پاسخ اتاق به جوابیه رییس بانک مرکزی
تعادل |
رییس اتاق ایران در نامهای به عبدالناصر همتی رییس کل بانک مرکزی، جوابیه این مقام دولتی به نامه قبلی رییس پارلمان بخش خصوصی را پاسخ داد. شافعی، شرایط دشواری که تحریم و کرونا بر فعالان اقتصادی تحمیل کرده است را تشریح کرد و از رییس نهاد پولی و بانکی خواست تا سیاستگذاریها با مشورت بخش خصوصی انجام شود. غلامحسین شافعی خطاب به عبدالناصر همتی، ضمن انتقاد مجدد از بخشنامه رفع تعهد ارزی صادرکنندگان، عدم حضور بخش خصوصی در تصمیمگیریها را موجب اتخاذ تصمیمات غیرعملیاتی دانست و به ارایه پیشنهادهایی با هدف بهبود شرایط تولید پرداخت. شافعی در این نامه 12 بندی، جوابیه رییس کل بانک مرکزی به نامه قبلی رییس اتاق ایران در زمینه شرایط رفع تعهد ارزی صادرکنندگان را مورد توجه قرارداده و نکاتی را درباره مفاد این جوابیه، مطرح کرده است. متن کامل نامه 12بندی به رییس کل بانک مرکزی به شرح زیر است:
1. مطابق با اصل 44 قانون اساسی، نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی استوار است، بهگونهای که منطبق بر آمارهای مستند کشور، سهم بالایی از بار اصلی اشتغال بر شانههای بخش خصوصی قرار داده شده است، در حالیکه وفق آمار رسمی بانک محترم مرکزی، بخشهای تولیدی و صادرات بهطور مزمن در دوران تحریمها، کمترین سهم از مانده تسهیلات را داشته است و تعجبآور اینکه براساس جداول داده - ستانده مبتنی بر حسابهای ملی که توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی برای سال 1390 تهیه شده، بیشترین بار مالیاتی کشور بر دوش بخش ساخت صنعتی بوده است، اما متأسفانه ملاحظه میگردد که باوجود سالها درخواستِ بخش خصوصی مولد جهت قرارگیری در مراکز تصمیمگیری اقتصادی، همچنان حتی در این شرایط بحرانی اقتصادی از این مهم غفلت شده و تصمیمات اقتصادی بدون حضور نمایندگان بخش خصوصی، ازجمله در کمیته موضوع ماده (2) - که به ویژه بسیار مورد تأکید جنابعالی قرار گرفته - اتخاذ میشود. اگر چنانچه نمایندگان بخش خصوصی در این کمیته حضور میداشتند، مطمئناً تصمیمات به صورت منطقیتر و منطبقبر امکانات اجرایی کاربردی تحت شرایط فعلی، اخذ میگردید.
2. متأسفانه به غیر از عدم مشارکت بخش خصوصی در تصمیمگیریهای اقتصادی، ملاحظه میگردد که در بحرانها، تصمیماتی اتخاذ میشود که بر مبنای آزمون و خطا بوده، درحالی که بخش خصوصی در ایجاد آنها هیچگونه اختیار و دخالتی ندارد، اما در نهایت این بخش خصوصی است که باید فشارهای وارده را تحمل کرده و در جهت جبران نتایج این بحرانها یاریرسان باشد.
