تا تورم هست حذف صفر فایدهای ندارد
گروه پشتیبانی تولید |با تصویب لایحه مدنظر دولت در مجلس شورای اسلامی، در برنامهای که بین دو تا پنج سال به طول خواهد انجامید، چهار صفر از پول ملی ایران حذف خواهد شد؛ طرحی که در سالهای گذشته بسیاری از موافقان و مخالفانش به گمانه زنی درباره آن پرداخته بودند اما سرانجام با هم نظر شدن تیم اقتصادی دولت و موافقت کمیسیون اقتصادی مجلس، طرح به گام نهایی خود نزدیک شده است. هرچند با توجه به مقدمات جدی مورد نیاز برای اجرای این برنامه، احتمالا برداشتن گامهای نخست به چند ماه زمان نیاز خواهد داشت اما از هماکنون تعدادی از کارشناسان اقتصادی یک سوال و ابهام مهم را مطرح میکنند و آن چگونگی مواجهه حذف چهار صفر، با نرخ تورم بالا در اقتصاد ایران است. تجربه جهانی حذف صفر از پولهای ملی نشان میدهد که کشورهایی توانستهاند این برنامه را با موفقیت و دست یابی به اهداف پیشبینی شده پشت سر بگذارند که نرخ تورم مدیریت شدهای داشتهاند و همین امر این سوال را به وجود آورده که آیا ایران توان دست یابی به اهداف این برنامه را خواهد داشت؟ مهدی تقوی - اقتصاددان و استاد دانشگاه - در گفتوگو با «تعادل» میگوید، نرخ بالای تورم در دهههای گذشته، عامل از بین رفتن بسیاری از فرصتهای اقتصادی و باعث به وجود آمدن مشکلات جدی در زندگی مردم شده و یکی از اصلیترین اولویتهای اقتصادی کشور باید تلاش برای مدیریت نرخ تورم باشد، زیرا در غیر این صورت نه تنها طرح کاهش صفرهای پول ملی که بسیاری از دیگر برنامههای اصلاحی نیز راه به جایی نخواهند برد.
با وجود تمام گمانه زنیها، سرانجام دولت و مجلس اعلام کردند که طرح حذف صفر از پول ملی را کلید خواهند زد. آیا در شرایط فعلی میتوان به اجرای این طرح و دست یابی به اهداف کلان آن امید داشت؟
ساختار اقتصاد کشور را نمیتوان به شکل جزیی و محدود دید، یعنی اگر بنا بر اصلاح اقتصادی و بهبود شرایط است، باید تلاش کرد که این نگاه جامع و همهجانبه باشد. همانطور که ما در منحنی عرضه و تقاضا نمیتوانیم تنها به یکی از عامل نگاه کنیم و همانطور که دوگانه سیاستهای انقباضی و انبساطی در کنار هم رصد میشوند، در دیگر حوزهها نیز نمیتوان توقع داشت که صرفا یک بخش یا حوزه اصلاح شود و نتیجه این امر تمام دیگر مشکلات را نیز پوشش دهد. از این رو اگر امروز میگوییم اقتصاد ما مشکل دارد، باید در ابتدا با نگاهی کلان، فهرستی دقیق از این مشکلات پیدا کرد و سپس به درمان آنها یا برنامهریزی برای برطرف کردن مشکلاتشان اقدام کرد.
با این نگاه، ریشه اصلی این مشکل که اقتصاد ایران به شرایطی رسیده که نیاز به حذف صفر از پول ملی خود دارد، در کجاست؟
اگر بنا باشد این سوال را با یک کلمه پاسخ دهیم، باید بگوییم که تورم عامل رسیدن به این شرایط است. متاسفانه در چند دهه گذشته، جز دورانی بسیار کوتاه، تورم ایران دو رقمی بوده و در بعضی از این سالها، نرخ تورم بیش از 20، 30 و حتی 40 درصد بوده است. معنی ابتدایی این اعداد این است که در طول یک سال، میزان قدرت خرید ریال کاهش یافته و هر سال با همان پول، امکان خرید به شکلی جدی کاهش یافته است. این امر از سویی قدرت خرید مردم را کاهش داده و همانطور که میبینیم قدرت خرید اقشار کم درآمد تا میزان قابل توجهی پایین آمده است و از سوی دیگر به دولت این فشار وارد شده که برای حفظ قدرت خرید، حقوقها و واریزیها را افزایش دهد که این امر همان تزریق نقدینگی بیشتر به اقتصاد است که خود پایه گذار تورمهای بعدی میشود.
