وعده و وعید، راهکار فرزندآوری نیست
مریم شاهسمندی
جمعیت ایران رو به پیر شدن است، همانطور که آمار ازدواج در ایران رو به کاهش است، آمار زاد و ولد نیز سیر نزولی دارد، این در حالی است که اکثر مسوولان سعی دارند تا از طریق راههای مختلف زوجهای جوان را تشویق به فرزند آوری کنند، از طرح اهدای یک میلیون تومان به هر فرزند تازه متولد شده که در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد بنا نهاده شد و تنها چند ماه دوام داشت و بعد هم بی خبر و بدون هیچ اطلاعی حذف شد، تا طرح بخشش خدمت سربازی بعد از تولد سومین فرزند و حالا هم نمایندگان مجلس طرح تازهای در انداختهاند و به موجب آن میخواهند به فرزندان سوم و چهارم هر خانواده که تازه متولد شدهاند، بخشی از سهام بورس شرکتها را اختصاص دهند، طرحی که با توجه به طرحهای قبلی و نوع اجرایی شدن آنها از همین الان شکست خورده به نظر میرسد. چرا که خیلی از زوجهای جوان هستند که حتی از آوردن فرزند اول هم خودداری میکنند چه برسد به فرزند سوم و چهارم. اما چرا این اتفاق رخ داده است.
آیا میتوانیم با وجود شرایط اقتصادی نابسامان از خانوادهها توقع فرزند آوری داشته باشیم؟ مطمئنا پیر شدن سن هر جامعهای در دراز مدت به ضرر تمام افراد جامعه خواهد بود و مانع از رشد و پویایی آن میشود، اما نباید فراموش کنیم، دولتها هستند که موظفند شرایط یک زندگی نرمال را برای افراد جامعه فراهم کنند، این دولتها هستند که باید رفاه نسبی افراد جامعه اولویت اول آنها باشد، اگر میخواهیم خانوادهها را به فرزندآوری تشویق کنیم، نباید بگذاریم تورم افسارگسیخته شود و هزینههای جاری زندگی روز به روز افزایش پیدا کند. با بخشیدن یک میلیون تومان، یا سهام فلان شرکت نمیتوانیم هیچ خانوادهای را به فرزند آوری تشویق کنیم، در بسیاری از کشورهای اروپایی شرایط ویژهای برای خانوادههایی که دارای فرزند میشوند در نظر میگیرند، از بهداشت و درمان رایگان گرفته تا مرخصیهای با حقوق و هزینههایی که دولت تا چند سال اول زندگی نوزاد آنها را متحمل میشود. هیچ کشوری تا به حال هیچ سهامی را به نام نوزادان نکرده است. نمیتوانیم با وعده و وعید و راهکارهای غیراصولی به فکر حل مشکلی چنین بزرگ باشیم. از سوی دیگر ما با خانوادههایی سر و کار داریم که حتی از پس هزینههای روزمره زندگی خود بر نمیآیند، 2 فرزند دارند و هزینه تحصیل، خورد و خوراک، پوشاک و مسکن کمرشکن شده، چطور میتوانیم با وعده دادن سهام بورس از چنین خانوادهای که امکانات اولیه زندگی را هم به سختی تامین میکند بخواهیم تا به داشتن فرزند سوم و چهارم فکر کند؟ این در حالی است که تحصیل رایگان، خدمات بهداشتی و درمانی رایگان و خیلی وعدههای دیگر که قرار بود اجرایی شود هنوز هم در پیچ و خم چرا و چگونگی مانده است. تجربه همین کرونا ثابت کرد که ما حتی در زمینه ارایه خدمات آموزشی رایگان به تمام دانشآموزان کشور با مشکلات زیادی مواجهایم. حال با چنین شرایطی چطور میتوانیم از خانوادهها بخواهیم که تعداد موالید خود را زیاد کنند؟ با چنین شرایط اقتصادی چطور توقع داریم که زنان در خانه بنشینند و فرزندآوری کنند در حالی که حضورشان در بازار کار چرخ اقتصاد خانواده را میچرخاند. کدام امکانات رایگان را برای خانوادههایی که از نظر اقتصادی شرایط مناسبی ندارند در نظر گرفتهایم؟ تغذیه رایگان در مدارس یکی از مواردی است که باید به آن توجه شود، مخصوصا در مناطقی که خانوادهها از بهره اقتصادی چندانی برخوردار نیستند. اما تا به حال یک بار هم نشده که چنین اتفاقی در یک مدرسه دولتی رخ بدهد، بماند که دادن شیرهای تاریخ مصرف گذ شته به کودکان در مدارس دولتی خود داستان دیگری بود که چند سال پیش بر سر زبانها افتاد. فراموش نکنیم که ما در تمام زمینهها از مهد کودک گرفته تا مدرسه با کمبود
مواجه ایم، کمبود کلاسهای درس، کمبود امکانات تحصیلی، نبود کلاسهای استاندارد در کشور و حتی در پایتخت، از سوی دیگر نبود امکانات بهداشتی و درمانی رایگان، نبود رفاه نسبی اقتصادی و خیلی کمبودها و نبودهای دیگر که مسوولان قبل از اینکه از مردم بخواهند بر تعداد موالید بیفزایند باید در راستای تامین آنها برآیند.