بازار سهام در انتظار آینده
احمد اشتیاقی٭
بازار سهام در دو سال گذشته شاهد رشد قابل توجهی بوده است. در این مدت افزایش اقبال عمومی به بازار سرمایه و مساعد بودن شرایط برای افزایش قیمت سهام سبب شده تا نماگرهای بورس و فرابورس رکورد شکنیهای دور از انتظاری را به ثبت برسانند که بدون شک مهمترین دلیل آن هجوم نقدینگی به بازار سهام است. اکنون در شرایطی قرار داریم که قدرت نقدینگی بسیار بیشتر از قدرت عرضههای موجود در بازار است. این امر سبب شده تا شاهد چربش عرضهها نسبت به تقاضا نباشیم. در حال حاضر سوال اصلی این است که آیا وقوع چنین شرایطی طبیعی است یا خیر و آیا شرایط بنیادی بازار چنین وضعیتی را توجیه میکند؟ به نظر من آن طور که پس از عرضه اولیه سهام شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی شاهد بودیم، فراگیری حضور در بازار سهام در میان آحاد مردم نسبت به گذشته بسیار بیشترشده است. در حال حاضر نوبت دهی در کارگزاریها برای تخصیص کد بورسی از چند روز فراتر رفته و متقاضیان ممکن است بیش از یک هفته برای حضور در کارگزاری منتظر بمانند. در حال حاضر اعتماد به بازار سرمایه افزایش یافته و شاهد هستیم که مبالغ متوسطی از سوی عموم مردم در حال ورود به بازار سرمایه است. این تغییر رویکرد عمومی سبب شده تا جریان پایدار نقدینگی به این بازار شکل بگیرد.
هماکنون وضعیت به شکلی است که قیمتها در بازار هر چه بیشتر افزایش پیدا میکند میزان تزریق نقدینگی از طرف اشخاص یاد شده نیز بیشتر میشود. ورود سلسله وار پولهای خرد به بازار سرمایه که در کنار کاهش نرخ سپردههای بانکی صورت میگیرد، نقش مشوق را برای مردم به بازار سهام ایفا کرده است.
کاهش سود بانکی P/E انتظاری سرمایهگذاری را در بازار سهام همواره افزایش داده است. بنابراین این رخداد در شرایط فعلی نیز امری معمول است. در حال حاضر تغییر متغیر یاد شده سبب شده تا نسبت قیمت به درآمد انتظاری سرمایهگذاری در بورس تهران برای سهمهای بنیادی به حدود ۱۰ برسد این در حالی است که نسبت قیمت به درآمد در بازار هماکنون نیز بیشتر از این رقم و در حدود 18 است.
در حال حاضر کاهش سود بانکی و انتظار افزایش قیمت در دلار نیمایی به دو بال صعود قیمتها در بازار سرمایه تبدیل شده است. این دو عامل میتواند در روزها و هفتههای آتی نیز به رشد شاخص بورس منتهی شود البته باید انتظار داشت که افزایش یاد شده ممکن است با شدت فعلی رخ ندهد. در واقع با توجه به این دو متغیر میتوان گفت از آنجا که بازار بهطور کلی بر اساس انتظارات تورمی عمل میکند و قیمت دلار را برای پایان سال بالاتر از شرایط فعلی در نظر گرفته و به نوعی در حال پیشخور کردن تغییرات آتی در قیمت فعلی سهام است. در حال حاضر بسیاری با توجه به ناترازی ارزی در سال ۹۹ انتظار دارند که قیمت دلار در پایان این سال به حدود ۱۸ هزار تومان در سامانه نیما برسد.
این مساله میتواند تا پایان سال هم به تحریک صادرات غیرارزی منجر شود و هم در صورتی که از شیب غیرمنطقی برخوردار نباشد متغیرهای موجود در بازار سرمایه را تغییر دهد. این رویکرد سبب شده تا برخی از فعالان بازار بر این باور باشند که سودآوری شرکتها در پایان سال مالی جاری بیشتر از سال گذشته خواهد بود. با توجه به آنچه که تاکنون گفته شد فکر میکنم که جای نگرانی چندانی برای بازار سرمایه در شرایط فعلی وجود ندارد.
باید توجه داشت که کاهش سود سپرده میتواند شرایط نمادهای بانکی را در بازار سرمایه ارتقا دهد. در حال حاضر صحبت از آن است که نرخ کنونی سپرده قانونی در بانک مرکزی به میزان دو درصد کاهش پیدا کند. این امر میتواند کمک شایان توجهی به وضعیت بانکها داشته باشد و سودآوری آنها را بهبود بخشد.