در مسیر رشد طبیعی بازار سرمایه

۱۳۹۹/۰۶/۳۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۱۲۵۵
در مسیر رشد طبیعی
 بازار سرمایه

رضا غنی‌پور

بعد از بروز برخی نشانه‌های رشد در بورس یک‌بار دیگر بحث‌های ذیل این محتوای کلی راهکارهایی که از طریق آن می‌توان بازار سرمایه کشور را در مسیر رشد قرار داد، در راس ارزیابی‌های تحلیلی با موضوع بورس قرار گرفته است. بدون تردید نحوه بازیگری دولت در بازار سرمایه یکی از حساس‌ترین موضوعاتی است که می‌تواند دورنمای بازار سرمایه را در افق پیش رو مشخص کند. در واقع سعی دولت در مداخله در بازار و تحرکاتی که تحت عنوان حمایت از بازار سرمایه صورت می‌گیرد؛ در واقع امکان ثبات را از بازار می‌گیرد. بازارهای سرمایه در همه جای دنیا برای پویایی نیازمند این هستند که بازار مسیر طبیعی خود را در فراز و فرودها طی کنند و به قول معروف روی پای خودشان بایستند. اما زمانی که دولت وارد بازی حمایت‌های دستوری از بازار سرمایه می‌شود در واقع این پالس را به بازیگران مختلف بازار می‌فرستد که با بروز هر نوسانی این دولت است که مشکلات را حل خواهد کرد و ضرر و زیان‌ها را جبران خواهد.

 این باعث می‌شود تا بازیگران ریسک موجود در بازار سرمایه را پایین‌تر از چیزی که هست در نظر بگیرند. این اتفاقی است که در نوسانات اخیر طی سه ماه اخیر، رخ دادو باعث شد تا مشکلات به‌صورت مضاعف بروز کند.اما باید بدانیم که مشکل دخالت و حمایت دولت تنها مختص به اقتصاد ایران و بازار سرمایه کشورمان نیست و قبلا نمونه‌های متعددی از این شکل مشکلات در فضای اقتصادی بین‌المللی مشاهده شده است که باید از این تجربیات برای ثبات بیشتر در بورس بهره گرفت. مثلا در سال2008میلادی و در زمان وقوع سونامی نوسانات که از بازارهای مالی و مسکن ایالات متحده آغاز شد و در ادامه به سایر بازارهای بین‌المللی در شرق و غرب عالم نیز سرایت کرد، ناشی از رویکردی بود که طی سال‌های گذشته در زمان بوش ایجاد شده بود. در واقع دخالت فدرال‌رزرو در نرخ بهره و حمایت بیش از اندازه دولت امریکا از بانک‌ها باعث شد تا بانک‌ها تصور کنند که هر مقداری که بخواهند می‌توانند هر میزان وام با هر میزان ریسکی بدهند که نتیجه این رویکرد مداخله گرانه یک فاجعه را برای اقتصاد امریکا و جهان به وجود آورد. بنابراین دلیل مخالفت کارشناسان با رویکردهای مداخله گرانه دولت در بازار سرمایه ناشی از تجربیات محسوسی است که بشر از فعل و انفعالات اقتصادی به دست آورده است. از این نمونه‌ها در فضای اقتصاد بین‌المللی بسیار زیاد است و طبیعی است که باید از آنها برای ثبات بیشتر در بازارهای کشورمان درس بگیریم و سعی کنیم همان اشتباهات را تکرار نکنیم. ممکن است که برخی این پرسش را مطرح کنند که در این شرایط دولت باید چه نوع بازیگری را در بازار سرمایه در پیش بگیرد؟ بهترین تصمیم این است که دولت اساسا دخالتی نکند و اجازه دهد که بازار رشد طبیعی خود را که برآمده از فراز و نشیب‌های شکل می‌گیرد، طی کند. دولت باید بستر لازم را فراهم کند و بوروکراسی آزاردهنده را در مسیر بهبود قرار دهد. مثلا در بخش مجوزها باید تلاش کنند تا رقابت بیشتری ایجاد شود و انحصار فعلی که مشاهده می‌شود، جای خود را به پویایی و رقابت بیشتر بدهد. بررسی تحلیلی بازارهای سرمایه نشان می‌دهد که عمق تثبیت شده بازارهای سرمایه موفق نه به‌دلیل سرمایه‌گذاری‌های بالا یا دخالت دولت یا عوامل دیگر بلکه ایجاد فضای رقابتی و پویا است که بازارهای سرمایه را به سمت رشد فزاینده و ثبات رهنمون می‌شود. با این توضیحات معتقدم که تحولات اخیر هرچند شاید ظاهرا برای برخی طیف‌ها منفی به نظر برسند اما در واقع تجربه گرانبهایی است که باید از آنها در راستای بهبود شاخص‌های کلی بورس بهره‌برداری شود.