زندگی مجردی از انتخاب تا اجبار

۱۳۹۹/۰۶/۲۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۱۱۵۱
زندگی مجردی از انتخاب تا اجبار

گلی ماندگار| سال‌هاست که دیگر زندگی مجردی بخشی از سبک زندگی دختران و پسران جوان ما شده است، تا قبل از اینکه دانشگاه آزاد راه بیفتد و در دورافتاده‌ترین شهرها هم دانشگاه باشد و احتمال قبولی در آن بیشتر از قبل شود، از این خبرها نبود. پسرها شاید به واسطه سربازی رفتن و کار در شهرهای دیگر اجازه جدا شدن از خانواده را داشتند، اما برای دخترها این امری محال به نظر می‌رسید، حتی همان زمان که دانشگاه آزاد راه افتاد، موقع انتخاب رشته اکثر پدر و مادرها به دخترانشان تاکید می‌کردند فقط رشته‌هایی را انتخاب کنند که در شهر محل سکونت شان باشد. اما در همیشه روی یک پاشنه نمی‌چرخد و وقتی فاصله نسل‌ها کم و کمتر شد و فرزند سالاری جای پدر سالاری را گرفت این پدر و مادر بودند که عقب‌نشینی کردند و تن به خواسته فرزندانشان دادند. قبلا خوابگاه دانشگاه بود و بعد کم کم اجاره کردن یک اتاق کوچک و بعد یک خانه نقلی و بعد از فارغ‌التحصیلی هم که دیگر رغبتی به برگشتن نداشتند. اما این انتخاب چه تاثیرات مثبت و منفی در زندگی جوانان می‌گذارد.

  زندگی در دهکده جهانی

و  تغییر سبک‌ها

ژیلا تبریزی جامعه شناس در این باره به «تعادل» می‌گوید: دیر یا زود این اتفاق می‌افتاد، هر چند که جامعه ایران همیشه سعی داشته از جوامع غربی الگو‌برداری نکند، اما دیگر زمانی است که ما همه با هم در یک دهکده جهانی زندگی می‌کنیم. به این ترتیب نمی‌توانیم منکر تاثیرات خوب و بد آن شویم. در اکثر کشورهای اروپایی و امریکایی فرزندان وقتی به سن 18 سالگی می‌رسند باید از پدر و مادر جدا شده و خودشان زندگی مستقلی را تشکیل دهند، اما در ایران این طور نبود، دخترها باید تا زمانی که می‌خواستند ازدواج کنند در خانه پدر بمانند و پسرها هم تنها هنگام سربازی یا کار کردن در یک شهر دیگر از خانواده جدا می‌شدند، البته که سختگیری خاصی در مورد پسرها انجام نمی‌شد اما در مورد دخترها ماجرا جور دیگری بود و حتی رفتن دختری به یک شهر دیگر برای ادامه تحصیل هم صورت خوشی نداشت.

اما کم کم شرایط عوض شد، آنچه به مرور زمان اتفاق می‌افتد و ما توان مقابله با آن را نداریم، تبادل اطلاعات، تاثیرپذیری و البته الگوبرداری است که عموما توسط جوانان انجام می‌شود و ما هم نمی‌توانیم مانع آن شویم، چرا که نمی‌توانیم به دور کشورمان حصار بکشیم.

    تورم اقتصادی

افزایش  زندگی مجردی

او در بخش دیگری از سخنانش می‌گوید: هند هم مانند ایران جامعه‌ای به‌شدت خانواده مدار داشت، احترام به خانواده و البته بزرگ‌تر‌ها چه بسا در هند بیشتر از ایران مورد توجه بود. آنجا دختران حتی اگر از خانواده تحصیل کرده و مرفه هم بودند، باید با کسی ازدواج می‌کردند که پدر و مادر برایشان در نظر گرفته است. تنها زندگی کردن دختر در فرهنگ هند هم مثل ایران اصلا خوب نبود، اما آنها هم وقتی وارد دهکده جهانی شدند به ناچار برخی از عادات و سنت‌های خود را تغییر دادند. 

این که تنها زندگی کردن یک دختر یا پسر خوب است یا بد، اصلا مساله‌ای نیست که بخواهیم در مورد آن نظر دهیم. اما ماجرا این است که دختران مستقل شده‌اند، این استقلال آنها را برای ازدواج سختگیرتر کرده از سوی دیگر، پسرها هم وقتی خرج و مخارج زندگی مجردی را می‌بینند به این فکر می‌کنند که چطور می‌توانند، هزینه‌های یک زندگی مشترک را تامین کنند. خانواده‌ها هم دیگر سخت نمی‌گیرند چون واقعا از پس هزینه‌های زندگی بر نمی‌آیند، خیلی از آنها از اینکه فرزندانشان مستقل شدند هم ابراز خوشحالی می‌کنند. به این ترتیب علاوه بر اینکه سبک زندگی تغییر کرده و باعث تغییر نگرش خانواده‌ها شده، شرایط اقتصادی و تورم موجود در جامعه هم خود دلیلی بر افزایش زندگی مجردی است.

    زندگی مجردی، انتخاب یا اجبار

اما این روزها شاید خیلی از دختران و پسران جوان هستند که به اجبار تن به زندگی مجردی می‌دهند، دخترها فرد ایده آل یا حتی مناسبی برای ازدواج پیدا نمی‌کنند و پسرها هم توان تامین هزینه‌های یک زندگی مشترک را در خود نمی‌بینند. وقتی به وضعیت اقتصادی حال حاضر جامعه نگاه می‌کنیم و تورم افسار گسیخته را می‌بینیم، مطمئن می‌شویم که دیگر حتی وام‌های ازدواج و کمک‌های خانواده‌ها هم نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای یک زوج جوان برای تشکیل زندگی مشترک باشد. به این ترتیب آنها تنهایی را انتخاب می‌کنند، نه با اختیار که از سر اجبار، شاید زمانی این انتخاب کاملا اختیاری بود، اما قرار نبود همیشگی و دایمی باشد به همین دلیل حالا دیگر خیلی از آنها مجبورند که تنها باشند. نمی‌شود امید به افزایش جمعیت داشته باشیم و نتوانیم شرایط اقتصادی را آنگونه فراهم کنیم که امکان ازدواج برای دختران و پسران به وجود بیاید. نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که جمعیت کشور را همچنان جوان نگه داریم و مانع از رفتن به سوی پیری جامعه باشیم، اما حداقل‌های لازم برای یک زندگی را فراهم نکنیم. به هر حال ازدواج کردن، بچه دارشدن و ... هزینه‌هایی دارد که در حال حاضر کمتر کسی توان پرداخت آنها را خواهد داشت.