کمترین میزان کالری مورد نیاز جامعه در سال 1397
نقطه اوج کالری مورد نیاز در ایران برای سالهای میانی دهه ۸۰ بوده
گروه کلان |
در یک مطالعه پژوهشی در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی کالری مورد نیاز ایرانیان طی سالهای مختلف براساس دو معیار سازمان بهداشت جهانی و انستیتو تغذیه ایران با توجه به ساختار سنی و جنسی جمعیت در هر سال محاسبه شده است. نتایج محاسبه نشان میدهد که با توجه به تغییرات جمعیتی ایران، نقطه اوج کالری مورد نیاز برای سالهای میانی دهه ۸۰ است که متولدین دهه ۱۳۶۰ به سنین جوانی رسیدهاند، پس از آن کالری مورد نیاز کاهش پیدا کرده و در سال ۱۳۹۷ به کمترین مقدار خود رسیده است.
در سه دهک بالای جامعه که شامل 30 درصد جامعه با بیشترین درآمد است معادل 1564 گرم مواد غذایی دقیقا معادل میزان مصرف مطلوب و بهداشتی است که 2793 کیلو کالری همراه با 101 گرم پروتئین است که البته از نظر کالری معادل 220 کیلو کالری اضافه انرژی و همچنین معادل 17 گرم مصرف بیشتر پروتئین است. به گزارش «تعادل»، نان مهمترین ماده غذایی بوده و در تهران 16 درصد، سیستان و بلوچستان 30 درصد، مازندران 18 درصد و چهارمحال و بختیاری 12 درصد در کالری سه دهک بالایی و پر درآمد جامعه سهم دارد. برنج در تهران 14 درصد، سیستان و بلوچستان 8 درصد، مازندران 39 درصد و چهارمحال و بختیاری 13 درصد در کالری سه دهک بالایی و پر درآمد جامعه سهم دارد. این نکته نشان میدهد که ظرفیت منطقه در برنج کاری یا گندم کاری نیز موثر بوده است و جایی که برنج کشت میشود سهم اصلی در کالری را برنج تامین میکند و جایی که غلات و گندم تولید میشود سهم اصلی را گندم دارد. سیبزمینی تقریبا در تمام استانها سهم 4 درصدی داشته است. سبزیها در تهران 13 درصد، سیستان و بلوچستان 10 درصد، مازندران 9 درصد و چهارمحال و بختیاری 10 درصد در کالری سه دهک بالایی و پر درآمد جامعه سهم دارد.گوشت قرمز در تهران 2 درصد، سیستان و بلوچستان 5 درصد، مازندران 2 درصد و چهارمحال و بختیاری 4 درصد در کالری سه دهک بالایی و پر درآمد جامعه سهم دارد. یعنی هر جا که تولید دام و دامداری وعادات غذایی وابسته به دام وجود داشته، سهم گوشت در کالری نیز بیشتر بوده است. از نظر وزنی میزان کالری مورد نیاز در تهران با 1563 گرم، سیستان و بلوچستان 1993 گرم، مازندران 2028 گرم و چهارمحال و بختیاری 1920 گرم بوده است. به عبارت دیگر، در برخی استانها غذای پرحجم و سنگینتری استفاده میشود. کالری مورد نیاز نیز در وضعیت مطلوب باید 2573 کیلو کالری باشد که این رقم در تهران تقریبا نزدیک به وضعیت مطلوب است و 2557 کیلو کالری بوده است. اما در سیستان و بلوچستان با اضافه کالری مواجه بوده و 3775 کیلو کالری جذب داشته است. در مازندران 2915 و در چهارمحال و بختیاری 3432 کیلو کالری جذب داشتهاند. به عبارت دیگر، در برخی استانها هم وزن بیشتر و هم جذب کالری و سوءتغذیه از جهت پر خوری وجود داشته که عملا باعث اضافه وزن و مشکلات دیگر نیز میشود. وضعیت مطلوب وزن مواد غذایی در روز باید 310 گرم نان، 95 گرم برنج، 20 گرم ماکارونی، 26 گرم حبوبات، 70 گرم سیبزمینی، 300 گرم میوه، 38 گرم گوشت قرمز، 64 گرم گوشت سفید، 35 گرم تخممرغ، 250 گرم لبنیات، 35 گرم روغن نباتی، 40 گرم قندو شکرباشد که جمع آن معادل 1563 گرم است که معادل 2573 کیلو کالری انرژی ایجاد میکند. جمع پروتئین نیز معادل 84 گرم است. این وضعیت در دهک سوم که جزو کم