ضرورت حمایت از بازار سهام و حفظ اعتماد عمومی
گروه بورس|
معاملات سهام در پایان هفته جاری با قرار گرفتن شاخص کل بورس تهران در محدوده یک میلیون و ۱۷ هزار و 662 واحدی به اتمام رسید. بر این اساس پنج روز معاملاتی گذشته در حالی تمام میشود که در طول فعالیت این هفته بازار سرمایه، هیچ روزی را بدون مشکل در سامانه معاملاتی طی نکرد. همین امر سبب شد تا با افزایش ریسک سرمایهگذاری در بازار سهام شاهد منفی شدن قیمتها در بازاری باشیم که پس از رشدی بیوقفه، تقریباً از ابتدای سال هیچ روز نزولی را به خود ندیده بود.
بر این اساس یاد شده در هفته جاری پایدار نماند و به رغم آنکه شاخص کل بورس تهران تا نزدیکی کانال یک میلیون و ۴۸ هزار واحدی نیز پیش رفته بود در نهایت روز چهارشنبه را 30 هزار واحد پایینتر از سطح یاد شده به اتمام رساند.
تحولاتی از این دست حکایت از آن دارد که بازار سرمایه نیازمند حمایتی جدی در بعد سخت افزاری و توسعه زیرساخت معاملات است. اگرچه در طول چند ماه اخیر شاهد آن بودیم که بسیاری از دولتمردان و مسوولان اقتصادی کشور از لزوم حمایت از بازار سرمایه و جذابیت آن سخن گفتهاند با این حال هماکنون این نیاز احساس میشود که حمایت آنها است از این حد فراتر و با کاهش ریسک نقدشوندگی از طریق تامین امنیت معاملات حمایتی فراتر از سخن از بازار سرمایه به عمل آورند. در همین راستا، تحلیلگر بازارهای مالی با اشاره به سه عارضه ریزش سنگین شاخص از ضرورت ایجاد ساز و کار جلوگیری از ایجاد حباب در دو سمت سرمایهگذار و قانونگذار برای حمایت از سرمایههای مردم خبر داد. به گزارش بورس پرس، هومن مقراضی درخصوص خطر ریزش بورس تهران و راهکارهای مقابله با آن به بورس پرس اعلام کرد: این روزها با وارد شدن آحاد جامعه به بازار سرمایه و افزایش شدید قیمتها، نگرانیهای زیادی میان معامله گران در خصوص ترکیدن حباب احتمالی بورس وجود دارد. حتما در اخبار و مصاحبهها شنیدهاید که بسیاری از کارشناسان و حتی تعدادی از مسوولان سابق سازمان بورس بر طبل حبابی بودن بورس تهران میکوبند و نگران از بین رفتن سرمایههای مردم هستند.
بهرغم اینکه در شرایط فعلی نیز هنوز شرکتهای ارزشمندی وجود دارند که در محدوده ارزش ذاتی یا کمتر معامله میشوند باید قبول کرد بخشی از سهمها که با سیل نقدینگی رشد کردند نه سودآوری قابل ملاحظهای نسبت به رشد قیمت داشتهاند و نه داراییهایی دارند که این رشد قیمت را توجیه کند بنابراین درصورت اصلاح بازار، خریداران تازه وارد که بدون طی کردن آموزشهای مورد نیاز، دیرتر از دیگران سوار بر امواج نقدینگی شدهاند احتمالا بازندگان اصلی این قمار خواهند بود.
در شرایط فعلی اگر حتی اصلاح کوچکی در بورس بخواهد اتفاق بیفتد که طبیعی هم است، جو روانی منفی حبابی بودن بازار، ترس عظیمی به دل سرمایهگذارهای تازه وارد میاندازد و میدانید که همین ترس باعث عرضههای سنگینتر و نهایتا ریزش بسیار عظیمی خواهد شد.
اما در این صورت آیا میتوان همه تقصیرات را به گردن افراد تازه وارد در بورس انداخت؟ افرادی که به دنبال راهی برای حفظ ارزش داراییها ناشی از تورم لجام گسیخته به این سو و آن سو میزنند؟!
با تجربه سالها حضور در بازارهای مالی داخلی و بینالمللی قطعا در این شکست سهم مسوولان بورس کمتر از سهامداران ناآگاه نیست و بخشی از راهحل این مشکل را در عدم توسعه یافتگی بورس تهران در مقایسه با سایر بازارهای جهانی باید جست. در بازاری که خبری از ابزارهای نوین مالی نیست که سالهای سال مورد استفاده قرار گرفته و کارایی آنها به تجربه به اثبات رسیده یا اگر هم وجود دارد آنچنان با محدودیتهای عحیب و غریب و نامانوس گره خورده که برای همگان قابل درک و استفاده نیست و اقبالی به آنها نمیشود، طبیعی است که شاهد رخ دادن چنین آشفتگیهای گاه و بیگاهی باشیم.
