بیماری مهلک اقتصاد ایران

۱۳۹۹/۰۵/۱۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۹۶۳۵
بیماری مهلک اقتصاد ایران

 مجید گودرزی

گیلن باره (GBS) یک بیماری مهلک است که اعصاب بدن و دست‌ها و پاها مبتلا و به مرور و بدون درد شروع به فلج کردن بدن می‌کند.  زمانی که در سال ۱۳۹۰ در ستاد یکی از نمایندگان مجلس که برای یک سخنرانی اقتصادی دعوت شدم، به عواقب شوم نرخ بهره ۲۰ درصدی و بالاتر اشاره کردم و هشدار دادم که به زودی بحران‌های اقتصادی شروع خواهند شد..

 اما ما را متهم به پیش گویی کردند. سال‌هاست که هشدارهای بی‌حد ما را نسبت به بروز این بیماری در اقتصاد را نشنیده گرفتند و بدتر آنکه علیه ما مواضع تند اتخاذ کردند.

 بهره یک فلج عضلانی اقتصادی است که دیر یا زود اثرات مهلک خود را در اقتصاد خواهد گذاشت. یکی از اساسی‌ترین بنیان‌های اقتصادی که تقریبا تمام ارکان اقتصادی کشورها را تحت تاثیر قرار می‌دهد «نرخ بهره» است. 

شاید به همین خاطر باشد که خداوند سبحان در قرآن کریم ۸ بار گرفتن ربا را محکوم کرده است. امروز اغلب کشورها به دنبال کاهش نرخ بهره در اقتصادهای خود هستند حتی اقتصادهای غیر اسلامی هم به سمت حذف یا کاهش بهره حرکت می‌کنند. چرا که آنها و همه اقتصاددانان جهان از تبعات نرخ بهره به‌خوبی آگاه هستند. اما در ایران منافع جای قوانین اقتصاد را گرفته است. و بدتر از آن اینکه به‌نظر می‌رسد این نوع از بانکداری یک طرح خوب طراحی شده برای مشکل تراشی برای نظام اقتصادی کشور ماست که شوربختانه هزینه این مشکل تراشی را هم خودمان می‌پردازیم. در اکثر کشورهای پیشرفته حساسیت بسیار زیادی در خصوص تعیین نرخ بهره وجود دارد. به همین خاطر یکی از اولین تحریم‌های بین‌المللی که متاسفانه اثر گذار‌ترین آن هم هست، تحریم سرمایه‌گذاری بین‌المللی است. اثر‌گذاری این تحریم به آن دلیل است که نرخ بهره ۲۰ درصدی و حتی بالاتر یک «تحریم سرمایه‌گذاری داخلی» است و تمام فعالیت‌های اقتصادی با بازدهی زیر ۲۰ درصد غیراقتصادی محسوب می‌شوند. 

این در حالی است که صرف ریسک هم عموما در سرمایه‌گذاری‌ها لحاظ می‌شود و اگر صرف ریسک را برای ایجاد رقابت به سرمایه‌گذاری ۱۰ درصد در نظر بگیریم، یک سرمایه‌گذار باید سود سرمایه خود را ۳۰ درصد محاسبه کند، تا اقدام به سرمایه‌گذاری کند.

 طبیعتا این بازدهی در شرایط ثبات اقتصادی ممکن نیست و تنها در تلاطم‌های شدید اقتصادی است که توجیه دارد یا سود بدون ریسک بانکی. 

ما اکنون نفت می‌فروشیم تا سود ۱۵۳۰ هزار میلیارد تومان سپرده‌های بانکی را تامین کنیم و هر روز بر میزان این سپرده‌ها که بیشتر ناشی از نرخ سرمایه‌گذاری منفی و رشد افسار گسیخته نقدینگی در کشور است، افزوده می‌شود. زمانی که نرخ بهره افزایش می‌یابد بر تمام بخش‌های اقتصاد تاثیر مستقیم دارد.

 از جمله کاهش تولید، افزایش تورم، افزایش بیکاری، کاهش صادرات (الا در صورتی که نرخ ارز دستکاری می‌شود)، افزایش فقر، افزایش رکود و... اکنون در کشور ما هزینه تامین مالی در بخش تولید حدود ۱۸ درصد، در بخش توزیع همین مقدار و در بخش مصرف هم همان ۱۸ درصد است و یک کالا از تولید تا مصرف ۵۴ درصد هزینه تامین مالی دارد. 

بهره رابطه مستقیم با نرخ سرمایه‌گذاری، میزان صادرات، نرخ اجاره و هزینه نهایی تولید دارد. بخشی از تورم نشات گرفته از هزینه تامین مالی نامتعارف و بسیار بالا در کشور است.  این در حالی است که عده‌‌ای به غلط تورم را دلیل نرخ بهره بالا می‌دانند. 

نرخ بهره ۱۸ درصد غیرقابل رقابت در بازارهای جهانی است و کالای بسیار گران ایرانی توان صادرات ندارد، مگر با دستکاری ارزش پول ملی یا ظلم در حق کارگر با حقوق کمتر از ۱۰۰ دلاری.