عواقب کرونایزه شدن اقتصاد

۱۳۹۸/۱۲/۱۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۴۷۲۰
عواقب کرونایزه شدن اقتصاد

فراز جبلی|

مشاور سردبیر|

شبکه‌های مجازی پر شده است از اخبار ویروس کرونا. ترس از این ویروس بسیار قبل از ورود آن به ایران باعث نگرانی شد به‌طوری که از اواسط ژانویه در میان پرسنل شرکت‌هایی که با چین مبادلات تجاری می‌کردند ترس را مشاهده می‌کردم. شرکتی را دیدم که پرسنل حاضر به باز کردن نامه‌های دریافتی از چین نبودند. طبیعی است که با این موج از ترس زمانی که خبر وجود کرونا در ایران اعلام شد چه بلوایی به پا گشت.

آمارهای رسمی از 978 مبتلا در ایران خبر می‌دهد و 54 نفر از مبتلا به کرونا هم فوت کرده‌اند. اما در شبکه‌های مجازی آمارهای غیررسمی و با منبع‌های مجهول و گاهی مجعول عدد مبتلایان را بسیار بالاتر نشان می‌دهند. مردم از ترس این آمارهای غیررسمی به صورت داوطلبانه کسب و کارهای خود را تعطیل کرده‌اند و بازار پیام‌های صوتی و ویدئویی از متخصصانی که هیچ‌کس آنها را نمی‌شناسد و توصیه‌های بهداشتی به مردم می‌کنند داغ است. واقعیت این است که آمارهای غیررسمی نمی‌تواند چندان به واقعیت نزدیک باشد. کافیست در شبکه‌های مجازی به دنبال مبتلایان واقعی کرونا در میان دوستان و آشنایان بگردید. به جز چند مقام رسمی کمتر کسی را می‌توان یافت که به کرونا مبتلا شده باشد. فیلم‌های محدودی از مبتلایان وجود دارد در حالی که اگر کوچک‌ترین خبری در این خصوص به دست آید فورا همه‌گیر می‌شود. در حادثه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی 139 نفر ایرانی در هواپیما وجود داشت اما اکثر افراد با یک یا دو واسطه حداقل یکی از کشته‌شدگان را می‌شناختند. با همین قیاس ساده و البته غیرعلمی می‌توان حدس زد که آمار چند ده یا چند صد هزار نفر مبتلا که در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شود به هیچ‌وجه نمی‌تواند واقعیت داشته باشد و علی‌رغم بی‌اعتمادی عمومی به آمارهای رسمی، عددهای اعلام شده چندان دور از واقعیت نیست. در این میان مساله عجیب هم عدم مقابله دولت با شایعات است. به نظر می‌رسد ترس عمومی ایجاد شده چندان هم برای دولت مشکل ساز نیست و در خوشبینانه‌ترین سناریو دولت می‌تواند با استفاده از این ترس مانع از گسترش بیماری شود.

اما واقعیت این است که چرخ اقتصاد از مساله ویروس کرونا آسیب جدی دیده است. هرچند جان بسیار عزیز است اما توقف چرخه اقتصادی می‌تواند عواقبی به مراتب خطرناک‌تر و بلندمدت‌تر برای جامعه داشته باشد. ترس از کرونا باعث شده است که عموم جامعه درک درستی از آمار اعلام شده نداشته باشند. کل آمار مبتلایان به کرونا در جهان هنوز به 90 هزار نفر نرسیده است که حدود 80 هزار نفر آن در چین است و حدود 3 هزار نفر بر اثر بیماری فوت کرده‌اند که 2870 نفر آن چینی بوده‌اند. برای درک این عدد که در کل جهان است می‌توان آن را با آسیب تصادفات صرفا در ایران مقایسه کرد. حدود 340 هزار نفر در سال بر اثر تصادف به بیمارستان منتقل می‌شوند و آمار فوتی‌های سالانه ناشی از تصادف در ایران بیش از 9 برابر کشته‌شدگان در اثر کرونا در جهان است. به زبان بسیار ساده مردم از ترس کرونا حاضر به ترک منازل خود نیستند و اقلام مختلف احتکار می‌شود اما خطری به مراتب جدی‌تر مانند تصادفات، سالیان دراز است که اصولا نادیده گرفته می‌شود.

کسب و کارهای خرد در اثر کرونا آسیب جدی دیده‌اند و فروش شب عید کسبه حتی هزینه اجاره را هم پوشش نمی‌دهد. در چنین شرایطی دو ماه پس از عید شاهد موج چک‌های برگشتی، عدم توانایی پرداخت اجاره‌ها و موج ورشکستگی خواهیم بود. در حالی که شرایط اقتصاد اصولا عادی نیست شرکت‌های بسیاری مجبور به تعطیلی بنگاه‌های خود شدند و به نظر می‌رسد این موج قرار است تا اواسط فروردین ماه ادامه داشته باشد. در کشورهای دیگر مانند چین یک استان خاص درگیر مساله کرونا شده است و اقتصاد چین از کار نیفتاده است اما در ایران حتی استان‌هایی که شاهد کرونا نیستند با تعطیلی روبرو هستند. یعنی ما ناخودآگاه اقتصاد خودمان را کرونایزه کرده‌ایم.

پیشگیری از بیماری مساله مهمی است و باید موارد بهداشتی رعایت شود اما ترس عمومی ایجاد شده شاید باعث فراموشی بعضی مسائل مانند نوسان  نرخ ارز شود اما مشکلاتی بسیار جدی در آینده اقتصاد ایران ایجاد خواهد کرد. برخلاف تصور اکثریت جامعه این اولین‌بار نیست که ویروس کرونا در ایران وارد می‌شود بلکه ویروسی با همین نام و همین مشخصات در سال 1394 هم به کشور وارد شد و اتفاقا کمیته مبارزه با کرونا در همان سال تشکیل شد. به نظر می‌رسد چیزی که امروز با آن روبرو هستیم ویروسی تا حدی جهش یافته‌تر از سال 1394 و ترسی به مراتب بیشتر با پروپاگاندای رسانه است که خود مردم در حال دامن زدن به آن ترس هستند.