ضرورت ایجاد سازوکارهای جلوگیری
از ایجاد حباب احتمالی و حمایت از سرمایهها
در سمت سرمایهگذار بخشی از مشکل به آموزش ندیدن و آگاهی نداشتن سرمایهگذاران برمیگردد. سرمایهگذارانی که قدرت تحلیل اصولی را ندارند و به اشتباه تحت تاثیر جو مثبت بازار سهامهای ضرردهای را میخرند و قیمت را با پمپاژ نقدینگی به شکل حباب گونهای بالا میبرند و بعد با یک اصلاح کوچک دست به فروش سنگین سهمها میزنند و بورس را به زمین میکوبند. حالا سوال اینجا است چرا از تجربه موفق سایر کشورها الگو نگیریم؟ در کشورهای اروپایی کارگزاریها اجازه ندارند برای کسی که آموزش ندیده و دانش کافی ندارد افتتاح حساب کنند. سهامدارانی که مدتها انتظار میکشند تا کار احراز هویت آنها در سامانه سجام انجام شود و کد معاملاتی بگیرند چرا نباید کمی بیشتر صبر کنند یک دوره آموزشی هر چند مختصر مفید را نیز بگذرانند و بعد وارد بورس شوند؟ آیا همانطور که پلیس راهنمایی و رانندگی از رانندگی افراد بدون گواهینامه جلوگیری میکند، سازمان بورس نمیتواند همین ساز و کار را پیاده کند؟ آیا ضرری که سرمایهگذاران در بورس به خود، دیگران و آبروی بورس مملکت میتوانند وارد کنند کمتر از ضرری است که کسی با خودرو در خیابان به دیگران میزند؟
اما در سمت قانونگذار، سالها است که نیاز به ساز و کاری اثربخش تحت عنوان فروش استقراضی برای بورس تهران داریم اما همچنان بعد از سالها بحث و بررسی، فروش استقراضی در حد یک حرف باقی مانده و در عمل سرمایهگذاران از آن استفادهای نمیکنند. شاید دلیل این امر باور غلطی باشد که ساز و کار فروش استقراضی را به دست آوردن سود از ضرر دیگران میداند یا این شیوه را باعث کاهش قیمت سهام شرکتهای ارزشمند جلوه میدهد.
مطالعات علمی دانشگاهی و تجربیات بورسهای بینالمللی نشان میدهد فروش استقراضی کارایی بازار و عمق بازار را افزایش خواهد داد. در فروش استقراضی بهطور ساده سرمایهگذار نسبت به فروش یک دارایی در قیمتهای بالا اقدام میکند با این امید که مجددا همان دارایی را پس از افت در قیمتهای پایینتر خریداری کند و سود از محل کاهش قیمت یک دارایی شناسایی خواهد شد. عموما سرمایهگذاری که از این شیوه استفاده میکند یا اصطلاحا موقعیت فروش اتخاذ کرده، مالک دارایی نبوده و آن را از سایر سرمایهگذاران قرض خواهد گرفت. مثلا فرض کنید پیش بینی میکنید قیمت سکه یک میلیون تومان ارزان خواهد شد. میتوانید 100 عدد سکه قرض بگیرید و سریع بفروشید، بعد که هر سکه یک میلیون تومان ارزانتر شد 100 سکه بخرید و قرض تان را پس دهید. این وسط شما 100 میلیون تومان سود کردهاید.
ریسک این سرمایهگذاران این است که برخلاف انتظار آنها قیمت به جای کاهش، افزایش یافته و مجبور شوند در قیمتهای بالاتری مجددا دارایی را بخرند. به رغم اینکه سود این دسته سرمایهگذاران در افت قیمتها است این موضوع لزوما به معنای ضرر مابقی سرمایهگذاران دیگر نیست. به عنوان مثال در شرایطی که سهمی بیش از ارزش ذاتی آن در بازار قیمت خورده، سرمایهگذاران هوشمند دیگر تمایلی برای خرید آن در قیمتهای بالا نخواهند داشت.
در این شرایط سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از ساز و کار فروش استقراضی موقعیت فروش اتخاذ کرده و از افت قیمت این سهام به ارزش ذاتی آن سود برند و پس از افت قیمت، مجددا سرمایهگذارانی که قیمت را ارزنده میبینند میتوانند وارد بازار شده و سهم را به میزان ارزش واقعی خریداری کنند. بنابراین این ساز و کار باعث میشود سهامی که حباب دارند شناسایی شده و به سرعت به قیمتهای تعادلی بازگردند. اگر بورس تهران به چنین ساز و کاری مجهز بود قاعدتا مدتها پیش از پمپاژ نقدینگی به سهمهای بعضا زیانده جلوگیری میشد و اکنون به جای خوشحالی از جذب نقدینگی جدید به بازار، نگرانی از بابت بزرگتر شدن این حبابها نبود! استفاده از این ساز و کار باعث میشود چه در شرایط صعود قیمتها و چه در نزول، بورس همچنان محل جذابی برای سرمایههای سرگردان جامعه باشد و عمق بازار را افزایش خواهد داد. اجرای این ساز و کار احتمال رخ دادن حبابهای سنگین در سهام را کاهش داده و با درنظر گرفتن چشماندازی وسیعتر در نهایت به نفع جامعه سهامداران ایرانی خواهد بود. ریزش شاخص 3 عارضه سنگین از بین رفتن سرمایههای تعداد زیادی از مردم، خارج کردن پول سایر سرمایهگذاران از بورس و سرازیر شدن نقدینگی به سایر بازارها مثل دلار، طلا و ملک و عواقب شدید تورمی، از بین رفتن اعتماد مردم به بورس و عدم استفاده از این بازار تا سالها بعد به عنوان محلی برای جذب سرمایه و کنترل نقدینگی برای همه خواهد داشت. امید میرود با همت متولیان امر و رییس جدید سازمان بورس به زودی شاهد به حداقل رسیدن چنین مشکلاتی در بورس تهران و رقابتیتر شدن آن در مقایسه با بورسهای منطقهای و جهانی باشیم.