زمان بازگشت بورس به رشد؟
بازار سرمایه طی یک ماه گذشته روند نزولی به خود گرفته بود و آخرین روز تابستانبورس یکپارچه قرمزپوش شد. نوسان و اصلاح را میتوان ذات بازار دانست اما؛ به واسطه اتفاقات سیاسی و اقتصادی این نوسان در بازار بیشتر شد و برخی از سهامداران با خرید و فروشهای جهانی زیان عظیمی را تجربه کردند. با دخالتهای دولت و برخی از سخنان خاص رییسجمهور بازار برخی از روزهای قرمزرا تجربه کرد و در نهایت سهامداران نسبت به این بازار بی اعتماد شدند در این میان مجلس شورای اسلامی نیز وارد شد و جلسات مختلفی با حضور وزیر امور اقتصاد و داریی و همچنین ریاست بانک مرکزی برگزار کرد بعد از این جلسات بازار کمی مثبت شد و برخی گمان کردند که مجلس عامل این مثبت شدن بازار است اما؛ حقیقت این بود سهام خرد و عمده بازار دست در دست هم دادند تا بازار متعادل شود. پس از گذشت چند روز دیگر خبری از حمایتهای دو طرفه در بازار نبود و سهامداران هریک به نفع خود اقدام به خرید و فروش سهام کردند این موضوع باعث شد که روز به روز بازار قرمز شود و در نهایت سهمهای بنیادین و اصلی بازار نیز با کاهش قیمت مواجه شوند اما؛ این کاهش به نفع بازار شد. اغلب سهمهای اصلی و بنیادی بازار این روزها کاهش قیمت را تجربه کرد و پس از مدتها صعود هیجانی به ارزندگی خود رسیدند در این میان تنها چند سهام در بازار باقی مانده تا به ارزندگی واقعی خود برسند این کاهش باعث میشود سهمهای موجود در بازار به قیمت واقعی خود خرید و فروش شوند و حباب قیمتی نداشته باشند طی چندماه اخیر برخی از سهام موجود در بازار تنها رشد قیمتی داشتند و ارزندگی و سوددهی مناسبی برای سهامداران نداشتند از این رو این نزول باعث شد که سهمها به قیمت واقعی و سهامداران به سود واقعی خود برسند.
ایران و امریکا چه میکنند؟
چندسالی است که بحثهای سیاسی دامنگیر تمامی بارازهای مالی شده است و طی چندماه اخیر بورس بیش از بقیه بازارها از اتفاقات سیاسی تاثیرپذیرفته است.
پس از هربار سخنان ریاستجمهوری درخصوص امریکا و برجام بازار نزول را تجربه میکرد در میان ترامپ نیز درخصوص موارد مختلف اظهارنظر میکرد که باعث شد بازارسهام قرمزپوش شود. چند روز گذشته مکانسیم ماشه توسط سران امریکا مطرح شد که باعث شد ترس به جان سهامداران کم تجربه بازار بیفتد و در نهایت این سهامداران سعی کردند نقدینگی خود را از بازار خارج کنند.
انتخابات امریکا که قرار است آبان ماه برگزار شود تاثیر مهمی در بازار سرمایه دارد. اگر ترامپ همچنان در کاخ سفید بماند و برنده این انتخابات شود آینده روشنی را نمیتوان برای اقتصاد خصوصا بورس در بلندمدت متصور بود چراکه؛ براساس سخنان ترامپ میزان تحریمها افزایش یافته و در نتیجه اوضاع اقتصادی کشور دچار تحول میشود و قیمت دلار نیز افزایش میباید افزایش قیمت دلار در یک برحه زمانی و برای صنایع دلار محور مناسب خواهد بود اما؛ در بلندمدت بازار بورس را دچار حباب و سقوط و نزولهای فراوانمی کند همچنین افزایش نرخ دلار بر اقتصاد کشور اثر میگذارد و در نهایت با تورم بیش از پیش مواجه میشویم. اگر کاخ سفید دارای صاحبخانه جدید یعنی جوبایدن شود میتوان آینده روشنی برای اقتصاد و بورس متصور بود چراکه بایدن وعدههای خوبی درخصوص ورود به برجام و لغو تحریمها داده است و اگر وی به وعدههای خود عمل کند در نتیجه شاهد کاهش قیمت دلار خواهیم بود این نزول در کوتاهمدت بورس را کمی کاهشی میکند اما؛ در بلندمدت بازار به تعادل خواهد رسید همچنین به مرور زمان از میزان تورم کشور کاسته و در نهایت کمی به تعادل اقتصادی خواهیم رسید. این فرضیه زمانی پابرجاست که بایدن به وعدههای خود عمل کند و تنها وعده هوشمندانه نداده باشد.
