شجریان فقط یک نام نبود

۱۳۹۹/۰۷/۱۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۱۸۸۹
شجریان فقط یک نام نبود

گلی ماندگار|

«بزرگ بود و از اهالی امروز

و با تمام افق‌های باز نسبت داشت»

چه فرقی می‌کند، این شعر را سهراب سپهری در سوگ فروغ گفته باشد، یا ما آن را در سوگ خسرو آوازمان دوباره خوانی کنیم. هر کدام از بزرگان شعر و ادب و موسیقی این سرزمین وقتی چهره در خاک می‌کشند، جای خالی شان تا ابد می‌ماند. آنها می‌روند، اما نام، یاد، شعر، نثر و آوازهایشان همیشه با ما می‌ماند. محمد رضا شجریان فقط یک نام نبود. او استادی بود که مردم این سرزمین سال‌های سال چه زمانی که آزادانه می‌خواند و چه زمانی که صدایش ممنوع شده بود، با او زندگی کرده بودند. حالا دیگر خسرو آواز ایران خسته از تمام نامهربانی‌ها و بی مسوولیتی‌ها و بعد از سال‌ها تحمل رنج بیماری به دیدار معبود رفت. او صدای رسای مردمی بود که تمام ماه رمضان را با دعای ربنایش سپری می‌کردند. او صدای رسای مردمی بود که تمام این مدت هر وقت به بیمارستان رفت، برایش مرغ سحر را بازخوانی کردند. او صدای مردمی بود که خسروآواز ایران خطابش می‌کردند و الحق که لقب بجایی بود. شجریان هیچ‌وقت از حافظه مردم ایران پاک نخواهد شد. صدای او همیشه می‌ماند. تمام آن شعرهای ماندگاری که از حافظ و مولانا تا مهدی اخوان ثالث خوانده او را جاودانه خواهند کرد. شجریان یک نام نبود. او اسطوره ملتی بود که همواره دوستش داشتند و حالا غم سنگین نبودنش برشانه‌هایشان سنگینی می‌کند.

 

شجریان از دیروز تا امروز

محمدرضا شجریان، یکم مهر ۱۳۱۹ در مشهد متولد شد. او از کودکی می‌خواند، با همان صدای کودکانه. اما از آنجایی که پدرش بسیار مذهبی و قاری قرآن بود، وقتی استعداد و صدای خوب پسر را دید او را تحت تعلیم خود قرار داد. همین شد که در سال 1331 برای نخستین بار صدای لاوت قرآن او از رادیو خراسان پخش شد. شجریان اما قبل از اینکه به سراغ آموزش آواز برود، در دوره‌های مختلف خوشنویسی شرکت کرد و در سال 1349 درجه ممتاز را در خوشنویسی به دست آورد. محمد رضا شجریان به احترام پدر تا سال 1350 با اسم مستعار «سیاوش بیدگانی» با رادیو همکاری می‌کرد. اما در آن سال پدر وقتی حسن شهرت او را دید، اجازه داد تا با نام اصلی خود به فعالیتش ادامه دهد. در همان سال بود که شجریان با فرامرز پایور آشنا شد و آغاز به یادگیری سنتور و ردیف‌های آوازی کرد. از آن زمان دیگر شجریان با صدایی به وسعت ایران و جهان شروع به خواندن کرد. صدایی که نام او را در تاریخ موسیقی این سرزمین جاودان کرد و از او هنرمندی مردمی ساخت. شاید همان تعالیم پدر بود که باعث شد دعای ربنای او اینقدر در دل مردم جا باز کند. استاد محمد رضا شجریان در 17 مهر ماه 1399 در سن 80 سالگی جاودانه شد. محمدرضا شجریان همچنین در سال ۱۳۵۶ در مسابقه تلاوت قرآن کشوری، رتبه نخست را به دست آورد. او در اسفندماه سال ۱۳۵۷ شرکت دل آواز را بنیان‌گذاری کرد.

 

شجریان و سازهای ابداعی او

محمدرضا شجریان مبدع چند ساز جدید در موسیقی ایرانی است. وی در اردیبهشت ۱۳۹۰ در نمایشگاه در تهران این سازها را رسماً به نمایش عمومی درآورد. برخی این سازها عبارتند از: صراحی، شهر آشوب، ساغر، کرشمه، سبو و....

 

همکاری با پرویز مشکاتیان

در فاصله سال‌های دهه ۱۳۶۰، شجریان همکاری گسترده‌ای را با پرویز مشکاتیان آغاز کرد که حاصل آن آلبوم‌هایی چون بیداد، آستان جانان، سرّ عشق (ماهور)، نوا، دستان، گنبد مینا، دود عود، جان عشاق و قاصدک بود. در این سال‌ها به همراه گروه عارف به سرپرستی مشکاتیان کنسرت‌هایی را در خارج از ایران اجرا کرد. ز میان این آثار، آلبوم بیداد در میان عموم مردم مورد استقبال قرار گرفت.

