تاسیس ژاندارم خزانه
بیست و پنجم خرداد 1290، مورگان شوستر خزانهدار ایران، برای اجرایی کردن طرحهای خود مبنی بر وصول مالیات، یک نیروی نظامی به نام ژاندارمری ایجاد کرد و فرماندهی این نیرو را به یک افسر انگلیسی به نام ماژور استوکس سپرد اما با مخالفت انگلیس و روسیه، استوکس ناچار به ترک ایران شد. شوستر کوشید ثابت کند که اگر مالیات بهطور صحیح وصول شود و به مصرف برسد، نیازهای مملکت رفع خواهند شد. وی برای وصول صحیح مالیات، به فکر ایجاد قوای نظامی افتاد که تحت نظارت اداره مرکزی خزانه باشد و با جبر و بدون ملاحظات شخصی، مالیاتها وصول شوند. وی نام این قوه کوچک ولی منظم را به مناسبت ارتباطش با کار مالیات و خزانهداری، ژاندارمری خزانه یا قراسواران مالیه نامید. هیات دولت و وکلای مجلس نیز با این تصمیم موافقت میکنند. اما وقتی زمان انتخاب فرماندهی برای قراسواران، قضیه مهم و پر دردسر میشود و روسها بار دیگر بنای مخالفت را میگذارند. هنوز قضیه مرنارد تمام نشده بود که شوستر خود را در کشمکشی بهمراتب شدیدتر با روسیه میبیند. شوستر فرمانده قشون خزانه را شخصی با لیاقت به نام سرگرد میجر استوکس انتخاب کرد؛ زیرا وی را شایسته این مقام دید؛ چنانکه شوستر در نامهاش به نماینده سیاسی انگلیس آورده است که ... من شخصا از صفات مخصوص میجر استوکس از قبیل تحصیلات نظامی و توقف چهار ساله او در ایران و معرفتی که از حال و وضع مملکت دارد و دانستن زبان فارسی و فرانسه و بهطور عموم از احتراماتی که در مقام یک نفر صاحب منصب و یک آدم متمدن در حق او مرعی میدارند، واقف هستم... . نورمن، معاون وزیر امور خارجه انگلیس، چنین تفسیر کرد که از دیدگاه روسیه، انتصاب استوکس بینهایت مایه تاسف است؛ زیرا او به عنصری ضدروسی معروف است. همچنین در روزنامه تایمز نیز اعلام شد که روسیه اعتراض خود را مبنی بر استخدام میجر استوکس اعلام کرده است. سرانجام بر اثر مخالفتهای دولت روس، انگلیس که نمیخواست خود را به زحمت بیندازد، اعلام کرد که اگر استوکس بخواهد در سمت فرماندهی ژاندارمری خزانه انجام وظیفه کند، باید از ارتش هند استعفا بدهد؛ زیرا در غیر این صورت، اعتراض روسها را به همراه دارد و این مغایر با قرارداد ۱۹۰۷ است. گری در تلگرافی به استوکس اطلاع داده بود که... ما با روسها در جلوگیری از استخدام شما موافق هستیم و علتش هم این است که اگر روسها بخواهند افسری به جنوب ایران بفرستند، ما مخالفت میکنیم... . از طرفی، استعفای استوکس از ارتش انگلیس در هند پذیرفته نشد و در نتیجه وی به استخدام ژاندارمری خزانه درنیامد و در ۲۲ ذیالحجه ۱۳۲۹ ه.ق/۱۴ دسامبر ۱۹۱۱م. ایران را ترک کرد و به هند رفت. ولی با وجود این، ژاندارمری خزانه تشکیل شد و در مدت کوتاهی عده آن به ۱۵۰۰ نفر رسید. همچنین بهواسطه اطمینانی که شوستر به سران حزب دموکرات داشت، اکثر صاحبمنصبان ژاندارمری خزانه منصوب به حزب دموکرات بودند و همین مساله بیش از پیش بر آتش خشم روسها افزوده بود.