مشوق به جای مالیات
عباس اکبرپور
آنگونه که رسانهها مخابره کردهاند، طرح مجلس برای دریافت مالیات از خانههای خالی نهایی شده و قرار است به زودی در صحن علنی بررسی و احتمالا تصویب شود. در این ارتباط، نظرم این است که هر گاه بخواهیم رفتار آحاد جامعه تصحیح یا تعدیل شود، بهترین راه فرهنگسازی و ارایه مشوق به جای تنبیه است. متاسفانه در کشور ما به راهحل دوم که تنبیه است در هر زمینه میپردازیم و سریعا میخواهیم به اصطلاح نتیجه بگیریم. این معضل خانههای خالی در کشور وجود دارد، منتها قبل از آنکه نمایندگان مجلس محترم تصمیمی بگیرند و قانونی را مصوب کنند، بهتر بود که کار به صورت علمی دنبال میشد به نحوی که از نظرات کارشناسی یک تیم قوی متشکل از استادان دانشگاه اعم از استادان رشتههایی مانند عمران، معماری، جامعهشناسی و اقتصاد در این زمینه استفاده میشد و یک کار میدانی صورت میگرفت.ای کاش هم برای این مساله و هم برای مسائل دیگر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی در کشور ما، تحقیقات میدانی منسجمی توسط خبرگان دانشگاهی فن صورت میگرفت و این مساله بررسی میشد که در کشورهای دیگر چه کردهاند و چه تجربهای دارند. بررسی عوارض تصمیمها و علل بروز این معضل نیز حایز اهمیت است. چرا که ممکن است با هدف درست کردن ابرو، چشم را کور کرد. اینکه خانههای خالی را جریمههای آن چنانی ببندیم، به این منجر خواهد شد که سرمایهگذار دیگر تمایلی به سرمایهگذاری کردن در مسکن نخواهد داشت. دولت هم منافع مالی کافی ندارد و در عین حال، مراد افراد از داشتن خانه، لزوما مسکن مهر نیست. بنابراین عملا با وضع مالیاتهای سنگین، قشر عمده سرمایهگذاران مسکن را ناامید میکنیم و از چرخه تولید مسکن خارج میکنیم. به نظر میرسد، عوارض این اقدام در سالهای آینده به مراتب بدتر خواهد بود. ای کاش، نمایندگان مجلس فرآیندها تشویقی انجام میشد و یک مدتی، به عنوان دوره گذار را منظور میشد و پس از آن قانونگذاری میکردند. در رابطه با این معضل هم یک بررسی میدانی کامل و جامع صورت میدادند و علل بروز این معضل را مطلقا کشف میکردند و پس از آن به استناد به این نتایج به قانونگذاری میپرداختند. متاسفانه اینگونه نیست، و بسیاری از آنهایی که در مجلس محترم و کمیسیونها حضور دارند هم لزوما خبرگان این امر نیستند و احتمال قریب به یقین استفاده از افراد مجرب دانشگاهی را در این زمینه صورت نمیدهند. با توجه به انتشار خبرهایی همچون تملک 1000 واحد مسکونی توسط یک بانک، از آنجایی که وظیفه قوه مجریه اجرای قوانین مصوب مجلس است، بهتر است که فرایند مزبور را از موسسات و بانکها و نهادهایی که چنین واحدهایی در اختیارشان هست آغاز کنند. بانکها که باید به کار بانکداری بپردازند، عملا سرمایههای تجمیع شده ناشی از پس انداز مردم را به کار ساخت و ساز سوق میدهند و نهایتا با افزایش قیمت سودهای آن چنانی از این راه تحصیل میکنند. یقین داریم در این راستا تعداد قابل توجهی از واحدهای اداری، تجاری یا مسکونی در دست این موسسات مالی باقی میماند تا اینکه با قیمتهای بالاتر یا اینکه به افراد خاص بفروشند..
درست این است که ابتدا از زیرمجموعههای دولتی و نیمه دولتی شروع کنند و اثرات آن را ببینند و بررسیهای میدانی را همزمان با آن آغاز کنند.
در نهایت اینکه در مواجه با مسائل و در جریان تصمیمگیریها، توجه کنیم که راهحل صرفا یک مسکن نباشد، بلکه باید عمیق بیندیشیم. درایت به خرج دهیم از افراد قابل استفاده کنیم و ببینیم در کشورهای دیگر چه کار کردهاند که ما دوباره چرخ از نو اختراع نکنیم و عوارض تصمیمهای غلط و احساسی و شتاب زده را بگیریم و دور اندیش باشیم چون هر تصمیم ما عوارض اقتصادی اجتماعی و... دارد و بهتر است که عمیقتر درباره تصمیمهای بیندیشیم. گو اینکه یقین دارم که همگان دلشان برای کشور میسوزد اما اگر با تدبیر و حوصله بیشتر تصمیمهای گرفته شود، نتایج اثرگذارتر خواهد بود.