ناکارآمدی طرحهای اقتصادی در استان خوزستان
بهمن آرمان
حوزه بازرسی وزارت کشور در گزارشی، نتیجه ارزیابی عملکرد استانداریهای کشور در شاخصهای اختصاصی و عمومی را اعلام کرد.بر اساس این گزارش رسمی، استانداری خوزستان با کسب ۱۵۳۷ امتیاز در سال ۹۸ در بین استانهای کشور، رتبه آخر را کسب کرد؛ این رتبه درحالی است که استان خوزستان همواره در سالهای گذشته بیشترین اعتبارات را در بودجه سالانه به خود اختصاص داده است. ارزیابی رسمی عملکرد برخی استانها از جمله استانداری خوزستان نشان میدهد که با وجود بالاترین بودجه، ضعیفترین عملکرد حاصل شده است در حالی که انتظار میرود استان خوزستان با منابع فراوان طبیعی، سهم قابل توجه در منابع و درآمد ارزی کشور، سهم قابل توجه از صنعت، کشاورزی و خدمات، بیش از این مورد توجه باشد و بهره وری تولید، کارایی فعالیتهای اقتصادی و اثرگذاری سیاستها افزایش یابد تا مشکلات معیشتی و رفاهی مردم نیز کاهش یابد. این وضعیت نشان میدهد که متاثر از فضای کلان اقتصاد و فضای کسب وکار، در استان خوزستان و برخی دیگر از استانهای جنوبی کشور، برنامهریزی و اقدامات مناسبی برای افزایش کارایی طرحهای اقتصادی و بهبود معیشت مردم صورت نمیگیرد. برخی کارشناسان میگویند که زیر مجموعه مدیریت استان خوزستان ضعیف، منفعل وبی انگیزه است عملا در این استان که پس از استان تهران دارای بیشترین سهم در تولید ناخالص میباشد تشکیلات اداری درخور استانی به این اهمیت وجود ندارد سازمانهای صمت، جهاد کشاورزی، منابع طبیعی، راه وشهر سازی عملا وجود خارجی ندارند وفقط روی کاغذ چنین نهادهایی وجود دارند. درحالی که با توجه به وجود مشکلات و همچنین مزیتهای موجود در استان، باید شاهد کارایی و فعالیت موثرتری از سوی سازمانها و نهادهای متولی تولید، کشاورزی، و صنعت و خدمات باشیم. مسوولان توان نگهداری از نهالهای کاشته شده در کانون ریز گردها را ندارند، آزادراه بندر امام- اندیمشک را اجرایی نکردهاند، فاز دوم طرح مقام معظم رهبری به حال خود رها شده، تکمیل زنجیره سدهای برق آبی بر روی رودخانههای کارون، دز وکرخه وحتا افزایش ارتفاع سد دز برای جلوگیری از سیلابهای ویرانگر بهاره متوقف مانده، نیروگاههای ۱۰۰۰ مگاواتی رامهرمز ودزفول هنوز اجرایی نشدهاند، فاز دو منطقه ویژه پتروشیمی ماهشهر تنها روی کاغذ مانده، از ۵ کارخانه قندی که باید در شمال خوزستان ساخته میشدند تنها یکی فعال است، روغن کشی ناتمام بندر امام، توسعه فولاد شادگان، پالایشگاه خوزستان در آبادان وبسیاری پروژههای دیگر نشاندهنده عمق فاجعه ایست که به مردم خوزستان تحمیل شده است. برخی صاحب نظران میگویند که برخی جریانهای سیاسی قدرتمند مانع توسعه خوزستان هستند. در زمانیکه شادروان دکتر شیخ نماینده شوشتر در مجلس بودند به اتفاق ایشان به دیدار آقای رفیق دوست رییس وقت بنیاد مستضعفان رفتم وبرای توسعه منطقه محروم گتوند موافت ایشان برای ساخت کارخانه لاستیک سنگین خوزستان گرفته شد ولی این کارخانه که میتوانست محور توسعه منطقه باشد در حد یک کارگاه تولید تیوب باقی ماند ..