سهام عدالت و بورس
سهام عدالت نیز نقش مهمی در سرخ شدن بازار دارد. آزادسازی سهام عدالت باعث شد که اغلب افرادی که در سهام عدالت سرمایهگذاری کردهاند سهام خود را بفروشند و نقدینگی را از بازار خارج کنند این فروش و خروج به ضرر بازار شد و تنها صفهای طولانی فروش باقی ماند. از یک سو دارندگانسهام عدالت باتوجه به وضعیت اقتصادی خود و تورم موجود در جامعه مجبور به فروش سهام هستند از سوی دیگر این فروش سهام بازار را قرمز پوش میکند اما؛ بهطور کلی آزاد سازی سهام عدالت به ضرر بورس نبود چراکه موجب شد عمق بازار افزایش یابد و افزایش عمق در بلندمدت به نفع بازار و سهامداران خواهد بود. پس از صفهای طولانی فروش سهام عدالت، مسوولان تصمیم گرفتند که سهام عدالت را به صورت بلوکی در بازار عرضه کنند تا از تب و تاب فروش کاسته شود. این عرضه بلوکی به نفع سهامداران خواهد بود و باعث میشود میزان سود سهامداران سهام عدالت افزایش یابد. در کلیت سهام عدالت به نفع بازار نبود و تنها اثر این سهام افزایش عمق بازار سرمایه در بلندمدت بود. همچنین طی روزهای گذشته فروش سهام عدالت برای افرادی که روش مستقیم را انتخاب کردهاند به صورت آنلاین انجام نمیشود، یعنی اینطور نیست که دارنده این سهام مانند دیگر سهامداران بورسی بتوانند خود سهامشان را به فروش برسانند، در واقع این درخواستهای فروش به صورت مستقیم از سوی سهامدار دارد فرآیند فروش نمیشود و شرکت کارگزاری به عنوان یک حلقه واسط این کار را انجام میدهد.
هستهای که مختل نشد!
تا چندماه گذشته تقربیا هفتهای یکبار هسته مختل میشد و تنها زیان برای سهامداران باقی میماند اغلب روزهای عرضه اولیه هسته مختل میشد و سهامداران نمیتوانستند خرید و فروش معمول خود را انجام دهند اما؛ از زمانی که میزان سهامداران بازار فزونی یافته و معاملات به بالاترین حد خود درتاریخ رسیده هسته دیگر مختل نمیشود. احتمال میرود که هسته به معاملات سطح پایین بورس عادت نداشت و با دیدن این معاملات مختل میشده . درهرحال میتوان گفت هسته کنونی به نفع بازار تمام شده است. همچنین نمیتوان گفت سهامدار یا سهامدارانی شخصا در بورس دخالت میکنند باید توجه کرد که در حال حاضر ریسکهای سیستماتیکی به بازار تحمیل میشود که بازار هنوز نمیداند چه نوع واکنشی باید نشان دهد برای مثال؛ خبر گشایش اقتصادی و اوراق سلف نفتی بازار به این نوع خبرها یا اخبار سیاسی حساس شده است و پس از اتفاقات مختلف واکنش منفی نشان میدهد چراکه سهامداران با توجه به اتفاقات اخیر نسبت به اخبار و عملکردها بی اعتماد شدهاند و این ترس در سهامداران جاری است که میزان سرمایه خود را از دست بدهند.
مصوبات چند دقیقه ای
باتوجه به افزایش اقبال بورس لازم بود گاهی برخی اوقات در مصوبات تغییری ایجاد شود و تا اینکه مصوب جدیدی به عملکرد بورس اضافه شود. سازمان بورس مصوبات جدید زیادی به بازار افزود که اغلب از آنان به نفع بازار و سهامداران بودند اما؛ در میان میزان مصوبات افزایش یابد و گاهی پس از تصویب مصوبهای تغییرات عمدهای در آن ایجاد شد در نتیجه باعث شد سهامداران سردرگم و نسبت به اتفاقات اخیر بی اعتماد شوند. حتی برخی از سهامداران عنوان کردند که سازمان بورس به راحتی و تنهایی نمیتواند بازار و مصوبات کنترل کند و نیازمند کمک بقیه ارکان به این بازار است.
