کنشگری به جای واکنشگری

۱۳۹۹/۰۲/۰۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۶۲۷۵
کنشگری به جای
 واکنشگری

امیررضا   واعظ آشتیانی

دغدغه‌ای که این روزها فکر من را به خود مشغول داشته است، این است که در وهله نخست دولت و نظام سیاسی در مواجهه با مشکلات برآمده از کرونا مدبرانه برخورد کند و از برآیند نظرات و ایده‌های کارشناسان و متخصصان بخش‌های اقتصادی، بهداشتی، درمانی، فرهنگی، اجتماعی و... استفاده درستی کند و مهم‌تر از آن از همین امروز برای روزهای پس از کرونا برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری لازم را داشته باشد تا مانند برخی از برهه‌ها اینگونه نشود که ابتدا حوادث و رخدادها به وقوع بپیوندند و اثرات مخرب و زیانبار خود را در بخش‌های مختلف برجای بگذارند و تازه تلاش و برنامه‌ریزی برای عبور از چالش‌ها تدارک دیده شوند. یعنی به جای «واکنشگری» به سمت نوعی از مدیریت «کنشگر»حرکت کنیم که یا می‌تواند رخدادهای آینده را تحلیل کند و  تصمیمات لازم را در خصوص آنها اتخاذ کند یا اینکه در کمترین فرصت ممکن به سمت تصمیم‌سازی‌های موثر حرکت کند. نباید فراموش کنیم کرونا ویروسی فقط مختص ما نیست و همه دنیا به نوعی با تبعات آن روبه‌رو شده‌اند، می‌توان گفت امروز آزمونی میان دولت‌ها در خصوص اتخاذ بهترین روش‌ها برای عبور با کمترین آسیب از تبعات این ویروس آغاز شده است و هر دولتی که برنامه‌ها و اقدامات خردمندانه‌تری را در مواجهه با تبعات این ویروس تدارک ببیند کارایی بیشتری را از خود نشان داده است. هم‌اکنون به صورت کلی 2نگاه و روش در خصوص راهکارهای مقابله‌ای با این موضوع وجود دارد. نگاهی که معتقد است باید صبر کنیم تا این ویروس اثرات خود را بگذارد و بعد از فروکش شدن دامنه‌های بیماری، تازه برنامه‌ریزی‌هایمان را آغاز کنیم و نگاه دیگری هم وجود دارد که می‌گوید با یک سازماندهی مناسب در بخش‌های بهداشتی و درمانی، اقتصادی، اجتماعی و... باید تلاش کرد تا با کمترین آسیب از این برهه حساس عبور کنیم. طبیعی است که قبل از هر اقدامی باید جامعه‌ای سالم و بانشاط وجود داشته باشد تا بتوان در آن برنامه‌های اقتصادی را پیش برد، بنابراین اولویت اول در مواجهه با این موضوع، رعایت دستور العمل بهداشتی برای مهار دامنه‌های ویروس است. اولویت بعدی بدون تردید اقتصاد و معیشت مردم است. دولت و نظام سیاسی باید به گونه‌ای عمل کند که طبقاتی که بیشترین آسیب‌ها را از فضای فعلی متحمل شده‌اند مورد حمایت قرار بگیرند؛ اما نباید فراموش کرد که برای حمایت از طبقات کمتربرخوردار باید فضای کسب و کار و تولید کشور پویایی لازم را داشته باشد. بدون تولید نه اهداف کلان کشور در حوزه اشتغالزایی محقق می‌شود و نه ارزش افزوده صادراتی مورد نیاز محقق می‌شود. بنابراین تولید هم در کنار بحث سلامت یک اولویت جدی و بنیادین است. موضوع دیگری که به نظرم در شرایط امروز کشور نیازمند توجه بیشتر است مشکلاتی است که ما در حوزه آمار داریم. مردم اغلب گلایه‌مند هستند که مثلا بسته‌های حمایتی که دولت وعده داده است به آنها تعلق نمی‌گیرد از سوی دیگر مسوولان دولتی هم اعلام می‌کنند که بودجه لازم را برای این منظور تخصیص داده ‌اند، علت این تناقض مشکلاتی است که در آمارها وجود دارد یعنی دولت هنوز نتوانسته آمار و تصویر شفافی از طبقات مختلف تدوین و تدارک ببیند. یا در نمونه‌ای دیگر دیوان محاسبات آماری را در مورد وضعیت اقتصادی مطرح می‌کند، دولت تکذیب می‌کند، در این میان مردم و مخاطبان نمی‌دانند که تکذیب دولت درست است یا اظهارات دیوان محاسبات. با این وضعیت آماری طبیعی است که دولت نتواند به مطالبات طبقات مختلف پاسخ مناسبی بدهد، نتیجه این عدم ارتباط منجر به کاهش مشارکت‌های عمومی می‌شود، کاهش مشارکت‌های عمومی هم در نهایت همه برنامه‌های توسعه‌ای کشور را مختل می‌کند. این زنجیره‌ای است که از منظر من باید بدنه کارشناسی دولت آن را بررسی و راهکارهای لازم برای بهبود آن را تدارک ببیند. فراموش نکنیم که راهکارهای حمایتی تنها به تخصیص بسته‌های حمایتی ختم نمی‌شود فضای کلی کسب و کار و تولید باید در مسیر رشد قرار داشته باشد تا مردم به عنوان زیرمجموعه این ساختار برداشت‌های معیشتی خود را از اقتصاد و فضای کسب و کار داشته باشند.همانطور که در بحث کرونا با فرماندهی واحد توانستیم عملکرد مطلوب‌تری ارایه کنیم در خصوص موضوعات اقتصادی هم با به‌کارگیری یک فرماندهی واحد اقتصادی می‌توانیم برای رسیدن به اهدافمان خیز ‌برداریم.