مبارزه با تورم شعار اصلی تمام دولتها در دهههای گذشته بوده اما بسیاری از آنها موفقیت طولانیمدتی در مبارزه با نرخ نداشتهاند. چرا سیکل معیوب تورم در اقتصاد ایران همواره تداوم داشته است؟
برطرف کردن تورم تنها با اصلاح یک یا دو سیاست خرد ممکن نیست. ما در سالهای گذشته هیچگاه به حل مشکلات اساسی اقتصادی اقدام نکردیم. برای مثال یکی از این موارد وابستگی به درآمدهای نفتی است. این درآمد کلان که همواره در اختیار دولت بوده، باعث شده اصلاح نظام درآمدی و ایجاد شفافیت همواره به عاملی دور دست تبدیل شود و تزریق دایمی منابع نفتی به اقتصاد خود به رشد نقدینگی و پس از آن گسترش تورم منجر شده است. از این رو برای درمان تورم باید به سراغ ساختارهای غلطی رفت که این اعداد بزرگ را باعث میشوند.
در این بین حذف صفر از پول ملی در کجای اصلاح ساختار اقتصادی تعریف میشود؟
حذف صفر از پول ملی اصلاح معلول است و نه علت. یعنی اگر ما امروز به جایی رسیدهایم که میخواهیم از پول ملی ایران صفر را حذف کنیم به این دلیل است که تورم در این سالها ارزش پول را بهشدت پایین آورده است. شاید بتوان نکات مثبتی در اجرایی شدن این طرح پیدا کرد اما تمام این نکات محدود و در سطح خرد هستند و اگر ما نتوانیم تورم را مدیریت کنیم، چند سال بعد باز هم باید به حذف صفرهای بیشتر فکر کنیم. در کنار آن باید به یک نکته مهم توجه کرد و آن تغییر نکردن توان خرید مردم پس از اجرای این طرح است. اگر قیمت کالاها قرار است کاهش یابد، قدرت خرید و درآمدهای مردم نیز به همان میزان کاهش خواهد یافت و در عمل حمایتی از اقشار کمدرآمد صورت نمیگیرد.
چرا معتقدید حذف صفر از پول ملی، اثرات بلندمدت نخواهد داشت؟
این موضوع را میتوان تنها با بررسی چند مثال ساده درک کرد. حدود 50 سال قبل، میشد با چند هزار تومان در تهران یک واحد مسکونی جدید خرید و با یک درآمد معقول، دست یابی به این هدف چندان دشوار نبود اما امروز، قیمت همان خانه به چند میلیارد تومان رسیده است و رصد این تغییرات که از همان 50 سال پیش آغاز شده و ادامه یافته نشان میدهد که قدرت خرید ریال تا چه حد کاهش یافته است. در مقایسه میان نرخ پول ایران و ارزهای خارجی نیز میتوان این موضوع را دید و رسیدن یورو به بیش از 18 هزار تومان یا 180 هزار ریال، نشان میدهد که ما نتوانستهایم مانع از این مسیر غلط شویم. اگر بنا باشد صفر از پول ملی حذف شود اما ساختارها اصلاح نشود، عملا ما تنها صورت مساله را پاک کردهایم زیرا با تداوم تورم به زودی پولی که چهار صفرش حذف شده، دوباره قدرت خرید خود را از دست خواهد داد و ما چند سال بعد در حالی به ارزش پول خود نگاه میکنیم که باید باز هم چند صفر از آن حذف شود.