تورم عامل تاثیرگذار بر بورس
احمد اشتیاقی
بازار سرمایه اغلب روزهای قرمزی را تجربه میکند و قرمزی را میتوان ناشی از فشار فروش بر اغلب سهمهای موجود در بازار دانست زمانی که فشار فروش در بازار افزایش میباید باید یک نوع حمایت از بازار صورت میگیرد برای مثال؛ این حمایت میتواند از سوی صندوق توسعه ملی باشد. البته نوع و زمان حمایت از بازار نیز مهم است این بدان معناست که حمایت باید در زمان مشخص شده و در زمان نیاز بازار انجام شود یعنی این حمایت در زمانی صورت گیرد که اشخاص حقیقی قیمت سهم را ارزنده تشخیص دهند و بعد از ارزندگی حمایتها از سهم و بازار صورت گیرد و بازار کلیت خود را حفظ کند. با اینکه روز گذشته خریدهایی در بازار صورت گیرد اما میزان نقدینگی وارد شده در بازار بسیار محدود بود و به اندازه نبود که بتواند بازار را بهطور کامل سبزپوش کند و باتوجه به استراتژی که این روزها بازار به خودگرفته و سعی دارد که تا زمان انتخابات امریکا به صورت نقد باشد ترجیح بازار این است که اغلب فروشنده باشد. البته مشکل دیگر این است که بیشتر استراتژیهای موجود در بازار همسو و یک دست شده است و اکثریت سهامداران و فعالین بازار در تلاشاند که برای انتخابات امریکا سهام خود را نقد کنند چراکه بر این نظرند که بازار نوسان را تجربه کرده زیرا پیروز شدن دونالد ترامپ یا جوبایدن هریک سیاستهای عمدهای برای بازار پدید میآورد. بنابراین برای اینکه بازار در مقطع انتخابات ریاستجمهوری امریکا نقد باشد اغلب سهامداران به شکل فروشنده در بازار ظاهر میشوند و تلاش خریداران اغلب فایده چندانی ندارند و صفهای فروش بر بازار غالب میشود. علت اصلی صفهای فروش استراتژی نقد شدن سهام سرمایهگذاران است در نتیجه فروشنده در بازار زیاد است و سهامداران کمی در نقش خریدار ظاهر میشوند اما؛ با توجه به میزان صفها، صفهای فروش بر صفهای خرید غالب میشود. در این حال اکثر سهمهای بازار به قیمت مناسبی رسیدهاند و برخی از سهام موجود در بازار بر مبنای دلار 20 هزار تومانی در بازار معامله میشوند و اگر فرض بر این موضوع بگیریم که جو بایدن پیروز انتخابات میشود دلار به پایینتر از 20 هزار تومان سقوط نمیکند و در نتیجه بازار در این روزها به پایین حد خود و به قولی به کف رسیده است اما؛ برای حفظ این وضعیت بازار نیازمندیم نقدینگی در بازار هستیم و این نقدینگی میتواند از صندوق توسعه بازار یا صندوق تثبیت بازار با توجه برای این نوع از صفهای فروش و این نوع سهام شناور در بازار پولهای تدارک دیده شده توسط این دو صندوق کفایت بازار را نمیدهد و متاسفانه یک درصد از صندوق توسعه ملی تاکنون به صندوق تثبیت تزریق نشده است و اگر این پول در بازار تزریق میشد میتوانست آخرین روز کاری بازار را متعادلتر کند. همچنین صعودی شدن بازار سرمایه مشروط به چند موضوع کلان است که با یکدیگر رابطه دارند برای مثال؛ اگر بایدن پیروز انتخابات امریکا شود باتوجه که برگشت به برجام را اعلام کرده است و مذاکره با وی میتواند روند کاهشی دلار را پدید آورد و بازار سهام هنوز مشخص نشده است که بر دلار چند هزار تومانی اقدام به معامله کند چراکه گاهی اقتصاد ایران دچار شوکهای عظیمی میشود برای نمونه دلار از مرز 32هزار تومان به راحتی به کمتر از 27 هزار تومان رسید این درحالی است که اتفاق سیاسی خاصی در بازار رخ نداده است. حال اگر یک شوک دیگر در بازار دیده شود بانک مرکزی کف قیمتی برای ارز و دلار تعیین کرده است؟ بازار سرمایه منتظر میماند تا پایینترین قیمت دلار را در بازار به دست آورد و پس از مطمئن شدن از این موضوع به محاسبات اون کف به مبادله سهام میپردازد. در نتیجه یکی از مهمترین مولفه برای روند صعودی بازار نرخ دلار است. یکی دیگر از موضوعات نرخ سود بانکی بوده که آیا روند افزایشی به خود میگیرد یا روند کاهشی؟ موضوع قیمتگذاری دستوری نیز مهم است و باید منتظر ماند و دید که آیا قرار است محدودیتی برای قیمتگذاری محصولات در بورس رخ دهد؟ همچنین انتظارات تورمی بازار نیز مهم است و میتوان گفت تمامی رشد بازار سرمایه به تورم بستگی دارد زیرا تورم بزرگترین مولفه تاثیرگذار بر اقتصاد است.