وسازمان صمت خوزستان نیز دیگر پیگیر ساخت این کارخانه مهم نشد. در حالی که با توجه به مزیتهای نفت و پتروشیمی، صنایع جانبی نیشکر، و تولید مواد اولیه در خوزستان، میتوان بسیاری از صنایع مانند تولید لاستیک خودرو، کامیون و سایر محصولات را به سرانجام رساند. مسوولان استانداری خوزستان باید در مورد پروژههایی که از آنها نام برده شد ودر مورد سایر طرحهایی که هنوز اقدامی در مورد آنها صورت نگرفته است شفاف سازی کنند. برخی کارشناسان گفتهاند که مشکل از معاونهای استاندار نیست بلکه ناشی از بی تفاوتی، ومنفعل بودن افرادی است که مسوولیتهای کلیدی به آنان واگذار شده اما کارایی لازم را ندارند.تقریبا ۹۰ در صد نفت ایران در استان خوزستان تولید میشود مقامات استان خوزستان در طول سالهای پس از جنگ چه پاسخی برای ظلمی که به مردم استان شده است دارند؟ منافع ملی را فدای درگیریهای جناحی ورانتهای ناشی از آن کرده ایم. گروهی استاندار فعلی را مسوول میدانند ولی چشم خود را بر روی عملکرد استانداران پیشین وبه ویژه نمایندگان منفعل ادوار مجلس به ویژه نمایندگان آبادان وخرمشهر میبندند.از روزی که وزارت راه وشهر سازی پروژه راه آهن تندرو دوخطه اصفهان- اهواز را رسانهای کرد مقامات استانداری اصفهان و سایر نهادهای ذیربط به تکاپو افتادهاند ولی دریغ از حتا یک اقدام کوچک توسط مدیریت استان خورستان، که بتواند این طرح را نهایی کند. از سوی دیگر، آزاد راه اهواز- ایذه- لردگان- اصفهان که دارای مصوبه هیات دولت است اجرایی نشده است. برخی مقامات استان خوزستان کم کاری را به گردن عدم اطلاعرسانی به موقع انداختهاند. در حالی که اگر کاری انجام شده باشد باید بلافاصله مشاهده شود. با وجود اعلام خبرهای مختلف در مورد رشد چشمگیر سرمایهگذاری در شهرکهای صنعتی خوزستان و استانهای جنوبی کشور، اما مواهب آن بر زندگی از مردم مشهود نیست و از جمله مرگ محمد ۱۱ ساله بوشهری، نشاندهنده وجود مشکلات و رنج خانوادهها در استانهای جنوبی کشور است و از سوی دیگر، عدهای به فساد و رانت و فرصتهای بادآورده مشغول هستند و از جمله خبر کشف و پلمب انبار احتکار لاستیک خودروی سنگین در خوزستان منتشر شده است. عدهای نیز انتقاد کردهاند که مسوولان در ایمنسازی اماکن شهر همکاری نمیکنند.این موارد نشان میدهد که برای افزایش کارایی، توزیع درآمد، بهبود زندگی و معیشت مردم، افزایش اثر سیاستهای اقتصادی در کاهش فقر، برنامهریزی نمیشود و اقدامات درستی صورت نمیگیرد. پولی که سیلآسا بهسوی بورس روان شد میتوانست منشأ دگرگونی عمیق اقتصادی در کشور شود ولی افسوس که نه تعهد و احساس مسوولیتی در دستاندرکاران اقتصاد کشور وجود دارد نه درک درستی از مبنای علم اقتصاد وجود دارد.در بقیه طرحهای صنعتی بزرگ کشور نیز برخی پاداشهای چند صد میلیاردی به برخی مدیران شرکتها داده میشود اما خروجی و نتیجه کار آنها مشهود نیست و عملکرد مورد انتظار را ندارند. حالا شرکتهای خصولتی روی دست شرکتهای دولتی زدهاند ودست در جیب سهامداران خرد میکنند و سازمان بورس واوراق بهادار هم نظارهگر این اجحاف است. بی دلیل نیست که میگویند رقابت برای عضویت در هیات مدیره شرکتهای بزرگ همانند رقابت بر سر یک خوان نعمت و خرید ویلا در آلمان است زیرا عدهای با این دریافتهای میلیاردی برای خود زندگیهای افسانهای در خارج کشور ایجاد کرده اند