خطای دولت در بورس چیست؟
عباس آخوندی، وضع مالی دولت را وخیم توصیف میکند و به کسری بودجه و بدهی بیشتر از 600 هزار میلیارد تومانی دولت اشاره کرده و میگوید که فرصتهای زیادی از دست رفته و برای اصلاح اقتصاد دیر شده است. عضو سابق کابینه روحانی انتقادهای اساسی به سیاستهای دولت در قبال کنترل وضعیت اقتصادی دارد و میگوید که پیشنهاد دولت برای فروش اوراق سلف نفتی یک خطای بزرگ بود. مسوولان ایران نباید از این خبری که گفته شد 50 درصد سرقتهای اخیر سرقت اولی هستند، به سادگی عبور کنند. این جمله عباس آخوندی در ادامه یک جمله تاکیدی میآید: «در حال حاضر یکی از مسائل جدی حاکمیت، گسترش فقر است.» او به معیشت دشوار مردم ایران اشاره میکند و میگوید در شرایطی که تمام جهان برای عبور از کرونا به مردم خود کمکهای مالی داشتهاند، دولت ایران گرفتار کسری بودجه سنگین است و نتوانسته کمک موثری به مردم داشته باشد. این در شرایطی است که بنگاههای اقتصادی گرفتار مضیقه شدهاند و رقمی نزدیک به دو میلیون تا سه میلیون بیکار به بیکارهای مملکت اضافه شده است. به گفته او، دو سوم کارگرانی که بیکار شدهاند حتی بیمه تامین اجتماعی نبودهاند و حتی بیمه بیکاری ندارند.دوزیر پیشین راه و شهرسازی ادامه میدهد این در شرایطی است که دولت در چرخه باطلی افتاده و به دلیل ناتوانی در کسری بودجه، با خطر تورم بالا و تشدید فقر مواجه است. «درآمدهای ارزی ایران وضعیت ناگواری دارد.» این جمله را وزیر پیشین راه و شهرسازی به تجارتنیوز میگوید و توضیح میدهد که نه فقط فروش نفت سقوط کرده که شیوع کرونا موجب ریزش 40 درصدی صادرات غیرنفتی شده است. ضمن آنکه کووید 19 هزینههای کشور را بالا برده است.او همچنین در توضیح وضعیت کسری بودجه میگوید: « ما کسری بودجهمان قبل از داستان کرونا حدود 220 هزار میلیارد تومان بود و قبل از این هم، دولت حدود 400 هزار میلیارد تومان به نظام بانکی بدهکار بوده است. این بدهی خودش به اندازه کافی بزرگ است و اگر 220 هزار میلیارد تومان دیگر به آن اضافه شد چیزی بالغ بر 600 هزار میلیارد تومان میشود. بنابراین وضعیت مالی دولت بسیار خراب است.» به عقیده عباس آخوندی مدل تورمی که دولت نهم و دهم با آن مواجه بود با مدل تورمی دولت یازدهم و دوازدهم متفاوت است. او درباره این تفاوت توضیح میدهد: تورم دولت احمدینژاد مبتنی بر رشد پایه پولی و برونزا بود و دولت تصمیم گرفت که پایه پولی افزایش پیدا کند اما در حال حاضر رشد پایه پولی درونزا است. استادیار اقتصاد دانشگاه تهران تاکید میکند که در حال حاضر رشد پایه پولی به دلیل افزایش بدهی دولت یا به دلیل اضافه برداشت موسسات مالی و دولت است. به گفته او میزان بدهی دولت به اقتصاد ایران از هزار هزار میلیارد تومان عبور کرده است اما در این وضعیت مجلس هم به جای آنکه باری از روی دوش دولت بردارد به دنبال ایجاد هزینههای جدید است. عضو سابق کابینه روحانی در عین اینکه به دست خالی و تنگنای دولت اشاره میکند، اعتقاد دارد که سیاستهای اقتصادی دولت دوازدهم ناموفق بوده است. دلار 4200 تومانی، تامین کسری بودجه از بورس و پیشنهاد فروش اوراق سلف نفتی مواردی است که آخوندی به آن اشاره میکند و میگوید نحوه مواجهه دولت با مسائل اقتصادی درست نبوده است. به عنوان مثال پیشنهاد دولت برای فروش اوراق سلف نفت پیشنهاد بد و خطای فاحش کابینه بوده است که نتیجه آن بیدرنگ شکست است. او همچنین به تبعات سنگین تامین کسری بودجه از بورس گریز میزند و میگوید: «بورس نه توانست کسری بودجه دولت را تامین کند و نه میتواند سیل رشد نقدینگی را مهار کند.» ضمن اینکه «نگاه تامین کسری بودجه از بورس، تفکر خام و اشتباهترین سیاستی است که میتواند در آینده اقتصاد ایران را بهشدت زمین بزند.» آخوندی هم جزو کسانی است که اعتقاد دارد رشد شاخص بازار سرمایه حبابی بوده است.