پرسپولیس ارادتمند!
مریم شاهسمندی
شنبه شب هوای ایران برای لحظاتی پر از نور و ستاره شد. پر از فریاد شادی و خوشحالی. مردم فقط برای چند دقیقه یادشان رفت که چه روزهای تلخی را میگذرانند. یادشان رفت کرونا با زندگی شان چه کرده، یادشان رفت که کمرشان زیر بار فشارهای اقتصادی خم شده، اصلا یادشان رفت چه سختیهایی را دارند تحمل میکنند. این نشان میدهد که مردم ما تحت هر شرایطی به دنبال شادی میگردند. ما مردم افسردهای نیستیم. ما مردمی نیستیم که زانوی غم بغل بگیریم و به دنیا پشت پا بزنیم. میزان تاب آوری ما را مسوولانمان به خوبی محک زده و میدانند. اگر نمیدانستند که اینقدر عرصه را بر ما تنگ نمیکردند! آنها خوب میدانند، که این مردم از هر روزنهای به نور نگاه میکنند. آنها خوب میدانند که این مردم به دنبال شادیهای کوچک و خوشبختیهای اندک هم میروند. اما تا کی و تا کجا هیچ کس نمیداند. شاید خود ما هم نمیدانیم چه میشود که برد یک تیم فوتبال ناگهان پرتابمان میکند به روزهای خوش، انگار «نه خانی آمده و نه خانی رفت».
انگار اصلا دلاراز 3 هزار و 500 تومان تکان نخورده، انگار نه انگار که قیمت سکه به بالای 14 میلیون تومان رسیده است. همین که تیم فوتبالمان در بازیهای برون مرزی برنده شده برایمان کافی است تا در این سرزمین کرونا زده به خیابان بریزیم و شادی کنیم. اصلا یادمان رفت که داغ دل دختران اصفهانی تازه شد، داغ دل آنها که صورتشان را اسید سوزاند و دلشان را بیتدبیری مسوولان. یادمان رفت که روزانه شاید 200 نفر بر اثر کرونا جان میبازند و چند هزار نفر به شمار مبتلایان اضافه میشوند. برای چند لحظه فراموشی گرفتیم. تمام اتفاقهای بد از آبان پارسال تا امسال را فراموش کردیم. شدیم همان مردمی که شادی را در دستمان میگیریم و در خیابان قسمت میکنیم، بیذرهای بخل. اینها نشانه است. نه برای ما که برای مسوولان ما. ما میتوانیم مردمی پرامید و شاد باشیم. ما میتوانیم جامعهای پویا داشته باشیم. اما باید شرایط این شادی و پویایی را آنها فراهم کنند. آنها که این روزها انگار در سرزمین دیگری زندگی میکنند و حرفها و تحلیلهایشان بیشتر رنگ و بوی خیالبافی دارد تا واقعیت. ما مردم شادی هستیم. اما این اقتصاد لعنتی که به گل نشسته زندگی همه ما را به ماتمکده تبدیل کرده، این تحریمهای لعنتی، شادی ما را از ما گرفته و به جایش اندوه نشانده. کاش مسوولان ما هم مثل همان فوتبالیستهایی که شنبه شب دل مردم را برای لحظاتی هر چند کوتاه توان این کار را داشتند و با رفتاری مدبرانه دل مردم را شاد میکردند، نه برای لحظهای کوتاه که برای مدتی طولانی. مردم سرزمین من شادی حقشان است. آنها که هر انگیزه کوچکی میتواند لبخند را به لبانشان بیاورد نباید اینگونه غرق در مشکلات و گرفتاریها باشند. نمیتوانم بگویم آنها که دیشب به خیابان آمدند و بدون توجه به کرونا شادمانی کردند، کارشان اشتباه بوده، آخر ما به این شادی لحظهای خیلی نیاز داشتیم. کاش همه پروتکلها را رعایت میکردند. اما نباید شیرینی همان چند لحظه کوتاه را هم با حرفهای تلخ کرونایی خراب کرد. اما باید بیش از هر چیز از تیم پرسپولیس و از مردان قرمز پوشی تشکر کنیم که در این وانفسای اندوه و رنج «بار خاطر نه یار شاطر» شدند و خوشحالی را به این مردم هدیه دادند. شنبه شب رنگها مطرح نبودند، سرخ و آبی در خیابانهای این جغرافیای غمگین میرقصیدند و شاد بودند. اشک شوق میریختند و برای شادی اصلی و بردن در فینال دعا میکردند. شنبه شب در خیابانهای این جغرافیا نه خبری از کرونا بود نه از اقتصاد بحرانزده. هر چه بود شادی بود و خوشحالی... پرسپولیس ارادتمند!