توجه به صنعت خرده فروشی راه نجات اقتصاد
علی فولادوند|
افزایش قیمت امروز شرایط را سختتر میکند شما در نظر داشته باشید بازارنه در ایران که در همه جای دنیا میتواند خودش را با شرایط تطبیق دهد مشروط بر اینکه در آن بازار ثبات وجود داشته باشد.
ما اگر میخواهیم اجازه ندهیم کرونا آثار مخربتری داشته باشد اول باید قیمت ارزرا کنترل کنیم. ما یک دوره پاندمی را گذراندیم دورهای که اکثر مشاغل در آن تعطیل بودند اما کسبه، صاحبان برندها و حتی مراکز خرید با حمایت از یکدیگر و راه انداختن کمپین بخشش اجارهها از یکدیگر
حمایت کردند.
ولی در حوزه ارز کسی نمیتواند از کسی حمایت کند. این باعث شده امروز کسانی که جنس هم دارند اصلا تمایلی به فروش نداشته باشند. چون نمیدانند که آیا چند ماه بعد توان خرید همین جنس را خواهند داشت یا نه، در واقع نگه داشتن جنس در شرایط کنونی برایشان سود بیشتری دارد تا اینکه بخواهند با فروش آن نگران آیندهای باشند که هیچ تصوری از آن ندارند. به این ترتیب طبیعتا مراکز خرید دیگر هیچ کدام آن رونق سابق را ندارند.
حتی مراکز خرید مدرن هم که رونق خیلی خوبی داشتند الان چندین ماه است از رونق افتادهاند. در واقع بسیاری از مغازههای این مراکز در ماه اسفند و فروردین که اجناس خود را فروختند و دیگر نتوانستند یا نخواستند که اجناس تازه بیاورند و مغازههایشان خالی مانده است. البته که نخوانستن آنها هم از سر دلخوشی نبوده، شرایط اقتصادی کشور به گونهای است که نمیتوان هیچ ثباتی را برای آن متصور شد، به همین دلیل بسیاری از کاسبان ترجیح میدهند، اندک سرمایهای را که دارند در این بازار متلاطم به خطر
نیندازند.
از طرفی انتظار میرفت که دولت در بخش نهادههای انرژی مثل آب، برق، گاز و مالیات فرصت بیشتری به صاحبان صنوف بدهد که البته جز مالیات این امر هم محقق نشد. مضاف بر اینکه بسیاری از این مراکز خرید و صاحبان صنوف مجبور به تامین هزینههای غیر منتظره هم شدند. بسیاری از این مراکز برای اینکه بتوانند مردم را در مراکز خود داشته باشند، متحمل هزینههای میلیاردی برای رعایت پروتکلهای بهداشتی شدند، هزینههایی که قرار نیست از جایی
جبران شود.
همین وضعیت را در صنف رستوران و غذا هم میبینید. زمانی یکی از تفریحات مردم در آخر هفتهها رفتن به رستورانها و کافهها بود، اما در حال حاضر مردم تمایل بسیار کمتری برای استفاده از این اماکن دارند. همین امر باعث شده تا بسیاری از رستورانها و کافهها تعطیل شوند، حتی آنهایی که سالهای سال فعالیت میکردند و در بین مردم معروف بودند، این در حالی است که اگر شرایط به همین منوال پیش برود تعداد بیشتری از این رستورانها تعطیل میشوند. تعطیلی رستورانها با توجه به اینکه کالای مصرفی ارایه میدهند و همیشه هم مشتری خود را داشتهاند، نشانه خوبی برای اقتصاد نیست. ما نمیتوانیم در این شرایط همهچیز را به گردن کرونا بیندازیم.
وقتی حتی سوپر مارکتها هم اعلام میکنند که فروششان بسیار کم شده این نشاندهنده وضعیت وخیم اقتصادی مردم است. مردمی که از یک طرف باید با کرونا بجنگند و از طرف دیگر باید به فکر بالا رفتن روزانه قیمت اقلام مصرفی خود باشند. از گوشت و مرغ گرفته تا تخم مرغ و کره و پنیر. این در حالی است که خیلی از همین مردم به دلیل از دست دادن شغل خود خانهنشین شدهاند و هیچ درآمدی برای تامین هزینههای زندگی ندارند. به هر حال دولت اگر میخواهد تاثیر مثبتی در بازار داشته باشد، باید به این نکته توجه کند که امروزه صنعت خرده فروشی بهرغم همه تحریمهایی که در یک دهه گذشته با آن روبرو بودهایم و نوساناتی که در قیمت ارز وجود داشته یکی از شاخصهای اقتصادی مهم بوده است. این صنعت فرصتهای شغلی بسیاری زیادی را ایجاد کرده، حتی در این دوران ده ماهه که کرونا باعث شده تا بسیاری از کسب و کارها تعطیل شده و خیل عظیمی از نیروی کار اخراج شوند، این صنعت حتی اشتغال زایی هم کرده است. دولت اگر کمی از توان خود را برای حمایت از صنعت خرده فروشی میگذاشت میتوانست در زمینه اقتصادی به موفقیتهای قابل توجهی
دست پیدا کند. این صنعت امروزه در همه جای دنیا مورد توجه و استقبال قرار گرفته است. اگر ما یک بار برای همیشه نگاهی تخصصی و حرفهای به این صنعت داشته باشیم و نه نگاهی صنفی و هیات امنایی میتوانیم از پتانسیل موجود در این صنعت به نفع اقتصاد کشور استفاده کنیم. این تجارت یک تجارت مدرن است، نیاز به تخصص و دانش مدرن دارد، تصمیمگیران این صنعت باید از ظرفیت مشاوران علمی آن بیشتر استفاده کنند. در واقع اگر متخصصان این حرفه به میدان فرا خوانده شوند، تاثیری که بر گردن اقتصادی کشور خواهند گذاشت بسیار فراتر از تصور خواهد بود.