تاثیر ناهماهنگیهای مدیریتی بر ریزش شاخصهای بورسی
پیمان مولوی
واقعیت امر آن است که وقتی قلمروی جمعیتی بازار سرمایه ایران از 5میلیون نفر دارای کد سهامداری به قلمرویی جمعیتی 40 الی 50میلیون نفری ورود میکند؛ یعنی اینکه هر سخنی و هر واکنشی و هر رویکردی میتواند تبعات خاص خود را در بازار سرمایه داشته باشد وباعث فراز و فرود در این بازار کلیدی شود.مثل غلطیدن یک تکه سنگ بر روی برکهای آرام و باثبات که بدون تردید باعث نوسان میشود و موجهای متعددی پدید میآورد. ما هم باید مثل کشورهای دیگر و کشورهایی که عمق بازار بورس بالایی پیدا کردهاند رفتار کنیم و از رفتارهای هیجانی و غیرکارشناسی شده پرهیز کنیم. البته باید توجه داشت که فرآیند رشد بورس در کشورهای توسعهیافته بهصورت تدریجی و آرامآرام تحقق پیدا کرده و هیچکدام از این کشورها، مانند ایران در عرض 4الی 5ماه به یک چنین رشدی در بورسشان نرسیدهاند. به همین خاطر هم هست که برخی مشکلات در هسته اصلی معاملات در بازار بورس کشورمان مشاهده میشود، چون پیکره بورس ایران ناگهان با یک چنین فشار وشرایطی روبهرو شده است. اما نوسانات بورسی به ما چه میگویند؟ این شرایط در حال گوشزد کردن این واقعیت عریان به ماست که با توجه به اینکه دامنه وسیعی از شهروندان ایرانی در این بازار مشارکت دارند، هر حرکتی که به نوعی باعث نوسان و التهاب در این بازار شود، با واکنش مردم به عنوان صاحبان حقیقی بازار بورس مواجه خواهد شد. بنابراین مسوولان و مدیران اقتصادی و غیر اقتصادی در اظهارنظرها باید توجه لازم را داشته باشند. حالا اگر موافقید ماجرای ناهماهنگیهایی که در خصوص عرضه دارادوم رخ داده را با هم مرور کنیم. دولت اعلام میکند که قرار است این صندوقها عرضه شود، وقتی گفته میشود عرضهای در راه است؛ معنی آن است که تمام جوانب امر بررسی شده است و مجموعه دولت از آن با خبر است؛ اتفاقا بسیاری از این شرکتهایی که اعلام میشود، قرار است عرضه شود در زمره شرکتهای سودآور و با کیفیت و قوی قرار دارند. بازخورد این اظهارات در بازار سرمایه چیست؟ این معنا را میدهد که دولت در حال واگذاری داراییهای با کیفیت خود است و چشمانداز بورس میتواند حتی روشنتر هم بشود. به عبارت روشنتر، این اطلاعرسانی این امید را به همه میدهد که سیر صعودی بازار ادامه دارد چون هیچکس دارایی خوب خود را به قیمت پایینتر از ارزش واقعی آن نمیفروشد. اما زمانی که این اظهارات ادامه پیدا میکند و به قول معروف کش داده میشود، آرامآرام پای اخبار ضد و نقیض به میان ماجرا باز میشود. از یک طرف زیرمجموعههای وزارت نفت نوع خاصی از اخبار را منتشر میکنند و در طرف مقابل زیرمجموعههای وزارت اقتصاد به شکل دیگری اظهارنظر میکنند و بعد روز دیگر آقای وزیر میآید و میگوید که افرادی هستند که به این حرفها بال و پر میدهند و... این فضای آشوبناک در شرایطی پیش روی میلیونهای ایرانی تصویرسازی میشود که 83میلیون ایرانی منتظر عرضه این سهام هستند تا در آن مشارکت کنند. بدون تردید این فضای متناقض به بازار سرمایه آسیب میزند و جلوی پویایی بازار را میگیرد. مسوولان باید بدانند که بازار سرمایه عمیق شده؛ فعالان بازار سرمایه که دامنه وسیعی از جمعیت ایرانی را شامل میشوند، حرفها را میشنوند و رصد میکنند و در خصوص آن دست به قضاوت میزنند و واکنش نشان میدهد. چه خوب است که قبل از هر اقدامی بصورت کارشناسی بحثهای آن پیش برود؛ گروههای مختلف درباره ان صحبت کنند. به یک پروتکل اجرایی برسند. در این پروتکل نقشه راه مشخص شود، زمانبندی تعیین شود، بر اساس زمانبندی صحبتها مشخص شود. این صحبتها هم توسط یک جایگاه که وظیفه روابط عمومی را به عهده دارند، اطلاعرسانی عمومی شود. با مورد توجه قرار دادن این ضرورتهای اجرایی خواهیم دید که بازار واکنشهای روشنی نشان میدهد و دیگر شاهد ریزشهای بیهوده در بازار نخواهیم بود. ریزش شاخصها طی دو روز گذشته به دلیل بروز ناهماهنگیهایی بود که میان ساختارهای اجرایی در خصوص عرضه شرکتهای وعده داده شده، انجام گرفت. ضمن اینکه بسیاری از افرادی که وارد بازار بورس شدهاند هنوز محافظهکاریهایی دارند و با بروز هر نشانه نگرانکنندهای بازار را ترک میکنند. موضوع دیگری هم روی ریزش شاخصها اثر گذاشت؛ سخنان رییس کل بانک مرکزی بود که اعلام کردند قیمت ارز را پایین خواهند آورد. که این هم یک جمله کلی است؛ چه خوب بود که سیاستگذاریها مشخص شود؛ شاهد بودیم که با ریزش بورس شاهد افزایش قیمت ارز بودیم که خودش نشاندهنده تاثیر متقابل بازارهاست. برای روزهای پایانی هفته که چهارشنبه و پنجشنبه را شامل میشود؛ چنانچه این رویکردهای متناقض پایان بپذیرد و اظهارنظرها خبر از هماهنگی میان بخشهای مختلف بدهد میتوانیم امیدوار باشیم که بورس دوباره در دالان رشد قرار بگیرد.