او در این باره توضیح میدهد: «رشد شاخص بازار سرمایه، ظرف دو سال گذشته 21 برابر شده است و ما رفتیم چند هزار میلیارد تومان کسری بودجه را از بورس تامین کردیم. این از آن تفکرهای بسیار خام است که بعدها میتواند کل اقتصاد ایران را به زمین بزند. وقتی شاخص بورس 21 برابر میشود آن وقت شما انتظار دارید که دلار چند برابر نشود و شاخص طلا افزایش نداشته باشد؟ بهای مستغلات بالا نرود و تورم جهش نداشته باشد؟ مگر در بورس چه اتفاقی افتاده است؟ مثلا در این شرایط اقتصادی بنگاهها بهرهوری عظیمی پیدا کردهاند؟ کارایی خیلی عظیمتری پیدا کردهاند؟خوب معلوم است که بخشی از این حباب است و بعد دولت بیاید از این حباب مختصری بردارد؟ اینکه درست نیست دولت که تاجر نیست دولت که سوداگر نیست. این دولت را به زمین میکوبد.» امید بستن ایران به انتخابات امریکا و پیروزی دموکراتها در شرایطی است که باراک اوباما قبل از اینکه سر میز مذاکره حاضر شود، سنگینترین تحریمها را علیه ایران وضع کرد. وزیر پیشین راه و شهرسازی در واکنش به این نکته میگوید که اصلا تصور نمیکند که دموکراتها رفتار منعطفتر یا بهتری با ایران خواهند داشت و حتی میداند که آنها با تحریم نهایت فشار را علیه ایران اعمال میکنند اما تفاوت این است که زبان ترامپ، قدرت سخت و روش نظامی است اما دموکراتها با قدرت نرم با ایران رو در رو خواهند شد. اما برنامه ایران برای مواجهه با رییسجمهوری آینده امریکا چه میتواند باشد؟ آخوندی در پاسخ میگوید که ایران باید راهکار سومی را در نظر بگیرد و دیگر به گزینه امریکا فکر نکند. او از اصطلاح «قدرت بی منطق و ظالم» برای سیاستمداران ایالات متحده استفاده میکند و تاکید دارد که ایران باید روابط گرمتری با اروپا ایجاد کند و از تمامی ابزارهای تجارت جهانی به نفع خود بهره ببرد. به نظر آخوندی شعارهایی که درباره بدعهدی اروپا و FATF مطرح میشود، همه مصرف داخلی دارد و در عمل فقط محدودیتهای سنگینتری برای اقتصاد ایران ایجاد میکند و در واقع موافقان ایران را دستی دستی به سمت مخالفانش هل میدهد. او اما اعتراف میکند که برای اقدامات اصلاحی در اقتصاد دیر شده است اما ایران برای خروج از این شرایط سخت هیچ راهی ندارد جز اینکه از تمام ابزارهای بینالملل به نفع خودش استفاده کند و ایران باید هرچه زودتر به سازمان تجارت جهانی یا WTO ملحق شود و پیوستن به FATF را تصویب کند. عباس آخوندی برای کنترل تورم هم پیشنهادی به روحانی داشته است. از نظر او حالا زمان استفاده از راهکار «روز مبادا» است. او راهکار روز مبادا را به این شیوه توضیح میدهد: « بر اساس بررسیهای من، گزارش سالانه صندوق توسعه ملی که در مهر 98 منتشر شده است، نشان میدهد که مجموع داراییهای صندوق توسعه ملی چیزی حدود 118 میلیارد دلار است. من میفهمم که این دلار نه قابل نقد کردن است نه قابل برداشت است و نه اینکه برداشت مستقیم توسط دولت هیچ کمکی میکند. ولی این صندوق و نه دولت، میتواند بیاید به پشتوانه داراییاش اوراق مشارکت سهام عام منتشر کند. اوراقی که موسوم به ABS یا اوراق بهادار به پشتوانه دارایی هستند. » او ادامه میدهد: «من پیشنهادم این بود که صندوق بیاید به پشتوانه داراییهایش معادل 20 میلیارد دلار، نه به شکل دلاری که به شکل ریالی، ABS منتشر کند و بخش عمده آن میتواند پشتوانه نجات بنگاهها قرار بگیرد و بخشی از آن میتواند به صورت وام در اختیار دولت قرار بگیرد تا با آن کسری بودجه خود را جبران کند.» این روزها درباره وضعیت آرایش سیاسی دولت آینده هم گمانهزنیهای زیادی وجود دارد. برخی حتی روی کار آمدن دولت نظامی را دور از ذهن نمیدانند. عضو سابق کابینه دولت دوازدهم اما درباره چینش سیاسی دولت آینده هم بر این باور است که اگر مشارکت سیاسی مردم در انتخابات پایین باشد دولتی تندرو سرکار میآید. زیرا آن دولت به دنبال جلب پایگاه اجتماعی نیست اما اگر مشارکت مردم بالا باشد دولت آینده تلاش میکند پایگاه مردمی و اعتماد آنها را جلب کند. بنابراین نوع چینش سیاسی ایران در دولت آینده بستگی به میزان مشارکت مردم در انتخابات دارد.