درسهای 98
مجید اعزازی|
دبیر گروه راه و شهرسازی|
بسیار شنیدهایم که «انسان دو معلم دارد: آموزگار و روزگار! هرچه با شیرینی از اولی نیاموزی، دومی به تلخی به تو میآموزد. اولی به قیمت جانش و دومی به قیمت جانت...»! سال 98 اگر چه برای مردم ایران سال بسیار ناگواری بود، اما درسهای بسیاری هم برای مردم و هم برای نهادهای سیاستگذار و مسوول داشت. درسهایی که اگرچه بعضا تکراری بودند و هستند اما اینبار روزگار لباس آموزگار به تن کرده است. 98، سالی پر از بحران طبیعی و غیرطبیعی بود و همچنان هست. سالی که در آن شاهد وداع ناگهانی جمعی از هموطنانمان در حوادث مختلف بودیم. امسال با سیلهای ویرانگر در چند استان، دهها شهر و صدها روستا شروع شد و نوروز به عزا بدل شد. در ماههای بعدی هم این روند نفس گیر در حوادث دیگر از جمله غائله بنزین و اعتراضات آبان ماه، ساقط شدن هواپیمای اوکراینی، سیل ویرانگر در سیستان و بلوچستان، زلزله در آذربایجان و حالا «کرونای ورژن کووید 19» ادامه یافته و مییابد. گویی 98 عزم خود را جزم کرد تا مصداق «سالی که نکو است از بهارش پیدا است» باشد و سند این ضرب المثل را به نام خود بزند. بخیل نیستیم و امیدواریم سند این ضرب المثل به نام 98 بخورد و تمام شود این همه مصیبت و سالهای بهتری را در آینده شاهد باشیم و زندگی کنیم. اما صرفا با آرزو کردن و امیدوار بودن اوضاع به سامان نمیشود و نیازمند بر قراری نظم در امور، برنامهریزی، آینده نگری و اتکا به علم در رتق و فتق امور هستیم. تا قبل از سال 98، اقتصاددانان همواره از چالشهای پیش روی اقتصاد ایران سخن میگفتند و مواردی همچون چالش آب و محیط زیست، چالش کسری صندوقهای بازنشستگی، چالش کسری بودجه سالانه، چالش بیکاری، چالش رشد اقتصاد، چالش یارانههای پیدا و پنهان و... سخن به میان میآوردند. برخی از این چالشها از جمله بحران محیط زیست و چالش یارانهها در سال 98 نمود بیشتری یافتند. سیلهای بهاری و زمستانی سال جاری نشان داد که دستکاریهای صورت گرفته در محیط زیست کشور طی سالهای گذشته، تاب آوری محیط زیست را کمتر از همیشه کرده است. نمونه بارز این دستکاری در حادثه سیل دروازه قرآن شیراز بروز یافت. جایی که مشخص شد مسیل کناری این دروازه تاریخی طی سالهای گذشته دستکاری شده بوده و تابآوری خود را از دست داده است. چالش یارانهها هم در آبان ماه امسال با تغییر قیمت بنزین به 3000 تومان بروز یافت. مسالهای که نشان داد، اصلاح قیمت بنزین در زمان درستی اجرا نشد و به تمام انتقادها مبنی بر فرصت سوزیهای انجام شده برای هدفمند شدن واقعی یارانهها طی یک دهه گذشته صحه گذاشت. پیامدهای مساله کرونا از زمانی که این ویروس در چین شیوع یافت، نیز کاملا روشن بود و انتظار میرفت، نهادهای مسوول ضمن آینده نگری برای افزایش تولید و ذخیره اقلام بهداشتی، از ورود افراد مبتلا به کرونا به کشور جلوگیری کنند یا اولین شهری را که در آن چند مبتلا به کووید 19 مشاهده شد، قرنطینه کنند، اما متاسفانه هیچیک از این آیندهنگریهای کمهزینه و موثر انتخاب نشد و حالا ستاد کرونا به اتخاذ تدابیر حداقلی برای کنترل شیوع این ویروس در 11 استان کشور بسنده کرده است. مسالهای که به نظر میرسد، فرصت تعطیلات دو هفتهای نوروز برای قرنطینه کامل شهرهای دارای وضعیت قرمز و زرد را نیز از بین خواهد برد. متاسفانه مسوولان به تجربههای موثر کشورها در همین روزها و هفتهها نیز بیتوجه هستند یا آنها را بدون ارایه دلیل و مدرک متقن، قرون وسطایی میخوانند. در حالی که همه جهان شاهد بود که کشور چین با قرنطینه کردن «ووهان» بعد از گذشت حدود 2.5 ماه توانست جلوی شیوع ویروس کرونا را بگیرد و بر آن فایق آید. سیل، زلزله، بیماری و اصلاح سیاستهای اقتصادی و... ممکن است در همه کشورها به بحران تبدیل شود و مشکلات متعددی را برای مردم و حاکمیت ایجاد کند، اما آنچه برای مردم آزاردهنده است، بیعملی، عدم برنامهریزی و نداشتن آمادگی لازم برای مواجهه با شرایط بحرانی و موکول کردن تصمیمهای مهم به دقیقه نود است. از این رو، از مسوولان انتظار میرود، چرخه معیوب تصمیمگیری و تصمیمسازی در همه عرصههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را اصلاح کنند و رویکردهای علمی و تجربه شده را به کار گیرند و فرصتهای باقیمانده را با آزمایش و خطا به مسلخ نبرند.