3. قانونگذار در قوانین مختلف و از جمله در قانون تشکیل اتاق ایران و قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار و در سایر قوانین، همواره از سیاستگذاران درخواست کرده تا نظر مشورتی بخش خصوصی را جویا شوند. البته تأکیدات مقام معظم رهبری نیز در این زمینه متعدد است که ازجمله آنها میتوان به بیانات معظم له در اول فروردین 1393 اشاره نمود «ببینید، همینهایی که در دوران جنگ به داد نیروهای مسلّح ما رسیدند. در دوران جنگ تحمیلی، یکی از مشکلات ما، از کار افتادن دستگاههای ما، بمباران شدن مراکز گوناگون ما، تهیدست ماندن نیروهای ما از وسایل لازم ـ مثل وسایل حمل و نقل و این چیزها ـ بود. یک عدّه افراد صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها ـ که بنده در اوایل جنگ خودم شاهد بودم، اینها را میدیدم؛ اخیراً هم بحمدالله توفیق پیدا کردیم، یک جماعتی از اینها آمدند؛ آن روز جوان بودند، حالا سنّی از آنها گذشته، امّا همان انگیزه و همان شور در آنها هست ـ رفتند داخل میدانهای جنگ، در صفوف مقدّم، بعضیهایشان هم شهید شدند؛ تعمیرات کردند، ساختوساز کردند، ساختوسازهای صنعتی؛ این پلهای عجیبوغریبی که در جنگ به درد نیروهای مسلّح ما خورد، امکانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اینها، بهوسیله همین نیروهای مجرّب و ماهر به وجود آمد؛ امروز هم هستند». از این رو، شورای مشورتی اتاقهای ایران، تعاون و اصناف شکل گرفته و حضور نمایندگان اتاقها در جلسات هیأتها و کمیسیونهای دولت و مجلس بر آن است تا فرصت مغتنمی برای همیاری، همکاری و تبادل نظر کارشناسی باشد. متأسفانه اگرچه بخش دولتی همچنان سیاستگذاری را حیطه تخصصی و انحصاری خود لحاظ مینماید، با این حال باید اشاره داشت که دست اندرکاران امر که همواره دست بر خاک و پای بر آتش دارند، با پشتوانه دهها سال تجربه مبتنیبر واقعیت، میدان مبارزهای که کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکند، برخورد نموده و اگر نکتهای هم ارایه میدارند از سر حفظ منافع ملی است که همیشه دل در گرو آن داشتهاند. پرسشی که امروز مطرح میشود، این است که مگر شرایط تغییر کرده یا بهتر شده که تعهد ارزی 80درصد تبدیل به 100 درصد شود؟ از اینرو درخواست تعدیل در شرایط تعهد ارزی مطرح بود و انتظار میرفت که با افزوده شدن بحران کرونا بر بحران تحریم، بتوانیم شرایط مساعدتری را برای فعالان اقتصادی و صادرکنندگان کشور که امروز به واقع در جبهه اصلی مبارزه با تحریمهای اقتصادی و هجمه جهانی قرار گرفتهاند، برقرار شود و نه آنکه با نامهربانی تلاششان را زیر سوال برده و آنان را متهم نماییم که سود نابرده و سوبسید دریافت نکرده را پاسخگو باشند!
5. مقررات و مصوبات متخذه باید بر مبنای یک منطق عادلانه و اقتصادی هزینه درآمد باشد، نه با قیمتهای غیرمنطقی و به ضرر صادرکنندگان، آنهم با شرایط دستوری. بنابراین با درک ضرورت اقتصاد ملی و حمایت از سیاستهای کلان، بار دیگر بر ضرورت بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصاد ملی در راستای تأمین نیازهای اقتصاد ملی، تأکید مجدد نموده و از همه فعالان اقتصادی و صادر کنندگان بخش خصوصی که دل در گرو منافع ملی دارند، درخواست میکنم، همچون همیشه و به ویژه در این شرایط سختی که کشور و ملت بزرگ ما با آن دست وپنجه نرم میکنند، به این مهم و ضرورت توجه دوچندان نمایند.
6. اصل اعتراض اتاق ایران به دستورالعمل ابلاغی بازگشت ارز حاصل از صادرات سالهای 98 و 99 به چرخه اقتصادی کشور، دخل و تصرف در توافق صورت گرفته فیمابین نمایندگان بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، وزارت صمت، گمرک جمهوری اسلامی ایران، سازمان امور مالیاتی و نماینده اتاق بازرگانی ایران میباشد که پس از برگزاری جلسات مکرر حاصل شده است، اما با دستورالعمل ابلاغی به شماره 24354/99 مورخ 6/2/1399 از سوی معاونت محترم ارزی بانک مرکزی به سازمان امور مالیاتی، مورد بیتوجهی واقع شده است.
