تداوم رشد با عمق بخشیدن به بورس
مرتضی دلخوش
تجربهای که بازار سرمایه در ماههای اخیر پشت سرگذاشته، در سالهای اخیر منحصر به فرد بوده است. در شرایطی که بازار در سالهای گذشته روند محدودی را تجربه میکرد، در این ماهها، رکوردشکنیهای پیدرپی را تجربه کرده و شاخص به قله دو میلیون واحد نیز رسیده است. این امر در نگاه ابتدایی میتواند اتفاق مثبتی باشد به شرط آنکه برخی مقدمات مهم در آن لحاظ شود. اصلیترین اولویت حرکت به سمت واقعیسازی رشد شاخص است. اینکه شرکتهایی در بورس باشند که در فضای واقعی زیان ده هستند اما در بازار سرمایه با رشد شاخص همراه میشوند، همان حباب خطرناکی است که شاید در کوتاهمدت مشکلی ایجاد نکند اما در نهایت به ضرر اقتصاد ایران و سرمایهگذارانی تمام میشود که در آن حضور دارند. دولت در ماههای گذشته تلاش کرده مستقیم و غیرمستقیم از بالا رفتن عدد شاخص در بورس حمایت کند. آنچه که در عمل به تداوم رشد بازار سرمایه کمک میکند، عمق بخشیدن به این بازار است. اگر بناست سرمایههای جدید جذب این بازار شوند و نقدینگی در آن به گردش در بیاید، باید تعداد شرکتهای حاضر در بورس افزایش پیدا کند. عرضه سهام شرکتهای دولتی نخستین راهکار موجود برای افزایش عمق بازار سرمایه است. دولت باید چه در واگذاری مدیریت شرکتها و نهادهای زیرمجموعه خود و چه در سرعت بخشیدن به عرضه سهام آنها پیگیریهای جدی داشته باشد و به این ترتیب از حبابی شدن شاخص پرهیز کند. نکته بعدی که در شرایط امروز اهمیت فراوانی دارد، آموزش دادن به مردم عادی و تازه وارد به بازار بورس است. وقتی امروز بورس بیش از بازارهایی مانند ارز، طلا و حتی مسکن سود میدهد، این طبیعی است که تعداد زیادی از افراد تازه وارد به بورس بپیوندد. عملکرد بازار در ماههای گذشته نیز نشان میدهد که تعداد کدهای بورسی تازه وارد افزایش یافته و امروز چند میلیون نفر در بازار بورس به خرید و فروش میپردازند. بسیاری از این افراد شناخت دقیقی از مختصات بازار سرمایه ندارند و از اینرو توقع دارند همواره در سود باشند. اگر این افراد آموزش درستی نبینند، با اولین نشانهها از کاهشی شدن بازار، میخواهند پول خود را خارج کنند و همین امر به بر هم خوردن نظم بازار منجر خواهد شد. از سوی دیگر، در صورتی که خرید و فروش سهام بدون آشنایی دقیق با وضعیت شرکتها و وضعیت اقتصادیشان انجام شود...
افراد سرمایه خود را از دست میدهند و اقبالی که به بورس شکل گرفته از بین میرود. از این رو فراهم کردن مقدمات آموزشی برای این افراد دیگر اولویت مهمی است که باید به آن توجه کرد و حتی اگر هزینهای برای این آموزش پرداخت شود، بهتر از ریسک کردن بر روی کل سرمایه یک شخص بدون پشتوانه دانشی و اطلاعاتی لازم خواهد بود.