باز کردن غل و زنجیر تصمیمات دولتی از اقتصاد

۱۳۹۹/۰۲/۲۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۷۰۸۵
باز کردن غل و زنجیر تصمیمات دولتی از اقتصاد

صادق زیبا کلام

این روزها موضوع سرمایه‌گذاری در بورس و رویای سودهای کلانی که در این بازار موج می‌زند به موضوع اصلی فضای اقتصادی و اجتماعی کشور بدل شده است و مسابقه‌ای بر سر خرید سهام‌های بیشتر در کشور به راه افتاده است. بنابراین افراد مختلف با دیدگاه‌های متفاوت در خصوص ضرورت حضور یا عدم حضور در این اتمسفر اقتصادی صحبت می‌کنند. اما من به عنوان یک مخاطب عادی که با مقوله اقتصاد برخورد می‌کند هیچ اعتماد و نگاه خوش‌بینانه‌‌ای نسبت به این موضوع ندارم. چرا که اساسا اقتصاد ایران را یک اقتصاد دولتی صرف می‌دانم و از آنجایی که در نمونه‌های تاریخی، اقتصادهای دولتی عملکرد و کارنامه قابل توجهی از خود نشان نداده‌اند، معتقدم که برنامه‌ریزی‌هایی که از یک اقتصاد دولتی بروز می‌کند به نتایج مورد نظر نخواهد رسید. از قرن 19 و 20 که تئوری‌های اقتصادی جدید در فضای جهانی شکل گرفتند، هرگز هیچ اقتصاد دولتی را در کره خاکی پیدا نمی‌کنید که توانسته باشد عملکرد مناسبی از خود به ثبت برساند. اما در نقطه مقابل نمونه‌های متعددی از اقتصاد‌های دولتی وجود دارند که زمانی که غل و زنجیرهای اقتصادی دولتی را از دست و پای اقتصاد و معیشت شان باز کرده‌اند توانسته‌اند حرفی برای گفتن در زمینه اقتصادی داشته باشند. بنابراین من نه خودم سهامی خریده‌ام و نه به اطرافیان توصیه می‌کنم که وارد یک چنین بازاری شوند. اخیرا دوستانی چون آقایان فرشاد مومنی و لیلاز درباره ضرورت حضور دولت در فضای اقتصادی صحبت می‌کنند و الزامات یک چنین ضرورتی را شرح می‌دهند. در پاسخ به این دوستان باید دید که کدام نمونه عینی در فضای جهانی وجود دارد که توانسته باشد با استفاده از اهرم‌های اقتصاد دولتی عملکرد مناسبی را در فضای عمومی اقتصاد و معیشت به ثبت برساند. اغلب کشورهای توسعه یافته با استفاده از المان‌های بازار آزاد است که توانسته‌اند به سمت توسعه خیز بردارند؛ این تحلیلگران محترم اقتصادی باید برای مخاطبان تشریح کنند که طی 10 سال اخیر نه 100 سال اخیر کدام کشور توسعه یافته‌ای در آسیا، آفریقا، اروپا، امریکا و ...توانسته با الگو گرفتن از اقتصاد دولتی عملکرد قابل دفاعی در حوزه‌های اقتصادی ارایه کند. مگر غیر از این است که کشورها با الگو گرفتن دیدگاه‌های توسعه‌ای و اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد با کمترین دخالت نهادهای دولتی بر این اساس به عنوان شخصی که مخاطب فعالیت‌های اقتصادی است معتقدم که قبل از هر اقدامی اقتصاد ایران نیازمند است که درس‌های اولیه آدام اسمیت در اقتصاد را مرور کند. درس‌هایی که نشان می‌دهد برای رشد اقتصادی باید بر اساس قواعد بنیادین اقتصادی عمل کرد و از آنها درس گرفت؛ قواعدی که رکن اصلی فعالیت‌های اقتصادی را نه در دخالت‌های گاه و بیگاه دولت‌ها بلکه در نظام شفاف عرضه و تقاضا می‌داند. با طراحی یک چنین الگوی مشخصی در اقتصاد است که می‌توانیم امیدوار باشیم تصمیماتی که از دل این ساختار تازه اتخاذ می‌شود، سمت و سوی معقولانه‌تری داشته باشد. در آن‌صورت است که سایر اجزای این ساختار اقتصادی هم در جای خود به درستی عمل می‌کنند و در جای خود می‌نشینند. این درکی است که من از اقتصاد فعلی کشور دارم و با آن اقدام به قضاوت و داوری در خصوص عملکردهای کلی می‌کنم.