیم.» از مهران میپرسم که در این شرایط چه توقعی از مسوولان داری؟ میگوید: « من از صبح خروس خون تا بوق سگ کار میکنم تا بتونم یه لقمه نون برای خانوادهام فراهم کنم؛ اگر این آب باریکه قطع بشه دیگه نمیدونم باید چی کار کنم؛ نمیدونم از چه راه و روشی ولی مسوولان باید یه فکری بکنند به حال این دستفروشها و افرادی که از این طریق روزگارشون رو میگذرونند؛ امیدوارم این بیماری هر چه زودتر زمین گیر بشه تا رونق به کسب و کار همه برگرده.»
بازار شب عید از دو هفته آینده داغ میشود
روایت مهران دستفروش ایستگاه مترو یکی از هزار هزار داستانی است که این روزها در کوچه پس کوچه این شهر گسترده شده از زبان مردم شنیده میشود، اما در پاسخ به این دغدغهها یحیی آلاسحاق فعال اقتصادی با تأکید بر اینکه کسبه نگران بازار شب عیدشان نباشند، گفت: از دو هفته آینده حتماً فعالیتهای اقتصادی دوباره روی غلتک میافتد و کاسبیها داغ میشود. یحیی آلاسحاق درباره تأثیر کرونا در اقتصاد ایران، گفت: موضوع کرونا از زوایای مختلف قابل بحث و بررسی در حوزههای تصمیمگیری و تصمیمسازی است؛ واقعیت این است که هماکنون کشورهای زیادی گریبانگیر کرونا شدهاند و فقط ایران نیست که این مشکل را دارد. وی با تأکید بر بررسی اثرات و دلایل گسترش ویروس کرونا هم از منظر پزشکی و اقتصادی، گفت: ضمن بررسی پزشکی این موضوع باید دید که چگونه از گسترش این ویروس استفاده یا سوءاستفاده میکنند. این فعال اقتصادی راجع به سوءاستفاده از ویروس کرونا، گفت: هماکنون این ویروس به ابزاری برای سوءاستفاده جنگی از سوی استکبار جهانی تبدیل شده است که از هر فرصتی میخواهند علیه نظام جمهوری اسلامی سوءاستفاده کنند. بهگفته آلاسحاق دشمن کنار تحریمهای گسترده از ویروس کرونا نیز به عنوان ابزار فشاری علیه جمهوری اسلامی استفاده کرده است. آلاسحاق گفت: در روابط تجارت خارجی، حملونقل، صادرات، گردشگری، واردات و تعاملات با دنیا فضای ملتهبی حتی با کشورهای همسایه ایجاد شده است که این فضا ناشی از تلاش دشمنان بوده که بهنظر خودشان هم موفق بودهاند. این فعال اقتصادی در خصوص تأثیر کرونا در اقتصاد بهویژه بازار شب عید فعالان اقتصادی نیز گفت: آثار کرونا چه در داخل کشور و چه در خارج کوتاهمدت است و ظرف یک یا دو هفته تمام و اوضاع عادی میشود. ظرف یکی دو هفته آینده اوضاع خرید و فروش در بازار دوباره روی غلتک میافتد چرا که شب عید افزایش خرید و فروش را دارند و این کسادی این روزها در ظرف یکی دو هفته آینده جبران میشود. آلاسحاق با تأکید بر اینکه وضعیت در اقتصاد بهویژه برای کسبه سریع عادی میشود، گفت: الان چون هنوز در حال کنترل ویروس هستند کمی بازار از رونق افتاده است ولی تا شب عید حتما جبران میشود و کسبه نباید نگران بازار شب عیدشان باشند.