پلان به پلان با افزایش نرخ ارز
محمدرضا منجذب
این روزها موضوع ارز به یکی از دغدغههای اصلی مردم و فعالان اقتصادی بدل شده و همگان به دنبال به دست آوردن تصویری از چشمانداز آینده نرخ ارز هستند. بلافاصله پس از ورود به سال 1399 پیشبینی همگان و اساتید اقتصاد حاکی از این بود که شرایط اقتصادی سختتر خواهد شد. توصیههای مختلفی در خصوص مدیریت بازار ارز نیز از سوی اساتید و تحلیلگران ارایه میشد. باید قبول کرد که در روند اجرا، تحلیل شرایط و مدیریت درست شرایط بسیار دشواراست. در اینجا از منظر اقتصادی به این سوال پاسخ داده میشود که در خصوص نرخ ارز چه حرکات اشتباهی در سیاستگذاری کلان اقتصادی کشور روی داد، که اقتصاد دچار چالشهای فعلی شده است. اول، اعلان سیاستهای اقتصادی بر خط که لزوما تاثیر مثبت نخواهد داشت. به عنوان نمونه چندین بار توییت رییس بانک مرکزی مبنی بر کنترل نرخ ارز موجب افزایش نرخ ارز شد، چرا که اعلام سیاست بدون پشتوانه تاثیر معکوس میگذارد. اعلام سیاست شورای قوای سه گانه از سوی رییس مجلس در خصوص حمایت از بورس در ابتدای شهریور ماه، تاثیری وارونه و کاهشی بر بورس داشت که تاکنون نیز ادامه دارد. دوم، عدم بازگشت ارزهای صادراتی بهدلیل عدم تعبیه راهکار مناسب و تمهیدات لازم توسط سیاستگذار، که داستان تخصیص ارز 4200 را بهگونهای دیگر تداعی کرد. اکنون بهدنبال جذب این ارزها میدویم، نوشدارو پس از مرگ سهراب. سوم، تشدید تحریمهای مالی و بانکی امریکا، موجب شد تا ارز زیادی در کشورهای مختلف بلوکه شود (نزدیک چهل میلیارد دلار) و لذا عرضه ارز کاهش یافت. گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، در مجمع عمومی خود تصمیم گرفت تا ایران و کره شمالی را در فهرست سیاه نگاه دارد و این خود به موضوع مزبور دامن میزند. چهارم، کرونا موجب کاهش صادرات گردید و عرضه ارز را به داخل کاهش داد. اکنون کشورهای واردکننده از ایران بهدنبال بازارهای جایگزین هستند تا توسط امریکا تنبیه نشوند. بهعبارتی دارد تبدیل به عادت میشود. پنجم، کاهش نرخ سود بانکی که موجب خروج نقدینگی از سیستم بانکی شد و به بازارهای جذابتر موازی رفت. بهتدریج با هوشمند شدن گردش نقدینگی در این بازارها از جمله بازار ارز و افزایش تقاضای سفته بازانه ارز، نرخ ارز افزایش یافت. سقوط بورس از قله دو میلیونی به یک و سیصد نیز موجب ورود نقدینگی به بازارهای سکه، ارز، مسکن... شد. ششم، اقدام پوپولیستی مجلس مبنی بر اعلام مالیات بر مسکن، خودرو و... موجب شده که قبل از اعمال این قانون نقدینگی عمدهای از بازار مسکن خارج شود، و با اعمال سیاست هوشمند مسکن در ترکیه (مبنی بر خرید ملک و اخذ تابعیت) اکنون این پولها به دلار تبدیل شده و از کشور خارج میشوند. ایرانیها اکنون تبدیل به متقاضی رتبه اول از ترکیه در خرید ملک شدهاند. لذا تقاضای ارز افزایش یافته است. هفتم، جذابیت قاچاق کالا در خصوص کالاهایی که حمایت ارزی دارند مانند دارو و امثالهم، باز موجب فشار بر ارز میشود. ضمن اینکه تولیدات داخلی وابسته به ارز بدلیل قاچاق شدن تقاضای بیشتری از ارز را خواهند داشت. هشتم، تدوین اعلام آیین نامههای متعدد در خصوص ارز و بورس که تاثیری مخرب بر بورس و خروج نقدینگی از آن به بازارهای دیگر منجمله ارز داشت و تقاضای ارز را افزایش داد. نهم، شرایط نامناسب اقتصادی موجب تشدید خروج سرمایه و خروج نخبگان از ایران شده است. این خود به تنهایی تشدید تقاضای ارز را دامن زده است. در جمعبندی موضوع باید گفت، متاسفانه اقتصاد ایران تبدیل به موش آزمایشگاهی شده و سیاستگذاران با نخبگان اقتصادی قهر کردهاند. اینان بصورت آزمون و خطا هم در اعلام سیاستها و هم اعمال آنها عمل میکنند و آثار مخربی را بر بازارهای موازی میگذارند. هر چند باید تایید کرد که تشدید تحریمها بر افزایش نرخ ارز تاثیر داشته، لیکن سوءمدیریت و سوء سیاست هم سهمی در این مقوله و تشدید انتظارات تورمی داشته است. البته نمیتوان گفت وزن تحریمها بیشتر بوده یا سوءمدیریتها؟