7. اطلاعیه روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مورخ هفتم اردیبهشتماه سال 1399 تحتعنوان «نحوه بازگشت ارز حاصل از صادرات سال 98 و رفع تعهد ارزی سال ۹۹» که در پورتال آن بانک محترم قرار دارد (https: //cbi.ir/showitem/20078.aspx)، در شرایطی صادر شد که در آن رسماً اعلام شده بود «شرایط رفع تعهد ارزی سالهای ۹۸ و ۹۹ کماکان همانند سال ۹۷ میباشد». این در شرایطی است که در دستورالعمل ابلاغی فوقالذکر از سوی معاونت محترم ارزی آن بانک به سازمان امور مالیاتی، 20درصد مرتبط با تعدیل میزان صادرات حذف شده و این بند فقط برای رفع تعهد ارزی سال ۹۷، مورد تأکید قرار گرفته است، اما این موضوع نه تنها بر خلاف توافق صورت گرفته، بلکه در تناقض با اطلاعیه رسمی آن بانک میباشد.
8. با توجه به بند ۳ نامه جنابعالی به عرض میرساند مشکل انتقال ارزهای صادراتی از عراق و افغانستان به داخل کشور کماکان میسر نبوده و مشکلات فراوانی دارد و تنها راه برگشت ارز از این دو بازار مهم صادراتی که بیشترین سهم صادرات ایران را دارند، استفاده از صرافیهای مورد تأیید بانک مرکزی است که هزینههای هنگفت غیر اقتصادی را به صادرکنندگان این دو بازار تحمیل میکند، در حالی که این مشکل باوجود جلسات متعدد با نمایندگان محترم بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی و ارزی کشور، تاکنون مرتفع نشده است. لذا باید توجه داشت وضع مقررات دستوری، بدون فراهم نمودن بسترهای لازم، منجر به توقف فعالیتهای رسمی و رونق فعالیتهای زیرزمینی خواهد شد و میبایست قبل از صدور بخشنامهها و دستورالعملها، روشهای عملیاتی شدن آنها نیز مشخص شود.
9. نکته حائز اهمیت آن است که متأسفانه علیرغم مسوولیت مستقیم بانک مرکزی در مسائل ارزی به خصوص در اجرای مصوبه شورای عالی هماهنگی اقتصادی، موانع و مشکلات نقل و انتقال ارز با شرکای تجاری از جمله روسیه و کشورهای حوزه اوراسیا همچنان پابرجاست. در حالی که با توجه به وظایف ذاتی بانک مرکزی مقرر شده بود، چالشهای پیشروی فعالان اقتصادی در تمامی کشورها به خصوص در بازارهای هدف صادراتی از میان برداشته شده و چالشهای نقل و انتقال ارزی از طریق برخی بانکهای مورد توافق حل و فصل شود، اما هنوز پس از گذشت دو سال، این موضوع عملیاتی نشده و مصادیق مشخصی وجود دارد که قابل ذکر است.
10. با توجه به بند 8 نامه جنابعالی مبنیبر حمایت از تولیدکنندگان صادراتمحور که علیرغم داشتن مشکل در بازگشت ارز صادراتی، از ارز یارانهای برای تولید بهرهمند شدهاند، باید به این نکته اشاره داشت که طی سالهای متمادی تولیدکنندگان بخشخصوصی از هیچگونه ارز یارانهای جهت تجهیز کارخانجات و مواد اولیه بهرهمند نشده و آن دسته از تولیدکنندگانی که از منابع ارزی و خوراک ارزان قیمت دولتی استفاده کردهاند نیز عمدتاً شرکتهای وابسته به دولت یا به اصطلاح شرکتهای خصولتی بودهاند که بازگشت ارز آنها مورد دفاع آن جناب است.