باز چه زمانی باز میگردد؟
باتوجه به وضعیت موجود در بازار سرمایه پاسخ به این سوال کمی دشوار است و نمیتوان بهطور دقیق گفت بازار چه زمانی صعودی خواهد بود اما؛ بهطور قطع میتوان گفت که بازار طی تا آبان ماه و انتخابات ریاستجمهوری امریکا نوسانات زیادی تجربه خواهد کرد چراکه اخباری زیادی در این خصوص مخابره میشود و در نهایت این موضوع باعث شده سهامداران کمی با احتیاط عمل میکنند. همچنین ترس و بی اعتمادی سهامداران در بازار ادامه دارد و این ترس و بی اعتمادی گهگاه افزوده میشود و کم پیش میآید سهامداران جدید به این روزهای بازار اعتماد داشته باشند. بازار سرمایه و بورس با ریسک عجیبن شدهاند سهامداران جدید الورود با توجه به تجربه سه الی چهارماه ابتدای سال جاری انتظار سوددهی همیشگی دارند اما؛ باید به این نکته نیز توجه داشتند نوسان ذات بازار است و نمیتوان ذات بازار را با دستکاری تغییر داد. در نتیجه سهامداران باید به سرمایهگذاری بلندمدت در بازار سهام فکر کنند و پس از هر نوسان و یا اخبار خاصی صفهای فروش تشکیل ندهند. بورس زمانی میتواند سودده باشد که سهامداران صبر پیشه کنند و به صورت هیجانی صفهای خرید و فروش تشکیل ندهند همچنین نباید با توجه به سیگنالهای نادرست بازار خرید و فروش کنند چراکه این سیگنالها تنها در برخی موارد سودده هستند و در اکثر موارد زیان را مهمان سرمایهگذاران میکنند در نهایت بهتر است دانش لازم برای سرمایهگذاری را کسب و یا از به صورت غیر مستقیم در بازار سرمایه، سرمایهگذاری کنند.
بازار نیاز به اصلاح زمانی دارد
حسین مرادی، کارشناس بازار سرمایه گفت: حقوقیها فقط در سخن از بازار حمایت کردند و در اصل هیچ کاری برای بازار انجام ندادند و تنها یک روز صف خرید تشکیل داده روزهای بعد با سود چند درصدی سهام خود را فروختند در حقوقیها به جای حمایت از حقیقیها نوسان گرفتند و موجب شدند بازار قرمزتر شود. بازار به یک اصلاح زمانی نیاز دارد و افزایش نقدینگی در بازار نیز تغییری در وضعیت ایجاد نمیکند بلکه با گذر زمان مناسب و ورود و خروج مناسب سهامداران بازار میتواند به تعادل برسد و تنها لازمه این روزهای بازار اصلاح زمانی است. همچنین مسوولان باید شرایطی را مهیا کنند که بازار بیش از حد ممکن قرمز نشود و به نوعی سهامهای بنیادی و شاخص ساز را کنترل کنند.
نقدینگی عامل تورم است
حامد فلاح جوشقانی در گفتوگو با «تعادل» بیان داشت: تا تیرماه بازار واکنشهای خوبی نشان داد اما؛ این واکنش بیش از اندازه بود و در برخی از سهمها بدون ارزندگی فقط رشد قیمتی را تجربه کردند با توجه به این واکنش اصلاح برای بازار لازم است تا برخی از سهمها که بدون ارزندگی رشد قیمت داشتهاند به ارزندگی برسد. در هرحال نوسان ذات بازار است و این نوسان بیش از اندازه که پیش آمده؛ ناشی از متغیرهای غیر اقتصادی مانند انتخابات امریکا و اخبار مختلف است تا ماه آبان این نوسانات را میتوان طبیعی دانست و طی این مدت تمامی سهام موجود در بازار به ارزندگی خود میرسند و سهمهایی که سودده و بنیادی هستند مورد اقبال سهامداران قرار میگیرند و در نهایت به سوددهی خوبی میرسند. درحال حاضر گروههای پتروشیمی، سنگ آهن و فلزی وضعیت خوبی دارند و اقبال مناسبی از سوی سهامداران متوجه این گروههاست اما؛ در مقابل گروههایی مانند خودرویی و پالایشی که در این مدت افزایش قیمت زیادی تجربه کرده بودند با این نوسان به ارزندگی رسیدند. وی درخصوص تاثیر انتخابات امریکا در بازار سرمایه گفت: انتخابات امریکا و تحریمها تاثیر مستقیمی در بازار دارد و باتوجه که سال آخر دولت است میزان احتیاطها در بازار سرمایه افزایش یافته و تا آبان ماه با توجه به مسائل پیش روبه بازار نوسانی خواهد بود. این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: بخشی از این بازار تورم است برخی به اشتباه میگفتند که بورس عامل تورم بوده اما؛ در اصل نقدینگی عامل تورم است مثل اینکه بگوییم یک مسیر عامل سیل است عامل سیل باران است عامل تورم هم نقدینگی است و بورس نیزمتاثر از نقدینگی صعودی شد همچنین سهامداران نباید انتظار داشته باشند بازار مانند سه الی چهار ماهه ابتدای سال فوق صعودی باشد.