 

کنسرت‌ها و تورهای خارجی

محمدرضا شجریان در سال ۱۳۷۰ با همکاری داریوش پیرنیاکان، مرتضی اعیان و جمشید عندلیبی، کنسرت‌هایی را در تور اروپا و امریکا برگزار کرد که آلبوم‌های پیام نسیم، دل مجنون و سرو چمان حاصل این اجراها هستند. مدتی بعد آلبوم مربوط به کنسرت پاریس سال ۱۳۷۲ محمدرضا شجریان به همراه محمدرضا لطفی و مجید خلج در قالب آلبوم چشمه نوش به بازار عرضه شد. محمدرضا شجریان در سال ۱۳۷۸ جایزه پیکاسو را از طرف سازمان یونسکو دریافت کرد.

 

انتشار آلبوم‌های تازه

محمدرضا شجریان در سال ۱۳۸۱ دو آلبوم بی تو به‌سر نمی‌شود و فریاد را منتشر کرد که با همکاری حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان اجرا شده بودند. این دو آلبوم نامزد جایزه گرمی شدند. این گروه چهارنفره در زمستان سال ۱۳۸۲ نیز جهت کمک به زلزله‌زدگان بم در تهران کنسرتی برگزار کردند که با نام هم‌نوا با بم شناخته می‌شود. وی درآمد حاصل از فروش دی وی دی این کنسرت را به پروژه باغ هنر بم که خودش آن را تأسیس کرده بود، اختصاص داد.

افسانه موسیقی شرق

جالب است یکی از عنوان‌های شایان توجهی که به استاد شجریان در سطح جهانی داده شد، «افسانه موسیقی شرق» است که روزنامه ملی کانادا «گلوب‌اند‌میل» بعد از برگزاری کنسرت شجریان در شهر ونکور به او داده است.

 

آغاز رنج بیماری و سوختن پرهای سیمرغ

روح خسروی آواز ایران روز پنج شنبه در حالی آرام گرفت که طی سال‌های اخیر با بیماری سرطان مبارزه می‌کرد؛ اگرچه بیماری‌ای که استاد خود در نوروز 95 آن را به شکل علنی اعلام کرد، 15 سال قبل از آن آغاز شده بود که خود نیز در پیام‌ش به این موضوع اشاره داشت. اولین بار در کنسرت سال 80 امریکا بود که سرطان او عیان شد و پزشکان مجبور به انجام چند عمل جراحی روی بدن او شدند. در آن زمان، جز نزدیکان استاد کسی از شروع این بیماری خبر نداشت. بعد از آن اما بهبودی حاصل شد و نتیجه‌‌اش ادامه فعالیت‌های هنری استاد شد که هر کدام‌شان، چون گنجینه‌ای برای همیشه در تارک موسیقی ایران خواهد درخشید. استاد در این سال‌ها کارهای بسیار انجام داد و با آنکه کم‌وبیش با این بیماری دست به‌گریبان بود، آلبوم منتشر کرد و کنسرت داد و گروه بنیان نهاد. نمایشگاه سازهایش را نیز برگزار کرد و هم‌چنان در داخل و خارج از ایران به معرفی و اعتلای موسیقی همت گماشت. اما سال 94 آغاز بیماری سخت استاد بود. تیرماه آن سال بود که استاد در ساکرامنتو کالیفرنیا حضور داشتند و خود را آماده کنسرتی در شهر قونیه (هم‌زمان با تولد مولانا) می‌کردند؛ اما به یک‌باره به سردردی شدید دچار شدند و با حضور در بیمارستان، تشخیص سرطان برای ایشان داده شد. آن کنسرت لغو شد و ایشان درمان خود را در امریکا ادامه دادند. اما برای دوست‌داران شجریان هیچ روزی سخت‌تر از اولین روز نوروز 95 نبود. او با سری تراشیده در یک ویدئوی کوتاه ظاهر شد و از مهمانی سخن گفت که «پانزده سال است در تن او منزل کرده است». در این سال‌ها دو آلبوم از او منتشر شد. یکی آلبوم «طریق عشق» با آهنگ‌سازی «پرویز مشکاتیان» که «همایون» در رونمایی آن خواند و گریست و اواخر سال‌ گذشته هم آلبوم «خراسانیات» اما هر چه هست؛ نه‌فقط تاریخ موسیقی ایران که تاریخ فرهنگ این سرزمین همیشه وام‌دار اوست. خسرو آواز ایران در نهایت روز پنج شنبه 17 مهر ماه 1399 در سن 80 سالگی دیده از جهان فرو بست. پیکر او امروز در جوار آرامگاه حضرت فردوسی به خاک سپرده خواهد شد.