علنی شدن روابط منامه - تلآویو ...
سید عماد حسینی
اقتصاد همهچیز است به اندازهای که دونالد ترامپ به دنبال تاثیر شیرجه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به آغوش اسراییل در صندوقهای رای انتخابات 13 آبان امسال است، اسراییلیها برای به حرکت در آمدن چرخهای اقتصاد دفرمه شده خود از این طریق دست و پا میزنند. بیتردید کمتر کسی میتواندمنکر وجود ارتباط بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با رژیم صهیونیستی حداقل طی یک دهه گذشته باشد. از قطر و امارات و بحرین گرفته تا عمان و سعودی و حتی کویت هر یک در سطحی در این امر وارد شدهاند و حتی کویتیها که هم این سازش را بهطور کامل رد نکرده اما با افتخار اعلام میکنند آخرین کشوری خواهند بود که این کار را انجام خواهند داد. سوای اخبار و اطلاعات معمول منتشر شده در رابطه با این سازش مسائلی چند در این رابطه قابل تامل هستند. اول اینکه روابط بین بحرین و رژیم اسراییل همانند کشوری همچون عمان ابتدا به شکل غیر رسمی گسترش پیدا کرد به نحوی که مدتهاست مراسمهای دینی یهودی در مناطق مختلف منامه از جمله برخی از کاخهای خانواده خلیفه برگزار میشود. دومین مساله تفاوت بسیار چشم گیر سازش امارات متحده و سازش بحرین در هدفگذاریهاست. بیتردید کوچکترین کشور شورای همکاری خلیج فارس که شاید بدون احتساب عمان فقیرترین عضو این شورای همکاری است و برخلاف امارات هم منابع نفتی زیادی در اختیار نداشته و به تبع آن ذخایر ارزی چندانی هم در این گیرودار ندارد . به اعتقاد کارشناسان اگر تلآویو به دنبال سرمایههای اماراتیها برای نجات اقتصاد بهشدت از گرداب مشکلاتش است، طرحهای دیگری برای بحرینیها در سر میپروراند. کالکاسیت روزنامه اقتصادی چاپ تلآویو در یادداشتی که چند ساعت بعد از اعلام علنی شدن این توافق در پایگاه اطلاع رسانیاش منتشر شد، بحرین را دروازه ورود به بازار عربستان، بزرگترین بازار شورای همکاری خلیج فارس توصیف کرد. به اعتقاد این روزنامه عبری زبان یکی از مهمترین مزیتهای برقراری روابط علنی با بحرین آن است که تلآویو یک گام به عادیسازی روابط با پادشاهی عربستان سعودی بزرگترین اقتصاد جهان عرب نزدیکتر شد.
اسراییلیها با این علم که بحرین نه از لحاظ رسانهای و مردمی و نه از لحاظ مادی و اقتصادی نمیتواند به آنها کمک خاصی بکند، برنامههای ویژهای را برای آن تدارک دیدهاند. روزنامه کالکاسیت در تحلیل خود از بانکداری باثبات در بحرین نیز به عنوان دیگر مزیت این کشور نام برده و معتقد است برخلاف امارات که قرار است سرمایههای خود را به اقتصاد اسراییل کند، سرمایههای اسراییلی میتوانند در بخشهای مختلفی از جمله ساختمانسازی در بحریان به سود دهی بالایی برسند. در عین حال بحرین میتواند به اسب تروای نه چندان مخفی کالاهای اسراییل جهت ورود به کشورهای عربی به ویژه بازار بزرگ عربستان باشد. تجربه نشان داده است عربستانی که برای امارات حریم هوایی خود را جهت عبور هواپیماهای اسراییلی گشود، بهطور حتم در مقابل ورود کالاهای اسراییلی که منافعی برای تاجران بحرینی هم در پی دارد از خود نرمش نشان خواهد داد. علنی شدن روابط نه چندان پنهان اسراییل با دو کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس به یک فرایند دو سر برد برای تل آویو تبدیل شده است که از یک سو سرمایههای یک کشور عربی را برای به حرکت در آوردن چرخهای تقریبا متوقف شده اقتصاد در سایه مشکلات سیاسی و شیوع ویروس کرونا را جذب و از سوی دیگر کالاهای تولید شده خود را از طریق کشور دیگر به خورد بازار بزرگ عربی میدهد و در این بین سرمایهگذاریهای اسراییلی به نام و نشان بحرینی را هم در منطقه بشتر و بیشتر خواهیم شنید. حال اگر شیوع ویروس سازش باد به بادبان ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ در آن سوی آتلانتیک میدمد، آیا در این سوی مدیترانه نیز خواهد توانست نتانیاهو را از گرداب اعتراضات مردمی و مشکلات اقتصادیاش نجات دهد؟ یا باید منتظر موجهای بیشتری از شیوع این ویروس در میان اعراب باشیم.