درآمدهای جامعه محسوب میشد، معادل 1061 گرم مواد غذایی معادل 1934 کیلو کالری است که با 66 گرم پروتئین همراه است. اما این میزان کمتر از میزان مطلوب مورد نیاز انسان است. این وضعیت در دهک دهم و پر درآمد جامعه معادل 1850 گرم مواد غذایی و 3375 کیلوکالری انرژی است که با 119 گرم پروتئین همراه است. در نتیجه وضعیت گروه پر درآمد جامعه فاصله زیادی با میزان مطلوب مواد غذایی مورد نیاز دارد و دچار پر خوری و سوء تغذیه از جهت جذب زیاد و در نتیجه چاقی و اضافه وزن و ناراحتیهای دیگر است. نقطه اوج کالری مورد نیاز در ایران برای سالهای میانی دهه ۸۰ بوده که متولدین دهه ۱۳۶۰ به سنین جوانی رسیدهاند، پس از آن کالری مورد نیاز کاهش پیدا کرده و در سال ۱۳۹۷ به کمترین مقدار خود رسیده است.تغییرات جمعیتی در یک کشور تأثیر زیادی بر نیازهای کشور خواهد داشت و ازاینرو سیاستگذاران باید برنامهریزیهای بلندمدت را بر اساس نیازهای ناشی از تحولات جمعیتی تنظیم کنند. یکی از مهمترین نیازهایی که با تغییرات ساختار جمعیت دچار تحول میشود، نیاز به تأمین غذا و کالری مناسب است.به عنوان مثال زمانی که در یک کشور، درصد زیادی از جمعیت بهسمت سنین نوجوانی حرکت میکنند، سیاستگذاران باید در نظر داشته باشند که در آینده نزدیک نیاز به کالری در آن جامعه افزایش خواهد یافت و در نتیجه باید برنامهریزی لازم برای تأمین کالری مورد نیاز صورت گیرد.تأمین کالری مهمترین و اولین معیار برآورد خط و نرخ فقر مطلق در یک جامعه است. افرادی که در تأمین کالری مورد نیاز خود دچار مشکل هستند، از فقر مطلق رنج میبرند و بنابراین گام نخست مبارزه با فقر مطلق، طراحی شیوههای حمایتی برای تأمین کالری مورد نیاز افراد است، همچنین تعیین استانداردی برای کالری مورد نیاز از اهمیت بالایی در مطالعات فقر برخوردار است.
کالری و خط فقر
کاهش کالری مورد نیاز متوسط ایرانیان درحقیقت بهنفع نرخ فقر است، بهطوری که کمک میکند نیاز به غذا کاهش پیدا کند و جمعیت بیشتری از زیر خط فقر خارج شوند. شایان ذکر است که با توجه به نقطه اوج دوم جمعیتی که سالهای اول دهه ۱۳۹۰ است، نیاز به کالری در سالهای آینده نیز افزایش خواهد یافت. همچنین مطالعات جهانی نیاز مادران شیرده به کالری را بهمیزان ۵۰۰ کیلوکالری بیش از سایر زنان در هر سن میدانند که این امر نیز با توجه به اولویتهای کشور در زمینه تشویق به فرزندآوری و تغذیه با شیر مادر باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.یکی از نکات مهم و قابلتوجهی که به آن پرداخته شده، بررسی سبد غذایی مطلوب وزارت بهداشت به عنوان سبد مورد استفاده در مطالعات فقر و امنیت غذایی است. نتایج بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد این سبد به دو دلیل بالا بودن میزان کالری تعیینشده و در نظر نگرفتن تفاوتهای جغرافیایی، نمیتواند معیار مناسبی برای مطالعات فقر باشد. کالری سبد مورد نیاز و سبد مطلوب وزارت بهداشت، بهترتیب متناسب با میزان کالری دریافتی سه دهک بالا و یک دهک بالاست که بسیار بالاتر از کالری گروههای در مرز فقر است.همچنین بررسی منطقهای نشان میدهد که عادات غذایی در مناطق مختلف جغرافیایی چه بهلحاظ میزان کالری مصرفی و چه بهلحاظ ترکیب سبد غذایی، بسیار با یکدیگر متفاوت است و نمیتوان تنها از یک سبد مطلوب برای همه آنها استفاده کرد بهطوری که به عنوان مثال سه دهک پایین استان کرمانشاه، از میانگین کل ۱۱ استان دیگر کشور، کالری مصرفی بیشتری دارند.