محمدرضا چراغی، کارشناش بازار سرمایه گفت: رییس بانک مرکزی بارها اعلام کرده که قیمت دلار واقعی نیست و به خاطر تزریق نقدینگی به صورت غیر واقعی رشد داشته است ایشان بارها اعلام کرده که علت اصلی قیمت رشد دلار، نبود اعتبار ارزی نیست بلکه کمبود اسکناس و صفهای خرید اسکناس دلار است. اگر نظر بلندپایهترین مقام پولی کشور را ملاک قرار دهیم در بورس هم طی یک سال اخیر چنین اتفاقی رخ داد و موج شدید نقدینگی به دلیل فشار تقاضا سبب شد قیمت سهمها با رشد فزایندهای رو به رو شود. این در حالی بود که اکثر سهمها شناوری کمتر از ۲۰ درصد داشتند و مقدار سهام شناور موجود جوابگوی حجم تقاضا نبود و هر روز شاهد صفهای پایدار خرید بودیم. وی ادامه داد: در این میان بسیاری از شرکتها بودند که نه بهره وری شان تغییر کرده بود و نه نوآوری داشتند اما قیمت سهامشان با رشد شدیدی مواجه شد بهطوری که هیچ تحلیل بنیادیای رشد قیمت سهام این شرکتها را توجیه نمیکرد. باید تاکید کنم که رشد تورم و افزایش نرخ ارزهای خارجی مقدمهای برای رشد قیمت سهمها مخصوصا سهمهای صادرات محور شد و در ادامه برخی از مسوولان با تبلیغات ناصحیح سبب شدند نقدینگی مردم عادی به سمت بازار سرمایه روانه شود بهطوری که بسیاری از مردم وارد این بازار شدند و سرمایههای خرد و کلان خود را به این بازار آوردند. چراغی تاکید کرد: دقت کنیم که نقدینگی اگر به بخش تولید روانه شود اقتصاد رشد میکند اما نقدینگیای که وارد بازار سرمایه شد عمدتا صرف نوسانگیری و خرید و فروش سهام در بازار ثانویه شد. برخی میگویند مگر مسکن رشد نداشته است چرا به رشد حباب گونه مسکن اشاره نمیکند بالاخره شرکتها هم زمین ساختمان دارند و با رشد قیمت آنها قیمت سهامشان باید هم رشد کند. اما نکته مهم این است که در یک سال اخیر ارزش بازار بورس از نظر عددی بیش از ۷ برابر شد اما آیا قیمت مسکن هم ۷ برابر شد؟ سهمهای غیر ارزندهای در بازار سرمایه بودند که قیمتشان بیش از ۱۰ برابر رشد کرد بدون اینکه شرکت طرح توسعهای داشته باشد و این موضوع غیر طبیعی بود. جدا از این زمین و ساختمان قدرت نقدشوندگی ندارد و نمیتوان رشد قیمت سهمها را پای افزایش قیمت زمین و ساختمان آنها دانست. این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: اما برسیم به سوال شما که چه زمانی بازار به روند صعودی باز میگردد باید بگویم بازار انقدر غیر منطقی رفتار کرده که نمیتوان از نظر بنیادی جواب قاطعی داد اما باید تاکید کنم که بازار وقتی به تعادل واقعی میرسد که دولت از بازار سرمایه به معنی واقعی حمایت کند و آن روز وقتی است که دولت به ساز و کار بازار احترام بگذارد و اجازه دهد بازار غیر دستوری جلو رود تا وقتی که به اسم حمایت بازار را با هیجانی میکنیم نمیتوانیم توقع داشته باشیم بازار به تعادل برسد. چراغی در نهایت گفت: نمونه بارز حمایتهای اشتباه تزریق یک درصد منابع صندوق توسعه کلی به صندوق تثبیت بازار سرمایه است این اقدام بازار را تقویت نمیکند. حمایت یعنی احترام به ساز و کار بازار حمایت یعنی اینکه اجازه دهیم بازار روند طبیعی خود را برود.