چرایی حمایت هوشمند در بازار سرمایه
فشار فروش در بورس تهران دولت و مجلس را مجبور به حمایت از بازار سرمایه کرد و دولت براین اساس «دارادوم» را عرضه کرد و پس آن مجلس با برگزاری جلسات مختلف سعی در حمایت از این بازار داشت.در این حال با اصلاح قیمت در صنایع و شرکتها، سهامداران مبتدی با دلهره روند معاملات را دنبال میکنند و اغلب صفهای طولانی فروش را تشکیل میدهند. حرفهایها نیز از سنگینی کفه عرضه به نفع خود بهرهبرداری کرده و در جهت متنوع کردن پرتفوی خود استفاده میکنند. اعضای شورای عالی بورس نیز از حمایتهای هوشمند دولت از بازار سرمایه خبر دادند حمایتی که به اعتقاد برخی از صاحبنظران نهتنها وجه تازهای نخواهد داشت، بلکه این نوع رفتار رنگ و بوی دستکاری نیز میتواند به خود بگیرد.در شرایط فعلی ورود نهاد ناظر به فراز و فرود بازار نهتنها حمایت نیست، بلکه مانع از تداوم روند منطقی میشود. برگزاری جلسه شورای عالی بورس به منظور رسیدن به راهکاری برای بازگشت بازار به روند مثبت به عقیده برخی از کارشناسان بیشتر جنبه رسانهای دارد چراکه در گذشته نیز در پی ریزشهای اینچنینی برگزاری چنین جلساتی مرسوم نبوده است.
حمایت هوشمند چیست؟
از دیدگاههای مختلف بازار سرمایه نیاز به حمایت ندارد و بازار باید روند متعادل و خودکار خود را طی کند. اینکه دولت اعلام میکند با حمایت هوشمند بازار به تعادل میرسد نظریهای اشتباه است که موجبات هدر رفتن منابع را فراهم میکند. این حمایت در صورتی خوب و مناسب محسوب میشود که شفافیت اطلاعات را در پی داشته باشد و باعث بهبود وضع زیرساختهایی همچون هسته معاملاتی شود.
درحال حاضر و طی هفتههای اخیر بازار نیاز به حمایت هوشمند نداشت و حمایت روند بازار را مثبت و متعادل نکرد بلکه حقوقی و خود سهامداران بودند که بازار را مثبت کردند و اینگونه حمایتها بازار را به سمت و سوی منفی شدن میبرد و دستکاری دولت و دستگاهها در بورس موجبات بیاعتمادی سهامداران و قرمز شدن سهمهای اساسی را فراهم میسازد.
دولت و سازمان بورسیها برای جلب حمایت مردم و سهامداران کارهایی مختلفی انجام میدهند مانند حمایت هوشمند و برگزاری جلسات مختلف و امثال اینها. به نظر میرسد بازار پس از این حمایتها و اطلاع سهامداران از اوضاع بازار، سعی در مثبت نگاه داشتن بازار داشتند و حقوقیها پس از جلسات متعدد سعی کردند سهام را مثبت و متعادل نگاه دارند و صفهای طولانی فروش تشکیل ندهند.بازار فرسایشی خواهد شد و فرسایشی به این معنی و مفهوم که متولیان برخی منابع را با فشار و رابطههای تلفنی به سمت سهمهایی روانه میکنند که به هیچعنوان نباید خریداری شوند. سهمی که در بازار از صفی سنگین برخوردار است و اغلب سرمایهگذاران به نوعی سهامدار آن شرکت هستند در صورتی که جمعآوری آن در دستور کار قرار بگیرد، به رقمی حدود یکهزار میلیارد تومان نقدینگی نیاز دارد. در شرایط فعلی اقتصاد کشور اینگونه تصمیمات مناسب ارزیابی نمیشود. بازار سرمایه، بازاری است که باید در آن تخصیص منابع صورت پذیرد. در واقع فرآیند بازار و قیمتها، شرکتی که عملکرد مناسبی دارد را شناسایی کند. متاسفانه از این قبیل تصمیمات چنین فرآیندی که بهطور کلی بازار به دلیل آن تشکیل شده است را مختل میکند. هدف از تشکیل بازار سهام تخصیص منابع مالی کمیاب به نیازهای مالی بدون محدودیت است. با این حال دید بنده اقتصادی و دید سیاستگذار سیاسی و امنیتی است.