تحصیل رایگان از وعده تا واقعیت
مریم شاهسمندی
هر سال از چند هفته مانده به آغاز سال تحصیلی بحث و جدلها بر سر اینکه مدارس دولتی حق دریافت وجه از والدین را ندارند، داغ میشود. مسوولان آموزش و پرورش همیشه به این موضوع تاکید دارند و از سوی دیگر این اولیای دانشآموزان هستند که وقتی برای ثبت نام فرزندانشان به مدرسه مراجعه میکنند، میفهمند که این قانون هیچ ضمانت اجرایی ندارد. در واقع حق تحصیل رایگان برای تمام دانشآموزان سالهاست که دیگر به تاریخ پیوسته و از زمانی که مدارس غیرانتفاعی رشدی قارچ گونه داشتند و سالانه میلیونها تومان برای تحصیل هر دانشآموز از والدین او دریافت میکردند، مدارس دولتی هم به این فکر افتادند تا کسری بودجه خود را از جیب اولیای دانشآموزان تامین کنند. اتفاقی که انگار کسی عزم جدی برای برخورد با آن ندارد، صرف اینکه یک مقام مسوول در آموزش و پرورش اعلام کند مدارس دولتی حق دریافت وجه ندارند و این مدارس برای ثبت نام دانشآموزان از اولیا درخواست وجه کنند، دردی را از سیستم بیمار آموزش و پرورش ما درمان نمیکند.
همین بیتدبیریهاست که باعث میشود، هر سال تعدادی از دانشآموزان از تحصیل باز بمانند و حالا کرونا هم خود معضل دیگری شده که آموزش و پرورش توان حل آن را ندارد. در این پاندمی کرونا که معلوم نیست تا کی قرار است ادامه پیدا کند، مدارس بازگشایی شدهاند، به دلایل بیشمار که شاید یکی از آنها نبود امکانات برای دانشآموزانی باشد که نه خیلی دور شاید در همین حوالی پایتخت هم از آنها محرومند. بسیاری از این دانشآموزان وسایل کمک آموزشی برای دریافت آموزشهای مجازی را ندارند، اینکه بگوییم نمیتوانیم به کودکان روستا نشین و حاشیه نشین گوشی و تبلت بدهیم و آنها را در دنیای بیرحم اینترنت رها کنیم، فقط و فقط یک عذر بدتر از گناه است، چرا که همین سیم کارت شاد که همراه اول برای دانشآموزان درست کرده خود نقضکننده دلیلی است که هیچ پایه و اساس علمی و قانونی ندارد. میشد بچهها را به اینترنت سالم وصل کرد، میشد آنها را از خطر ابتلا به کرونا دور نگه داشت و میشد تمام دانشآموزان این سرزمین از حق آموزش رایگان برخوردار باشند، اگر قوانین ما ضمانت اجرایی داشتند چرا هر سال با گفتن این جمله که مدارس دولتی حق دریافت وجه ندارند، داغ دل مردم را تازه میکنید، چرا وقتی پدر و مادری به آموزش و پرورش اعتراض میکنند که مدارس دولتی از آنها طلب وجه کردهاند، همان مسوولان میگویند، باید در یک حد مشخصی کمک کنید. این حد مشخص چقدر است؟ اصلا چرا باید مبلغی پرداخت شود وقتی هر سال اعلام میکنید که مدارس دولتی مجاز به دریافت هیچ مبلغی نیستند. مردم چطور باید با این قوانین یک بام و دو هوا کنار بیایند، اگر خانوادهای توان تامین همان مبلغ اندک را هم نداشته باشند، باید چه کار کنند؟ آیا فرزندشان از تحصیل محروم میشود یا هر روز در مدرسه و مقابل دوستانش مورد تحقیر قرار میگیرد؟ در این آشفته بازار پاندمی کرونا مساله دیگری هم مطرح است. تکلیف کودکانی که خانوادههایشان حتی توان تامین ماسک برای آنها را ندارند چه میشود؟ چطور میخواهند در مدرسه حضور یابند؟ چطور میشود به کودکان 7 ساله که پر از انرژی و شیطنت هستند یاد داد که فاصله اجتماعی را رعایت کنند؟ آن هم درمدارسی که هر کلاس آن بیش از 25 دانشآموز دارد. آیا فقط تبسنجی میتواند رعایت پروتکلهای بهداشتی باشد. کودکان این سرزمین نه تنها از حق تحصیل رایگان محرومند که با این شرایط از حق سلامتی هم محروم میشوند، چون آموزش و پرورش بعد از 9 ماه بلاتکلیفی نتوانسته شرایط را به گونهای فراهم کند که بچهها در محیطی امن درس بخوانند. شاید خیلی از خانوادهها حتی از حق تحصیل فرزندانشان در این یک سال بگذرند، آنها را به مدرسه نفرستند، اما خیلیهای دیگر هستند که به واسطه اینکه مجبورند سر کارشان حاضر شوند در این شرایط سخت اقتصادی هزینههای زندگی را تامین کنند، فرزندانشان را به همین مدرسههای نا ایمن بفرستند. حالا چه مدرسه بخواهد وجهی از والدین دریافت کند یا نه. فرقی ندارد، هیچکس نیست که به مشکلات آنها رسیدگی کند.