11. درخصوص ایراد جنابعالی به نحوه عملکرد اتاقهای بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی سراسر کشور در امور مرتبط با کارتهای بازرگانی به اصطلاح یکبار مصرف نیز، به استحضار میرساند طی دو سال گذشته، اتاقهای بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی سراسر کشور در همکاری تنگاتنگ با سازمانهای استانی صنعت، معدن و تجارت، نهایت تلاش خود را جهت غربالگری و تشخیص دارندگان کارتهای بازرگانی بهکار گرفته و خوشبختانه امروز تعدادی از این کارتها شناسایی و ابطال شدهاند. باید یادآور شد که مرجع صدور کارت عضویت، اتاقهای بازرگانی و مرجع تأیید نهایی صدور کارتهای بازرگانی سازمانهای صنعت، معدن و تجارت استانها هستند و چنانچه پیشنهادهای اتاق بازرگانی که طی سه دهه گذشته بارها مطرح شده بود، مورد توجه قرار میگرفت، امروز در این بخش با مشکلات طرح شده از سوی جنابعالی روبرو نبودیم. براساس قوانین موجود، اتاق بازرگانی اختیار جلوگیری از فعالیت افراد را در زمینه استفاده نادرست از کارتهای بازرگانی ندارد و وفق قانون، این اختیار ممانعت از صدورکارت به اتاق ایران داده نشده است. در طرف دیگر بانکها- مشخصاً وفق قانون پولی و بانکی سال 1351و قانون بانکداری بدون ربا در سال1362، بانک مرکزی تمام اختیارات ممانعت و جلوگیری از ایجاد آنها را داشته و دارای قدرت موسع قانونی درنظارت، اقدام عملی وبرخورد باتخلفات آنها است- نهادهای معصوم و مبرا از خطا نیز نیستند. به بیانات رهبر معظم انقلاب در اول فروردین 1394 توجه کنید: «بعضی از بانکها در سراسر کشور با شیوههای خاص برخی از بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط را به تعطیلی کشاندند، نابود کردند.» یا بیانات ایشان در تاریخ اول فروردین 1398: «طرف میآید بانک ایجاد میکند با استفاده از اجازه توسعه بانکها -که یکی از کارهای غلطی که در کشور شد این است که اجازه میدهند همین طور پشت سر هم بانک به وجود بیاید – پولهای مردم را جمع میکنند، بعد شرکتهای صوری درست میکنند، پولهای مردم را به عنوان قرض، وام و تسهیلات بانکی به شرکتهای خودشان میدهند، جیب خودشان را پُر میکنند» که حائز اهمیت است. همچنین صحت انتقادات نخبگان کشور را اکنون میتوان در محاکم برگزار شده افراد متهم به فساد و سوء استفاده از مسوولیتهای آنان در نظام بانکی ملاحظه نمود که گاهی با یک توصیه، سفارش یا یک برگ کاغذ، میلیاردها تومان تسهیلات ناحق برای عدهای از افراد در اقتصاد فراهم میشود. علی الظاهر به نظر میرسد بانکها در زمینه ترویج فسادهای مالی در کشور، یکی از مراکز کانونی مهم فساد به شمار میآیند، درحالی که اینگونه نیست و افراد وکارشناسان صحیحالعمل و پاکدامن به منافع ملی در نظام بانکی وجود دارند که پاسدار نظام اقتصادی کشور هستند. به صورت متقابل، در میان بخش خصوصی عضو در اتاق ایران هم بسیار افراد وفادار به منافع ملی وجود دارند که رهبر معظم انقلاب بارها به نقش و فداکاری آنان در جنگ تحمیلی اشاره داشتهاند.
12. عدم تأیید پروندههای مرتبط با واردات در مقابل صادرات از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران طی سه ماه گذشته، باوجود نصّ صریح بخشنامههای آن بانک محترم مبنی بر استفاده صادرکنندگان از 30 تا 50 درصد ارز حاصل از صادرات برای واردات خود و یا واگذاری آن به غیر، سدی در برابر عدم ایفای تعهدات ارزی صادرکنندگان شده است که بر این اساس، همانگونه که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران همپای بخشخصوصی واقعی، به دنبال ایفای تعهدات ارزی صادرکنندگان است، حداقل انتظار آن است که به بخشنامههای صادره توسط خود پایبند بوده و شرایط را برای رفع تعهد میسر کند، نه اینکه فضایی را فراهم آورد که صادرکنندگان با مسائل و مشکلات بیشتری روبرو شوند. مجدداً ضمن تأکید بر ضرورت بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی کشور، کماکان باور بخش خصوصی این است که راهکارهای اجرایی راهگشا، کمککننده اصلی برگشت ارز صادراتی به چرخه اقتصادی خواهند بود و باید واقعیتها را در این زمینه پذیرفت و به جای تنگتر کردن شرایط سخت کنونی، سیاست تسهیلگری، همراه با نظارت کافی با ابزارهای در اختیار بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و نهادهای نظارتی را در دستور کار قرار داده و زمینه اعتمادبخشی به فعالان اقتصادی و صادرکنندگان را برای ارزآوری بیشتر فراهم نمود.